23-01-2014، 13:21
خوابید .صبح قبل از این که من پاشم از خواب رفته بود
زنگ زدم به النا گفتم که شب بیاد خونه ی من اونم اومد
خیلی بهمون خوش گذشت .
صبح بیدارش کردم صبحونه رو خورد و رفت .
ساعت 6 رضا بهم زنگ زد گفت ما شب میایم اونجا .
ساعت 7 اومدن . شب موندن .
وحید رفت توی بالکن کباب و جوجه کباب گذاشت کباب پز .
کباب و جوجه رو خوردیم .
دشک هارو انداختم.
مادر و پدرم روی تخت خوابیدن من ، وحید و رضا روی دشک.
صبح ساعت 6 بیدار شدم .
صبحونه رو آماده کردم رفتم نون خریدم .
بیدارشون کردم ک صبحونه بخورن .
بابام خورد و رفت سر کار
وحید رفت خونه لباس ورزشی خودش و رضا رو آورد رفتن پیاده روی .
من و مامانم هم تنها موندیم خونه .
همشون برای نهار اومدن .
چون نمی دونستم شام چی بزارم ، 5 تا پیتزا سفارش دادم .
برای شام هم پیتزا خوردیم .
زنگ زدم به النا گفتم که شب بیاد خونه ی من اونم اومد
خیلی بهمون خوش گذشت .
صبح بیدارش کردم صبحونه رو خورد و رفت .
ساعت 6 رضا بهم زنگ زد گفت ما شب میایم اونجا .
ساعت 7 اومدن . شب موندن .
وحید رفت توی بالکن کباب و جوجه کباب گذاشت کباب پز .
کباب و جوجه رو خوردیم .
دشک هارو انداختم.
مادر و پدرم روی تخت خوابیدن من ، وحید و رضا روی دشک.
صبح ساعت 6 بیدار شدم .
صبحونه رو آماده کردم رفتم نون خریدم .
بیدارشون کردم ک صبحونه بخورن .
بابام خورد و رفت سر کار
وحید رفت خونه لباس ورزشی خودش و رضا رو آورد رفتن پیاده روی .
من و مامانم هم تنها موندیم خونه .
همشون برای نهار اومدن .
چون نمی دونستم شام چی بزارم ، 5 تا پیتزا سفارش دادم .
برای شام هم پیتزا خوردیم .