21-09-2015، 6:50
[ltr]۲۹[/ltr]
رسول خلوتهای خاص خودش را داشت. ............
.بهترین خاطرات از زبان رفیق شهید .
رسول خلوتهای خاص خودش را داشت. یک بار که به منزلشان رفته بودم او به من قوطیهای رنگ و قلم را نشان داد. به شوخی گفتم: نقاشی هم میکنی ؟!خندید وگفت: جمعه برویم بهشت زهرا به شما میگویم .. جمعه شد و رفتیم بهشت زهرا قلمموها و رنگها را آورده بود، رفتیم سر مزار شهیدان محمودوند، پازوکی و شهدای تفحص. گفت بنشین رنگ کنیم، با تعجب پرسیدم چه کار کنیم ؟! گفت: رنگ کنیم
خلاصه آن روز سنگ مزار شهدای تفحص را رنگ آمیزی کردیم و بعد رفتیم سراغ شهدای گمنام. من تا آن روز نمیدانستم رسول خلیلی جمعههایش را اینگونه با شهدا خلوت میکند. رنگ سبز، قرمز، طلائی و سفید ابزار کارش بود. این بود اخلاصی که رسول را به شهادتش نزدیک کرد ..
آنقدر که سرگرم رفاقت بودیم، یک درصد هم تصورش را نمیکردیم که رسول به شهادت برسد. خودش بارها میگفت که من شهید میشوم اما ما با شوخی و خنده از کنارش میگذشتیم. دفعه آخری که دیدمش، پیکر یکی از دوستانش را از سوریه آورده بود. ساعت 2 نیمه شب بود که تماس گرفت و گفت تازه رسیدهام، بیا برویم بیرون حال و هوایی تازه کنیم. قرارمان مقبرهالشهدا شد، خستگی از چهرهاش میبارید، میگفت 72 ساعتی میشود که نخوابیده است ..
ناراحت بود که از قافله دوستان شهیدش جا مانده است. میگفت میخواهم شهید شوم. با خنده به او نگاه کردم و گفتم تو این کاره نیستی! رسول گفت: حالا ببین ...
رفت و آن دیدار، دیدار آخرمان بود. رسول ! واقعاً این کاره بود. این مصرع در موردش صدق میکرد که:
ما سینه زنان صف اول بودیم ... از آخر مجلس شهدا را چیدند .... در مدت زمانی که رسول در منطقه عملیاتی به سر میبرد،پرچمهای مشکی با نوشتههای یا زهرا (س) یا حسین (ع) همراهش بود. و علتش این بود که وی همیشه بعد از آزادسازی مناطق از دست تکفیریها، اقدام به برداشتن پرچمهای داعش میکرد و به جای آنها پرچمهای یا زهرا و یا حسین را در سنگرها و مقر داعشیها نصب میکرد. این امر برایش خیلی اهمیت داشت. در نهایت ایستادگی و مردانگی رسول بر اثر انفجار تله انفجاری تروریستهای داعشی به فیض شهادت نائل آمد. سنگ مزار رسول هدیهای از کربلا بود که قسمت او شد. امروز مزار این شهید مأمن بسیاری از جوانان و دوستداران شهداست. بحق گفتهاند که شهدا امامزادگان عشقند.
آری مدافعان حرم این روزها دلها را روانه کربلا میکنند. همان عاشوراییانی که برای محافظت از حرم عمهشان، بینام و نشان راهی شدند تا اجازه ندهند دست تجاوز دشمنان به حرم حضرت زینب (س) نزدیک شود. همه آمدهاند تا بگویند: «کُلّنا عباسکِ یا زینب».
شادی روح مدافع حرم شهید رسول خلیلی صلوات
رسول خلوتهای خاص خودش را داشت. یک بار که به منزلشان رفته بودم او به من قوطیهای رنگ و قلم را نشان داد. به شوخی گفتم: نقاشی هم میکنی ؟!خندید وگفت: جمعه برویم بهشت زهرا به شما میگویم .. جمعه شد و رفتیم بهشت زهرا قلمموها و رنگها را آورده بود، رفتیم سر مزار شهیدان محمودوند، پازوکی و شهدای تفحص. گفت بنشین رنگ کنیم، با تعجب پرسیدم چه کار کنیم ؟! گفت: رنگ کنیم
خلاصه آن روز سنگ مزار شهدای تفحص را رنگ آمیزی کردیم و بعد رفتیم سراغ شهدای گمنام. من تا آن روز نمیدانستم رسول خلیلی جمعههایش را اینگونه با شهدا خلوت میکند. رنگ سبز، قرمز، طلائی و سفید ابزار کارش بود. این بود اخلاصی که رسول را به شهادتش نزدیک کرد ..
آنقدر که سرگرم رفاقت بودیم، یک درصد هم تصورش را نمیکردیم که رسول به شهادت برسد. خودش بارها میگفت که من شهید میشوم اما ما با شوخی و خنده از کنارش میگذشتیم. دفعه آخری که دیدمش، پیکر یکی از دوستانش را از سوریه آورده بود. ساعت 2 نیمه شب بود که تماس گرفت و گفت تازه رسیدهام، بیا برویم بیرون حال و هوایی تازه کنیم. قرارمان مقبرهالشهدا شد، خستگی از چهرهاش میبارید، میگفت 72 ساعتی میشود که نخوابیده است ..
ناراحت بود که از قافله دوستان شهیدش جا مانده است. میگفت میخواهم شهید شوم. با خنده به او نگاه کردم و گفتم تو این کاره نیستی! رسول گفت: حالا ببین ...
رفت و آن دیدار، دیدار آخرمان بود. رسول ! واقعاً این کاره بود. این مصرع در موردش صدق میکرد که:
ما سینه زنان صف اول بودیم ... از آخر مجلس شهدا را چیدند .... در مدت زمانی که رسول در منطقه عملیاتی به سر میبرد،پرچمهای مشکی با نوشتههای یا زهرا (س) یا حسین (ع) همراهش بود. و علتش این بود که وی همیشه بعد از آزادسازی مناطق از دست تکفیریها، اقدام به برداشتن پرچمهای داعش میکرد و به جای آنها پرچمهای یا زهرا و یا حسین را در سنگرها و مقر داعشیها نصب میکرد. این امر برایش خیلی اهمیت داشت. در نهایت ایستادگی و مردانگی رسول بر اثر انفجار تله انفجاری تروریستهای داعشی به فیض شهادت نائل آمد. سنگ مزار رسول هدیهای از کربلا بود که قسمت او شد. امروز مزار این شهید مأمن بسیاری از جوانان و دوستداران شهداست. بحق گفتهاند که شهدا امامزادگان عشقند.
آری مدافعان حرم این روزها دلها را روانه کربلا میکنند. همان عاشوراییانی که برای محافظت از حرم عمهشان، بینام و نشان راهی شدند تا اجازه ندهند دست تجاوز دشمنان به حرم حضرت زینب (س) نزدیک شود. همه آمدهاند تا بگویند: «کُلّنا عباسکِ یا زینب».
شادی روح مدافع حرم شهید رسول خلیلی صلوات