امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمانภครเ๓نوشته خودم

#15
ادامه:
پشت در اتاق نوید گوش وایستادم با سینی چایی تو دستم که مثلا چای آوردم(مدیونین فکر کنین گوش وایستادم)
-ببین نیلا خانوم
شما دختر رییس منین و منم نمی تونم چیزی بهتون بگم چون می ترسم کارمو از دست بدم
-نه خانوم شما گوش کن....
من از دخترایی مثل شما متنفرم
حتی اگه کارمو از دست بدم
اعتقادم با ارزشه
-آره برو....برو به بابات بگو
و صدای پرت شدن چیزی اومد
در زدم و وارد شدم
-چای آوردم داداشی جونم
لبخندی زد که یخ زدم و گفت:
-مرسی خواهری
و دستی روی سرم کشید:
-همیشه پاک باش
قول میدی؟
از پنجره اتاق به بیرون نگاه می کردم
آسمون تیره ی تهران مشکی تر از همیشه بود
زمزمه کردم:
قول میدم داداشی م
پاسخ
 سپاس شده توسط ÆҐÆŠĦ ، آویـــسـا ، Silver Sun ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمانภครเ๓نوشته خودم - sober - 07-08-2015، 23:27

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
  یه رمان عاشقانه ..... به قلم خودم ...
  رمان سال های تنهایی (فوق عاشقانه) به قلم: خودم
Star رمان دموکراسی عشق (اسرار آمیز ، عاشقانه) به قلم: خودم
  وب ناول *نفرین زیبا*عاشقانه و طنز(ترجمه خودم)خیلی قشنگه از دستش ندید/
Shocked رمان فوق‌العاده سرناک «دنبالم بیا» نوشته‌ی خودم
Heart رمان عاشقانه و طنز عشق سوری (به قلم خودم)
  رمان بسیار زیبای {••♡دانه برف (زیبای تنها)...♡••} به قلم خودم☆

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان