09-08-2015، 0:19
قبل از خواب روی تخت دراز کشیدم وبه اتفاقات اخیر فکر می کنم
نیلا...تیام...نوید
تیام واقعا عاشق نویده؟
نیلا کیه؟
چرا اومد؟
چی شد که اومد؟
من به نیلا چی بگم؟
راه دیگه ای نیست؟
با فکر کردن به اینا خوابم برد
........................................................................
-نسیم؟
بدو دیگه
الان می گیرنمون
من می ترسم
زود باش
نسیم
ما رو می کشن
زود باش
در حالی که هق هق می کردم:
-نمیشه زهره
نمیشه
من چیزی برای از دست دادن ندارم
و با جیغ خودم از جا پریدم
این دیگه چه خوابی بود؟!
نیلا...تیام...نوید
تیام واقعا عاشق نویده؟
نیلا کیه؟
چرا اومد؟
چی شد که اومد؟
من به نیلا چی بگم؟
راه دیگه ای نیست؟
با فکر کردن به اینا خوابم برد
........................................................................
-نسیم؟
بدو دیگه
الان می گیرنمون
من می ترسم
زود باش
نسیم
ما رو می کشن
زود باش
در حالی که هق هق می کردم:
-نمیشه زهره
نمیشه
من چیزی برای از دست دادن ندارم
و با جیغ خودم از جا پریدم
این دیگه چه خوابی بود؟!