امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خلوت شبانه با خدا

#1
Smile 
در آیات و روایات توجه خاصی به راز و نیاز و ارتباط شبانه با خدای متعال شده است و با مراجعه به احادیثی قدسی که بر انبیای گذشته وحی شده است، درمی یابیم که این امر در ادیان گذشته نیز مطلوب بوده است.خداوند در آیات ابتدایی سوره مزمل که در همان آغاز رسالت بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) نازل شده است، می فرماید: «یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ . قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا . نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا . أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا»[۲]: شب را قیام کن و نصف شب، یا دو ثلث شب و یا حداقل ثلث شب را به عبادت بپرداز! سپس می فرماید: «إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَی مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ»[۳]: خدا می داند که تو هر شب، از دو تا یک ثلث شب را به عبادت می پردازی؛ وقتی فراغت بیشتری داری دو ثلث، برخی اوقات نصف، اما هیچ گاه عبادت تو کمتر از ثلث شب نمی شود. جالب این است که می فرماید: «وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ» تنها تو نیستی که این گونه عبادت می کنی؛ جمعی از کسانی که به تو ایمان آورده اند نیز این گونه اند. در آیه دیگر می فرماید: «کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ. وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ[۴] اندکی از شب را استراحت می کنند و بیشتر آن را به عبادت می پردازند. به هر حال شب موقعیت خاصی دارد. البته عبادت همیشه مطلوب است و بعضی از عبادت ها همانند نماز ظهر، عصر و نافله ها و دعاهای آن ها حتما باید در روز انجام بگیرد، ولی این ها در مقابل عبادت های شب کمرنگ است و اهتمام به عبادت شب بیشتر است.


مناجات شبانه


در این جا این سوال مطرح می شود که عبادت و مناجات شب چه خصوصیتی دارد؟ چه لزومی دارد که انسان با خدا خلوت کند و در هنگام شب به عبادت بپردازد؟ این همه تأکید درباره نماز شب برای چیست و این که حتی اگر مثلا یازده رکعت نماز شب را نمی توانید بخوانید، حداقل سه رکعت «شفع» و «وتر» را بخوانید؛ اگر همین سه رکعت را نیز نمی توانید، یک رکعت وتر را بخوانید. باز اگر همه یک رکعت را نمی خوانید به یک حمد و سوره یا حداقل یک حمد تنها اکتفا کنید. سحرخیزی و استفاده از وقت فراغت شب چه خصوصیتی دارد؟سنت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این بود که برای نماز شب سه مرتبه بلند می شدند؛ یک مرتبه بلند می شدند و چهار رکعت نماز می خواندند، سپس بعد از کمی استراحت، چهار رکعت دیگر را می خواندند. باز استراحت می کردند و بالاخره بار سوم سه رکعت شفع و وتر را می خواندند. برخی از بزرگان و علما که مقید بودند به سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) تأسی کنند، نیز به همین صورت رفتار می کردند.در روایتی امام صادق (علیه السلام) می فرماید: الیس کل محب یحب خلوة حبیبه [۵]؛ آیا هر عاشقی دوست ندارد که با معشوقش خلوت کند؟! چرا انسان خلوت را دوست دارد و آن را نسبت به جلوت ترجیح می دهد؟این موضوع درباره انسان ها ممکن است علت های مختلفی داشته باشد، اما علت اصلی آن (علاوه بر جنبه روان شناختی) این حقیقت است که لازمه محبت آن است که محب می خواهد ارتباط خصوصی با محبوب داشته باشد و با او درد دل، گفت وگو و اظهار محبت کند. نکته اصلی خواسته نیز آن است که انسان می خواهد محبوبش نیز او را دوست بدارد و برای تقویت این رابطه عاطفی می خواهد تمام توجهش به محبوب باشد و محبوب نیز تمام توجهش به او باشد.همه انسان ها این را می فهمند که وقتی با دوست خود سخن می گویند، می خواهند او به آن ها توجه کند و اگر او روی برگرداند و با دیگری سخن بگوید، ناراحت می شوند. علت این که انسان می خواهد با دوستش خلوت کند نیز همین است که در خلوت، کس دیگری مزاحم انسان نیست و چیزی طرف مقابل را از توجه به او باز نمی دارد. شاید دیده اید در برخی از رستوران ها چراغ های کم نور و حتی شمع روشن می کنند و دوستانی که با هم به آن جا می روند، مقیدند که فرد دیگری به آن ها توجه نداشته باشد.محب می خواهد همه توجه محبوب به او باشد.


خلوت با خدا


از آن جا که انسان ها تعلقات متعددی دارند، در رابطه با آن ها راه فراری از این مشکل نیست. شاید نتوان در عالم، عاشق و معشوقی پیدا کرد که همه توجهشان فقط به یکدیگر باشد، اما محبت خدا این گونه نیست. با این که خدا میلیاردها مخلوق دارد، اگر همه عاشق او باشند، می تواند با هر یک، آنچنان رفتار کند که گویی جز او بنده ای ندارد. «لایشغله شأن عن شأن»[۶]؛ توجه خداوند تجزیه نمی شود که مقداری از آن به کسی و مقداری دیگر، به دیگری تعلق بگیرد. از آن جا که ما انسان ها این مطالب را با خودمان قیاس می کنیم، تصور آن مشکل است. ما انسان ها اگر دو نفر را دوست داشته باشیم، نصف دلمان برای این است و نصف دیگرش برای دیگری. خیال می کنیم خدا نیز همین طور است و العیاذ بالله وقتی همه بندگانش را دوست می دارد، دلش به تعداد بندگان تقسیم می شود. ولی نه تنها خدا این گونه نیست، بلکه بنده های خاص خدا نیز این طور نیستند.وقتی شما به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) می روید، می بینید افراد با زبان ها و حاجات مختلف ایشان را صدا می زنند، فکر می کنید که ایشان این ها را نمی شنوند؟! فهم این مطلب در قیاس با ما انسان های عادی مشکل است. اولیای خدا حتی می دانند حاجت هر فرد چگونه باید برآورده شود و همان را از خدا می خواهند و خدا نیز تفضل می کند. این درباره حضرت معصومه است. حساب امام معصوم که دیگر جداست و اگر تمام عالم یک جا وجود مقدس حضرت ولی عصر اروحنافداه را صدا بزنند همه را می شنود.


ادای حق دوستی


این گونه نیست که کسانی که شب تا به صبح می خوابند و مثلاً برای نماز شب بلند نمی شوند، خدا را دوست نمی دارند، ولی حداقل حق دوستی را ادا نمی کنند و اشتغالات دیگر، قلبشان را گرفته و محبت به قدری نیست که بر آن ها غالب شود. باید بدانیم که حد نصاب محبت این است که انسان حداقل از مجموع ساعات شب، نیم ساعت را برای گفت وگوی با خدا در نظر بگیرد. به خصوص که او خود دعوت و اصرار می کند و پیغمبر می فرستد و چند آیه قرآن درباره اهمیت این امر نازل می کند. بی توجهی به این امر جفاست و انسان باید بکوشد و از وادی محبت بهره ای ببرد و بداند همه نعمت های خدا، خوردنی ها و آشامیدنی ها نیست.خدا ان شاءالله به همه ما توفیق بدهد که به آن چه مورد رضایت او و موجب سعادت است عمل کنیم.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان