اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

این اخرین بارههههههه(به قلم خودم )

#1
سلام دوستای گلم از این که به من افتخار دادین و به این تایپیک مراجعه کردین سپاس
گذارم من روزی یه پست از این رمان که نوشته ی خودم است رو میذارم ولی توجه داشته باشین هر گونه کپی برداری به هرگونه ممنوع می باشد و می خوام از یکی از دوستان خوبم نوشیکا جان تشکرکنم که قول دادن به من در نوشتن این رمان کمک کنن


............................................................................
-اههههههههههههههههه رزا پاشو دیگه مثل خرس خوابیدی یه نگاه به ساعت بنداز زیبای خفته نمی خوای افتخاربدی بیدار شیییییی اههههههه بیشعور اون چشاتو باز کن دیگهههههههههه
- ماپامه اینجاچه غلظی می کنی ولم کن بذار بخوابم اه اول صبحی گیر دادی

- ببین اب میریزم روتا پاشو منو اذیت نکن افرین

- گیر دادیاااااااااااااااااا من نخوام بیدار شم کیو باید ببینممممممم
یهو اپامه یه لیوان اب سرد ریخت رو صورتم از جا پریدم که برم بگیرمش طلافیشو سرش درز بیارم ولی اون زودتر دستمو خوند و از جا دررفت .
ا اتاقم اومدم بیرون پریدم که بگیرمش که یهو حس کردم به چیزی بر خورد کردم سرمو بلند کرد دیدم به مامان خوردم و مامانم دارم می خنده

مامان - وایییییی اپامه جون چه راه خوبی واسه بیدار کردن بهم یاددادی دستت درد نکنه

اپامه- خواهش خاله جون قابل نداشت ( اپامه دختر خاله ی من نبود ولی از روی صمیمیتی که با هم داشتیم من به مامان اون خاله می گفتم اونم به مامان من خاله می گفت )
من-تو اول صبحی اینجا چه غلطی می کنیییییییییییییییییییییییییییی
اپامه - دستت درد نکنه تشکرته خاله می بینییییییییی واقعا که ببینم رزا جووووووووووون خیر سر مگه قرار نبود امروز با چه ها بریم کوه

من- وای راس میگی حواسم نبود اههههههههه و سایلم هم اماده نکردم وایییییییییی الا اماده میشم شرمنده

مامان - تو لازم نکرده من دیگه تورو شناختم خودم دیروز وسایلتو جمع کردم تو برو اماده شوووووووو
من- واییییییییییییی مامان جون فدات شم پیش مرکت شه رزا الهییییی غمتو نبینه مرسیییییییییییییی
مامان برو اماده شو دیگه

رفتم با حوله صورتمو خشک کردم و موهامو سشوار کشیدم تا خشک شه بعد پاشدم و یه مانتوی سبز پسته ای با شلوار جین ابی با یه شال مشکی حریر گذاشتم تو اینه به چشمای سبز رنگم نگاه کردم یه کمی سایه هم رنگ چشمام زدم یه رز قرمز هم زدم دیگه یه چیگری شده بودم واسه خودم رفتم سالن

مامان - بیا اینم کیفت بذار

من - مامان جون مرسیییییییییییی
مامان - خواهش می کنم

من - اپامه جون با ماشین من بریم

اپامه - باشه بابا اههههههه با اون را نندگی مزخرفت

من - اپامهههههههههههه
 




خوب از فردا بیشتر میذارم فعلا بایییییییییییییییییییییییی
پاسخ
 سپاس شده توسط *!hasti!* ، spent † ، ✘dead~G!ฯГ✘ ، BlAcK dAy ، Mohamad1997 ، -Edgar ، Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ ، Sina_0611 ، 1 نفر ، اقیانوس اشک ها ، _ʀᴇᴠᴇʀsᴇ sᴇɴsᴇ_ ، مهدیس ♥♥♥ا ، ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ ، دتا ، ~JaSmIn~ ، ~Mahnaz~ ، negin2000 ، maryamB ، vma001 ، عاطی جوجو ، qpqpqp ، ghjkl25 ، امیرحسین خفن(قبلیم بابا) ، مارال 2 ، First Star ، امیررضا* ، ×ThundeRBolT× ، shawkila ، ~~SARA:HIVA~~ ، mohsenniceboy ، Roz77 ، جوجو خوشگله ، پری خانم ، virjinia ، ຖēŞค๑໓
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
این اخرین بارههههههه(به قلم خودم ) - saba3 - 21-06-2014، 20:44

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
  یه رمان عاشقانه ..... به قلم خودم ...
  رمان سال های تنهایی (فوق عاشقانه) به قلم: خودم
Star رمان دموکراسی عشق (اسرار آمیز ، عاشقانه) به قلم: خودم
  وب ناول *نفرین زیبا*عاشقانه و طنز(ترجمه خودم)خیلی قشنگه از دستش ندید/
Shocked رمان فوق‌العاده سرناک «دنبالم بیا» نوشته‌ی خودم
Heart رمان عاشقانه و طنز عشق سوری (به قلم خودم)
  رمان بسیار زیبای {••♡دانه برف (زیبای تنها)...♡••} به قلم خودم☆

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان