نظرسنجی: ؟
خوب بود
بد بود
[نمایش نتایج]
زمان بسته شدن نظرسنجی: 04-08-4472
 
امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان ستاره

#6
شب شد راه افتادیم بریم خونه ی آقای عباسی

تو ماشین بودیم که نگاهم به وحید افتاد زدم زیر خنده آخه بینی ش سفید تر از صورتش بود

رسیدیم خونه آقای عباسی

همه پیاده شدیم دوباره نگاهم به وحید افتاد یک تیپی زده بود

رفتیم داخل خونه سلام دادیم و رفتیم نشستیم

یه نقشه کشیدم که وحید رو مسخره کنم

اون کرمی که داده بودم بهش با چیز های آبکی پاک می شد

چایی رو آوردن منم یه جک گفتم همین جوری که داشت وحید چایی رو می خورد ریخت رو بینی ش کرم رفت تو چای

اونم کبودی بینی ش معلوم شد

همه بهش خندیدیم

با یه اشاره بهم گفت : میکشمت ستاره

این همیشه پریا و وحید رو به روی هم نشستن

یه هو یه پسر از در اتاق در اومد بیرون کامیار بود یه جور هایی دوست پسرم

1 سال میشد که هم دیگه رو ندیده بودیم اصلا صورتش رو یادم نبود یه پسر قد بلند مو های قهوای چشم های آبی

شماره شو داشتم بهش اس ام اس دادم که فردا بیاد پارک سر خیابون قبول کرد

دیگه ساعت 1 شده بود و ما هنوز نشست بودیم البته به اصرار وحید سریع پا شدیم و رفتیم

من سریع رفتم تو تخت

ادامه ش رو هم براتون می زارم
نه سلام میدی نه چیزی
ولی باز تو فکرمی
HeartHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط نازنین* ، "تنها"


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان ستاره - گل رز آبی...!!! - 14-01-2014، 21:18
RE: رمان ستاره - samira 409 - 16-01-2014، 8:49
RE: رمان ستاره - m love f - 23-01-2014، 13:26
RE: رمان ستاره - Thyme - 06-02-2014، 19:59
RE: رمان ستاره - .علیرضا - 11-03-2014، 16:14
RE: رمان ستاره - آوا 2014 - 18-10-2014، 16:04

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان