خیابان خالی 5

[*Aɴѕel*]

فردای اون روز
ما رفتیم بیرون و شروع کردیم بع خردین وسایل
روز اول ما رفتیم رزرو تالار یع تالار کوچک گرفتیم چون مهمامون زیاد نبودن
روز دوم کرایه ماشین یع مازراتی کایه کردیم
روز سوم رفتیم گل فروشی ویع دسته گل برای خودم و گل برای تازئین ماین سفارش دادیم
خلاصه کلی کار کردیم
اینم لباس ستاره با دست گل ش با لباس شروین
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

ساعت شیش صبح بیدار شدم خیلییییییییی استرس داشتم خیلی خوشحل بودم کع بع ارزوم رسیده بودم
بالاخره شروین منو برد جلو در ارایشگاه
بعد خودش رفت قرار شد سات 12 بیاد دنبالم
ساعت دوازه من حاضر شدم و منتظر شروین بودم
گروه فیلم برداریهم اومده بودن
من خیلییییی خوشگل شده بودم یع ارایش لایت صورتی کرده بودم
شروینم خوشگل شده بود
خلاصه شروین اومد دنبالم ماشین اون سمت خیابون بود
خیابان خالییییییییییی خالییییییی بود شروین اومد دو برام باز کرد من کع خواستم برم صدای داد شروینو شنیدم
گفت وایسا اما دیر شده بود
تمام چیزی کع یادم میاد این بود کع شروینو بالا سرم دیدم کع داشت گریه میکردد
بعد یع سفیدی دیدم و...........

اره بچه ها ستاره مرد


چطور بود
سپاس بدید