25-07-2014، 12:48
او گمان می كرد كه پسرش خیلی ملایم و ضعیف است و به راحتی می توان او را به دام انداخت و با چشمان باز به تله خواهد افتاد و در نتیجه كارهای انجام شده او نقش برآب خواهد شد...
رضا شاه از ابتدا می دانست كه ترحم یك سلاح دو لبه است و كمتر اتفاق می افتد كه ترحم و نیكی به صلاح باشد . چون او در اوان جوانی سخت بار آمده بود به زودی دریافت كه باید قبل از اینكه كسی او را بزند مجال به ضارب ندهد و پیش از اینكه ضربه بخورد ضربه بزند. یعنی اگر خواسته باشیم به زندگی ادامه بدهیم باید بدانیم كه ترحم و نیكی خیلی خطرناك هستند و بایستی قلب را سخت كرد. او همچنین می دانست كه بایستی یك برنامه مشخص تنظیم كرد و برای اجرای آن محكم ایستادگی كرد حتی اگر ضرورت های زمان اقتضا داشته باشد كه خلاف جریان سیر كنیم . او می دانست كه هیچگاه نباید تصمیمی را كه می گیرد نقض كند. او معتقد به اتكا به قدرت بود و به هیچ كس اعتماد نمی كرد. این رویه را مكرر به پسرش بازگو می كرد .
او گمان می كرد كه پسرش خیلی ملایم و ضعیف است و به راحتی می توان او را به دام انداخت و با چشمان باز به تله خواهد افتاد و در نتیجه كارهای انجام شده او نقش برآب خواهد شد و ایران به سوی هرج و مرج زمان قاجار بر می گردد.
پی نوشت: صعود محمدرضا شاه به قدرت یا شكوفایی دیكتاتوری ، دكتر شمس الدین امیر علائی ناشر، كتابفروشی دهخدا ، ص 166 و 167
رضا شاه از ابتدا می دانست كه ترحم یك سلاح دو لبه است و كمتر اتفاق می افتد كه ترحم و نیكی به صلاح باشد . چون او در اوان جوانی سخت بار آمده بود به زودی دریافت كه باید قبل از اینكه كسی او را بزند مجال به ضارب ندهد و پیش از اینكه ضربه بخورد ضربه بزند. یعنی اگر خواسته باشیم به زندگی ادامه بدهیم باید بدانیم كه ترحم و نیكی خیلی خطرناك هستند و بایستی قلب را سخت كرد. او همچنین می دانست كه بایستی یك برنامه مشخص تنظیم كرد و برای اجرای آن محكم ایستادگی كرد حتی اگر ضرورت های زمان اقتضا داشته باشد كه خلاف جریان سیر كنیم . او می دانست كه هیچگاه نباید تصمیمی را كه می گیرد نقض كند. او معتقد به اتكا به قدرت بود و به هیچ كس اعتماد نمی كرد. این رویه را مكرر به پسرش بازگو می كرد .
او گمان می كرد كه پسرش خیلی ملایم و ضعیف است و به راحتی می توان او را به دام انداخت و با چشمان باز به تله خواهد افتاد و در نتیجه كارهای انجام شده او نقش برآب خواهد شد و ایران به سوی هرج و مرج زمان قاجار بر می گردد.
چیزی كه فكر او را تایید می كرد این بود كه به محض خروج از مدرسه نظام پسرش به كاباره های بدنام می رفت و چندین روز با اتومبیل خود ناپدید شد
چیزی كه فكر او را تایید می كرد این بود كه به محض خروج از مدرسه نظام پسرش به كاباره های بدنام می رفت و چندین روز با اتومبیل خود ناپدید شد. برای رضا شاه مشكل بود فكر كند كه بعضی جوانها دیرتر فكرشان پخته می شود و به اصطلاح سرعقل میآیند . با این فكر رضاشاه پی راه حل می گشت. (1)پی نوشت: صعود محمدرضا شاه به قدرت یا شكوفایی دیكتاتوری ، دكتر شمس الدین امیر علائی ناشر، كتابفروشی دهخدا ، ص 166 و 167