11-07-2020، 14:02
(آخرین ویرایش در این ارسال: 09-09-2020، 21:53، توسط مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב.)
[b]1- والدین لئوناردو داوینچی
[/b]
[/b]
لئوناردو داوینچی پسر نامشروع یک سردفتر/ وکیل محترم به نام سر پیرو فروسینو دی آنتونیو داوینچی و یک زن روستایی جوان به نام کاترینا دی مایو لیپی بود و دوران کودکی خود را با مادرش در شهر آنچیانو ایتالیا گذراند. در کتاب ایزاکسون، او با این استدلال آغاز میکند که لئوناردو "شانس این را داشت که بدون ازدواج به دنیا بیاید" اگر پسری مشروع بود، از او انتظار میرفت که از خط پدری خود پیروی کند و سردفتر رسمی شود، و " او را به یکی از مدارس کلاسیک فلورانس میفرستادند تا در میان طبقات بالا و متوسط و ترقی یافته، یا در دانشگاهی درس بخواند، و به او گفته بودند که زمان را به طور کامل فرا خواهد گرفت." در کتاب ایزاکسون، او با این استدلال آغاز میکند که لئوناردو "شانس این را داشت که بدون ازدواج به دنیا بیاید" اگر پسری مشروع بود، از او انتظار میرفت که از خط پدری خود پیروی کند و سردفتر رسمی شود، و " او را به یکی از مدارس کلاسیک فلورانس میفرستادند تا در میان طبقات بالا و متوسط و ترقی یافته، یا در دانشگاهی درس بخواند، و به او گفته بودند که زمان را به طور کامل فرا خواهد گرفت." در عوض، لئوناردو فاقد آموزش مدرسهای بود، اما قادر بود از تجربیات خود پیروی کند و از طریق تجربه کردن یاد بگیرد و آزاد بود که وارد هر یک از هنرهای خلاقانه مثل شعر، نقاشی و غیره شود.
نکته دیگری که ایزاکسون مطرح کرد این بود که در آن زمان فرزند نامشروع بودن، ننگ دورههای دیگر نداشت. غسل تعمید لئوناردو یک رویداد بزرگ بود که در آن ده پدر و مادر تعمیدی حضور داشتند. او دوران کودکی خود را بین خانه پدر و مادرش و پدر بزرگش تقسیم کرد و در نهایت پدرش به او کمک کرد تا در فلورانس کارآموزی کند. حتی خانوادههای حاکم مانند خاندان مدیچی و بورگیاس فرزندان نامشروع بسیاری داشتند که مقام و اهمیت اجتماعی داشتند. جای تعجب نیست که دانشمندان آن را "عصر طلایی" برای حرامزادهها میدانند.
[b]2- نام واقعی لئوناردو داوینچی
[/b]
[/b]
لئوناردو داوینچی نام مستعار او نیست: لئوناردو به معنای امروزی نامخانوادگی نداشت "داوینچی" به سادگی به معنای "داوینچی" است. ۲. نام او نام مستعار نیست: لئوناردو به معنای امروزی نامخانوادگی نداشت "داوینچی" به سادگی به معنای "داوینچی" است. وینچی روستایی در نزدیکی شهر فلورانس در منطقه توسکانی ایتالیا است.
در فرهنگ مدرن آمریکایی، مرسوم است که با نام آخر به مردم اشاره شود اما نه همیشه. دانته یک نام کوچک است، مانند گالیله، میکلانژ، و بسیاری از ایتالیاییها که از آن زمان به بعد با نامهای کوچکشان شناخته میشوند. اما مورخان مشکل متفاوتی با لئوناردو دی سر پیرو داوینچی دارند. شما ممکن است فکر کنید که این اقای داوینچی است اما منظور داوینچی است با اشاره به این که او اهل کجاست، مثل جئوفری از مونموث یا فیلیپ از مقدونیه. همه جا از موزههای بزرگ (مانند موزه لوور و موزه هنر متروپولیتن) تا حراج خانهها و محققان او را لئوناردو مینامند (بسیاری فیلم و رمان قانون داوینچی را برای استفاده گسترده از داوینچی به عنوان نامخانوادگی سرزنش میکنند).
همه جا از موزههای بزرگ (مانند موزه لوور و موزه هنر متروپولیتن) تا حراج خانهها و محققان او را لئوناردو مینامند (بسیاری فیلم و رمان قانون داوینچی را برای استفاده گسترده از داوینچی به عنوان نامخانوادگی سرزنش میکنند).
با این حال، مورخان دیگری وجود دارند که استدلال میکنند مردم میتوانند در تلاش برای خلوص زبانی بیش از حد پرشور و حرارت باشند. به گفته روزنامهنگار و تاریخدان، والتر ایساکسون، استفاده از "داوینچی" نادرست است، اما نه به آن اندازه وحشتناک. ایساکسون در زندگی نامه لیوناردو داوینچی در سال ۲۰۱۷ نوشت: " در طول زندگی لئوناردو داوینچی، ایتالیاییها به طور فزایندهای شروع به منظم کردن و ثبت استفاده از نامخانوادگی موروثی کردند." ایساکسون در زندگی نامه لیوناردو داوینچی در سال ۲۰۱۷ خود نوشت: " در طول زندگی لئوناردو داوینچی، ایتالیاییها به طور فزایندهای شروع به منظم کردن و ثبت استفاده از نامخانوادگی موروثی کردند." هنگامی که لئوناردو به میلان نقلمکان کرد، دوستش برناردو بلینتونی، شاعر دربار، او را به صورت مکتوب لئوناردو داوینچی فلورانسی معرفی کرد.
دکتر جیل برک از دانشگاه ادینبرگ استدلال میکند که اگرچه ممکن است داوینچی به عنوان نامخانوادگی مناسب در نظر گرفته نشود، اما به نظر میرسد که به عنوان نوعی نام خانوادگی در طول زندگی لئوناردو ایجاد شدهاست. ، پدرش در نهایت او را "سر پیرو داوینچی" نامید اسناد معاصر از نام "داوینچی" به عنوان نامخانوادگی استفاده میکنند که مردم آن دوران در اسنادی که به جا مانده هرگز او را فقط "داوینچی" در نمیخوانند. همانطور که آنها "لورنزو دی مدیچی" را نیز تنها "مدیچی" نمینامیدند. در قرن پانزدهم رسم نیست که از نامخانوادگی به این شکل استفاده شود."
[b]3- تحصیلات لئوناردو داوینچی
[/b]
[/b]
با اینکه او به یکی از بزرگترین هنرمندان تاریخ تبدیل شد، اما تحصیلات رسمی اندکی داشت. در خانه پدری خود، برای زبان لاتینی و ریاضیات، چند معلم داشت و هنگامی که ۱۴ سال داشت، در کارگاه نقاشی برجسته وروکیو در فلورانس به شاگردی پرداخت. لیوناردو داوینچی در طول هفت سال حضور خود در آنجا، اطلاعاتی در مورد بعضی از صنایع دستی از جمله تهیه پیشنویس، متالوژی، گچ ریزی و نجاری به دست آورد. او همچنین در معرض آشنایی با نقاشی، نقاشی و مجسمهسازی قرار داشت.
[b]4- یک اتهام همجنسگرایی باعث اختفای دوساله لئوناردو داوینچی شد
[/b]
[/b]
ایتالیا قرونوسطی دورهای از تفکر به ویژه مدرن نبود. پس از آنکه لئوناردو جوانی استعداد خود را در هنر به نمایش گذاشت، خیلی زود توسط هنرمند آندریا دل وروکیو در فلورانس مورد استقبال قرار گرفت. اگر چه زندگی پرباری که به دنبال فعالیتهای خلاقه او رقم خورده به نظر قریبالوقوع میآمد، اما وقتی که او و چند مرد جوان دیگر به همجنسگرایی متهم شدند، آرزوهای لئوناردو موقتا از مسیر خارج شد، و این اتهام مهمی بود که میتوانست منجر به اعدام او شود. لئوناردو ۲۴ ساله تبرئه شد، اما پس از آن به مدت دو سال ناپدید شد. او مدتی در یکی از نمازخانههای فلورانس به کار پرداخت.
[b]5- لئوناردو داوینچی به کار بر روی آناتومی اجساد پرداخت
[/b]
[/b]
برای لئوناردو هیچ مانعی میان علم و هنر یا میان قلب و ذهن وجود نداشت. مطالعات علمی او به هنرش یاری رساند، او به طور خاص به کالبدشناسی انسان علاقهمند بود. در دهه ۱۴۸۰ علاقه او به مطالعه عروق و عضلات بدن منجر به تشریحهای متعددی از اجساد انسانها و حیوانات شد. تصور بر این است که تصویرپردازیهای او از قلب، دستگاه عروقی، اندامهای تناسلی و دیگر اجزا، نخستین نمونههای از این نوع در تاریخ است.
[b]6- مهارت لئوناردو داوینچی در کار با دو دست
[/b]
[/b]
صدها دفترچه یادداشت متعلق به لئوناردو که از گذشت زمان جان سالم به در بردهاند، یک عادت عجیب هنرمند را نشان میدهد: او دارای مهارت استفاده از دو دست بود و میتوانست همزمان با دستهای مخالف به جلو و عقب بنویس. لئوناردو داوینچی بیشتر کارهایش را از راست به چپ نوشت. نتیجه این نوشته یک خط آینهای بود که خواندن آن دشوار بود. برخی از مورخان بسیاری از متون مندرج در نوشتههای لئوناردو داوینچی را به عنوان تلاش هنرمند برای رمزگذاری عقاید خود در برابر سرقت توضیح میدهند، اما برخی دیگر گمان میکنند که لئوناردو داوینچی هنگام نوشتن با دست چپش، جهت نوشتن را به عنوان راهی برای جلوگیری از گسترش اجتنابناپذیر مرکب تر، زغال یا گچ که از آن استفاده میکرد معکوس کردهاست.
[b]7- بزرگترین پروژه لئوناردو داوینچی به نام "اسب لئوناردو" نابود شد
[/b]
[/b]
لئوناردو داوینچی میتوانست سالها را صرف یک بخش از شام آخر کند، اما این ماموریتی از دوک میلان بود که نشان داد مهمترین پروژه او برای انجام است. هنگامی که از لئوناردو خواسته شد تا مجسمه ۲۰ فوتی از پدر دوک سوار بر اسب بسازد (اگر چه به نظر میرسد عناصر انسانی به سرعت ناپدید شدهاند)،او تقریبا ۱۷ سال روی طرحها و مدل کار کرد. قبل از آنکه این عملیات به پایان برسد، نیروهای فرانسوی در سال به میلان حمله کردند و مجسمه خاک رس را به ضرب گلوله از نابود و آن را قطعهقطعه کردند.
[b]8- مهارت موسیقی لئوناردو داوینچی
[/b]
[/b]
مرد بزرگ دوران رنسانس، لئوناردو داوینچی، یک موسیقیدان ماهر و همچنین یک نقاش ماهر بود. او علاوه بر نواختن چنگ و فلوت، غالبا در اجتماعات اشراف و کاخهای علاقمندان خود آواز میخواند. نسخههای خطی باقی مانده از او نیز حاوی برخی از آثار موسیقی اوست. مرد هنرمند معمولا هنگام نقاشی به موسیقی گوش میداد. براساس نوشتههای خودش، لئوناردو موسیقی را دارای ارتباط نزدیکی با هنرهای تجسمی میدانست، زیرا به طور مشابه به یکی از پنج حس وابسته بود، اما کمتر از یک نقاشی دوام داشت، زیرا صدا فورا محو میشود.
[b]9- پرترههای باقی مانده از لئوناردو داوینچی
[/b]
[/b]
اگر چه بسیاری از هنرمندان برجسته پس از لئوناردو داوینچی، از جمله ون گوگ، مونه، سزان، پیکاسو و متیس، تعداد زیادی تصویر از خودشان به جا گذاشتند، لئوناردو داوینچی تنها یک تصویر از خود به جای گذاشت، پرتره یک مرد در رد چالک، که لئوناردو در حدود ۶۰ سالگی آن را کشید.
[b]10- بیلگیتس مالک تنها دستنوشته مصور لئوناردو داوینچی
[/b]
[/b]
بیل گیتس مالک تنها نسخه ۷۲ صفحهای دستنوشته مصور لئوناردو داوینچی است، که به عنوان "کدکس همر" نیز شناخته میشود، که در خارج از اروپا قرار دارد. نام این مجموعه از نام "ارل آو لستر" یا آرماند همر گرفته شدهاست. این میلیاردر مایکروسافت، دفترچهای با مضمون علمی از داوینچی را در اواسط دهه ۱۹۹۰ به قیمتی نزدیک به ۴۰ میلیون دلار در یک مزایده خریدهاست. این اثر، که شامل صفحاتی است که لئوناردو داوینچی بین سالهای ۱۵۰۶ تا ۱۵۱۰ در میلان و فلورانس نوشتهاست، موضوعات متنوعی مانند انتشار نور در آسمان، تفکراتی در مورد اینکه چرا ماه درخشان است و مطالعه هیدرودینامیک را پوشش میدهد.
[b]11- برخی از طرحهای اختراعی کمتر شناختهشده لئوناردو داوینچی
[/b]
[/b]
برخی از طرحهای اختراعی کمتر شناختهشده لئوناردو داوینچی، که همه آنها بعدها به طور کلی مورد استفاده قرار گرفتند عبارتند از: یک دستگاه تنفس زیر آب، یک محافظ زندگی، یک زنگ غواصی، یک راننده شمع، یک ماشین زرهی، یک جرثقیل گردان، یک چترنجات، یک قرقره، روشی برای متمرکز کردن نیروی خورشیدی، کارخانههای آب و موتور، موتورهای یک پیستونه.
[b]12- نگاه علمی لئوناردو داوینچی به عنوان یک هنرمند به نور
[/b]
[/b]
به عنوان یک نقاش، لئوناردو به طور طبیعی علاقه زیادی به ویژگیهای نور و روشنایی داشت. با این حال، برخلاف دیگر هنرمندان، او ذهن علمی خود را به کار تشریح این ویژگیها برای درک بهتر کارایی داخلی آنها معطوف کرد. این روش مه مختص او او بود او را به این نتیجه رساند که چرا آسمان آبی است، بسیار جلوتر از فیزیکدانهایی مانند جان تیندل یا لرد رایلی در قرن نوزدهم. با این حال، برخلاف دیگر هنرمندان، او ذهن علمی خود را به کار تشریح این ویژگیها برای درک بهتر کارایی داخلی آنها معطوف کرد. این روش که مختص او او بود او را به این نتیجه رساند که چرا آسمان آبی است، بسیار جلوتر از فیزیکدانهایی مانند جان تیندل یا لرد رایلی در قرن نوزدهم. داوینچی در یکی از دفترهای متعدد خود نوشت : مردم آسمان را به خاطر نور خورشید و ذرات ریز رطوبت در اتمسفر، آبی میبینند.
[b]13- نظرات زمین شناسی لئوناردو داوینچی
[/b]
[/b]
لئوناردو داوینچی استدلال کرد که با توجه به جدول زمانی کتاب مقدس، زمان کافی برای حرکت رودخانهها و سطوح دریا برای شکلگیری زمینشناسی سطح زمین وجود ندارد. وی پیشنهاد کرد که براساس مشاهدات خود از حرکت آب و ویژگیهای کوهستانها، عصر زمین بسیار طولانیتر از آن است که در کتاب مقدس به آن اشاره شدهاست. او وجود فسیلهای دریایی در دامنههای کوه را به عقبنشینی سطح دریا نسبت داد نه به سیل بزرگی که در کتاب مقدس توصیف شدهاست. او وجود فسیلهای دریایی در دامنههای کوه را به عقبنشینی سطح دریا نسبت داد نه به سیل بزرگی که در کتاب مقدس توصیف شدهاست.
[b]14- تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی به طرزی معجزهآسا نجات یافت
[/b]
[/b]
این که تابلو هنوز در صومعه میلانز سانتا ماریا دل گرازی در معرض نمایش است چیزی شبیه به معجزه است. هنگامی که فرانسه در سال به میلان حمله برد، بحثی درباره لویی دوازدهم شایع بود که او علاقه داشت آن را را از دیوار جدا کند تا بتواند آن را با خود به خانه بیاورد. در سال ۱۷۹۶ تعداد زیادی از سربازان فرانسوی تابلو را تحت فشار قرار دادند و به سوی آن سنگ پرتاب کردند. و در سال ۱۹۴۳، زمانی که نیروهای متفقین منطقه را بمباران کردند، مسئولین کلیسا دیوار نقاشی را تقویت کردند به این امید که این کار برای حفظ امنیت آن کافی باشد. کلیسا به شدت آسیبدیده بود، اما شام آخر سالم بود.
تصویر لئوناردو از عیسی و حواریون او درست بعد از اینکه عیسی اعلام کرد "یکی از شما به من خیانت میکنید" ممکن است معروفترین اثر او در کنار مونا لیزا باشد. تابلو در زمان خود نیز مشهور بود و اروپاییها مجذوب ترکیب آن شده بودند و اغلب سعی میکردند آن را در محیطهای دیگر تکرار کنند
[b]15- لئوناردو داوینچی هرگز مونالیزا را کامل نکرد
[/b]
[/b]
با اینکه لئوناردو بسیار فعال بود، اما هرگز برای اتمام پروژههای فردی عجله خاصی نداشت. بسیاری از نقاشیها و کارهایش رها شده یا ناقص فرض شدند، از جمله یکی از مشهورترین پروژههای او به نام مونا لیزا. هنگامی که لئوناردو در سال ۱۵۱۹ مرد، به نظر میرسد نقاشی توسط دستیار و دوست صمیمیش سالا به پایان رسیدهاست. برخی از مورخان هنری حدس زدهاند که یک بیماری ناتوانکننده ممکن است منجر به فلج سمت راست بدن او شده باشد که در چند سال آخر عمرش مانع کارش میشد.
[b]16- لئوناردو" یک فعال حقوق حیوانات بود
[/b]
[/b]
لئوناردو درباره عشق و احترام خود به حیوانات قرنها پیش از جنبش حقوق حیوانات، مطالبی نوشت و اغلب این سوال را مطرح میکرد که آیا انسانها واقعا بالاتر از آنها هستند. بنا بر گزارشها لئوناردو داوینچی پرندگان در قفس را خریداری کرد تا آنها را آزاد کند و از خوردن گوشتشان خودداری کند.
[b]17- لئوناردو احتمالا از اعداد براساس رنگ الهامگرفته است.
[/b]
[/b]
در این ایده طنزی ظریف وجود دارد که خاصترین هنرمند تاریخ ممکن است الهامبخش طیفیهای رنگی بر اساس اعداد بوده باشد که در دهه ۱۹۵۰ رایج شدند. یکی از کارمندان یک شرکت رنگ به نام دن رابینز روشی از نامگذاری را معرفی کرد که بر اساس آن لئوناردو به شاگردان خود یاد میداد که نقاشی را با استفاده از پردههای رنگی مرتب شده بر اساس اعداد انجام دهند. (هرچند که دقیقا مشخص نیست که آیا لئوناردو واقعا از این تکنیک استفاده کرده باشد.). تا سال ۱۹۵۴، کیتهای رنگی بر اساس شماره رابینز ۲۰ میلیون دلار فروش داشتند.