محمدرضا پهلوی دومین پادشاه این سلسله بود وبا توجه به اوضاع روز دنیا کشورها از نظام
پادشاهی خارج شده بودند وجهان به دو بلوک شرق وغرب تقسیم شد محمدرضا پهلوی به
بلوک غرب پیوست ودرنتیجه این اقدامات او به نفع بلوک غرب حمایت امریکا را در برداشت که
حامی حکومت اوشدند وازاو به عنوان مهره ای درراستای تسلط بر ایران ونفتش انجام می
دادند در واقع او عروسک کوکی امریکایی ها برای تصاحب نفت بود واو اوامر آنان را تا
سال56رعایت می کرد.باتوجه به موج نوینی که جهان داشت وضد سلطنت بود این جنبش
هرچه قدر دیر اما بالاخره به کشورما هم رسید اولین گروه های مبارز توده ای ها
ومارکسیست ها بودند که در اوایل حکومت محمدرضا پهلوی نقش بسیار مهمی داشتند
ومورد حمایت شوروی بودند اما هدف آنها دست یافتن به برابری وآزادی وحقوق اصلیشان
بود.اما شوروی با قراردادهایی که با ایران بست ودرخواست های محمدرضا پهلوی مبنی بر
دخالت نکردن شوروی در ایران در قبال معاملات نفتی استالین قبول کرد ودرازای نفت وپولی
بی خیال ایران شد ومردم مبارز را که علیه دولت بودند تنها گذاشت اما سودی نبرد ونفت
دوسال بعد ملی شد ومحمدرضا پهلوی که دیگر مخالفانش پشتیبانانی نداتند برای تثبیت
قدرت خود ساواک را تاسیس کرد واقدام به کشتن هزاران نفر از مردم کرد.ساواک به بدترین
شیوه ها وشکنجه ها مردم بیگناه را می کشت.محمدرضا پهلوی فکر می کرد با کشتن اون
عده دیگر مخالفانی ندارد او بافریب دادن باقی مردم می خواست از انقلابشان ضد حکومت
جلوگیری کند وفریبی گسترده به نام انقلاب شاه وملت بوجود آورد اما قبل از آن درپی تصویب
لایحه های ننگین کپیتالیستی مثل کپیتولاسیون نهصت های مذهبی مثل امام خمینی به پا
خواستند وعلیه رژیم شوریدند اما این بار هم شاه بی اعتنا سرکوب کرد وکشت (اشاره به
کشتار مدرسه فیضیه و...)این اعمال رقت انگیز رژیم پهلوی باعث شد کم کم گروه های
اسلامی بیشتر وند وضد حکومت با هم ائتلاف کنند وامام خمینی را که نقش مهمی در آگاه
سازی سیاسی مذهبی مردم داشت را به عنوان رهبر خود قبول کردند اما شاه واقعا از چنین
حرکاتی نمی توانست عملا جلوگیری کند به علاوه او همه دشمنان خودرا کمونیست می
خواند ودرصورت درگیری گروه های اسلامی شاه گروه های مارکسیستی را به شدت سرکوب
می کرد طوری که در آستانه نابودی قرار گرفتند.امام خمینی به مارکسیست ها برای پیروزی
انقلاب پیشنهاد ائتلاف داد وآنها قبول کردند واینبار اکثر گروه های مخالف زیر پرچم قدرتمند
امام خمینی ضد دولت استکبار جمع شدند ودر زندان ها ونبردها وشکنجه ها با هم همراه
بودند وهم صدا.دیگه انقلاب مردم خاموش نمی شد واگر هرچه شاه ودولتش فوت می کردند
تازه آتش انقلاب شعله ور تر می شد شاه به فریب متوصل شد ودرسال1356نفت را گران کرد
وبه امریکا گران فروخت که اعتمادش را از امریکا برید اما بین مردم محبوبیتی بدست نیاورد
مصاحبه های انقلاب شما را شنیدم یا کارهای نمادین تعویض وزرا کاری را درست نکرد مردم
خواهان سرنگونی شاه بودند.پس از توهین روزنامه اطلاعات به امام وخم مردم دیگر دولت
محمدرضا روز خوش ندید هرروز تظاهرات بود ورژیم اصلا نمی توانست انبوه مردم را سرکوب
کند تا اینکه شاه که دید کارش تمام است گریخت وفریب های اشک تمساح او کاری پیش نبرد
او دیگر هیچ گونه نمی توانست فردی محبوب برای مردم شود وفقط به خاطر حرص او از قدرت
وخیانت به کشورش وفروختن کشورش به بیگانگان بود.شاهپور بختیار وزیر او می خواست
حکومتی مورد پشتیبانی صدام را بیاورد وقصد کودتا وبه دستگیری قدرت را از مردم انقلابی
داشت که با آمدرن امام وآگاه سازی های نزدیک ایشان ورهبری عالی انقلاب وخستگی
ناپذیر وپشتیبانی مردم به خصوص در روز22بهمن57انقلابی که سالیان دراز آرزویش در دل
مردم بود رسما پیروز شد واز سلطه زالوهای خارجی رها شد.
متن زیر در مورد پیشرفت های ایران در آن زمان است که دوستم1939آن را گرداوری کرده.اما
این پیشرفت ها با کشتار مردم ومتکی به بیگانگان مثل امریکا بوجود آمد وپیشرفت های ناسالم وذاتا مخربیست او اصلا از این پیشرفت هاهدفی انسانی ومعنوی نداشته.درتمام اصلاحات زیر محمدرضا پهلوی خیانت وپلیدی وجود دارد.
مقاله ای از (nicola)
اصلاحات محمدرضا پهلوی(مقاله جناب 1939)
در انتخابات سال 1340 شمسی امریکا جان ف کندی از حزب دموکرات به پیروزی رسید برنامه
دموکراتها برای جلوگیری از حرکت های انقلابی و جلوگیری از نفوذ شوروی که شعارهای
سیاسی اجتماعی سر میدادند در کشورهای زیر سلطه اصلاحات اقتصادی اجتماعی و
سیاسی بود که در ایران نیز به دستور محمد رضا شاه تحت عنوان انقلاب سفید به رفراندوم و
سپس به اجرا درامد
این اصلاحات عبارت بودند از
1- اصلاحات ارضی
2-فروش سهام کارخانه جات دولتی به عنوان پشتوانه ی اصلاحات ارضی
3-سهیم شدن کارگران در مدیریت کارخانه ها
4-ملی کردن جنگلها
5-ایجاد سپاه دانش
6-اصلاح انتخابات و شرکت زنان در انتخابات
قبل از انجام رفراندوم در سال 1341 در مورد این اصول 6 گانه اسد الله علم وزیر وقت تصمیم گرفت
عکس العمل مرا جع و روحانیون را نسبت به اجرای این اصول از مایش کند تا متوجه شود
مخالفتی از ظطرف روحانیون صورت میگیرد یا خیر از این جهت اصلی را که از اصول اولیه قانون
اساسی مشروطه بود یعنی شورا های شهرها و استانها میباشد به وسیله دولت به تصویب رسانید
و از شرایط انتخاب شوندگان در این انجمنها1-حذف قسم به قران و به جای ان قسم به هر نوع
کتاب اسمانی و 2-شرکت زنان در این انتخابات بود
که با مخالفت های شدید مراجع روبرو شد زیرا مراجع فکر میکردند شریعت اسلامم از بین
میرود
شاه هرکاری انجام میداد چه به صلاح مملکت و چه به صلاح امریکا با مخالفت هدای شدید
روحانیون رو برو میشد این مخالفت ها منطقی نبودند از جمله مخالفت با تغییر ساعت در عید
که در زمان محمد رضا شاه اجرا شد و باعث صرفه جویی بسیار در مصرف برق میشد
از دیگر کارهای مهم او میتوان به برگزاری جشن های دوهزار ساله نام برد که نشاان دهنده
فرهنگ ایران و اشتیاق تاریخ نویسان به ایران شد
اما شرح اصول انقلاب سفید که من (1939) از ویکی پدیا گرفتم چون کامل بود
اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی
عبارت است از تغییرات اساسی در میزان و نحوه مالکیت اراضی به ویژه اراضی کشاورزی و
مراتع به منظور افزایش بهره وری عمومی جامعه.اصلاحات ارضی در کشور به کوشش پادشاه
ایران محمد رضا پهلوی و نخستوزیران دکتر علی امینی و اسدالله علم به تحقق پیوست و
بدین ترتیب تغییر شیوه مالکیت زمینهای کشاورزی از دست فئودالها یا مالکان بزرگ به
خرده مالکی و توزیع دوباره آن بین کشاورزان، با تصویب قانون اصلاحات ارضی و سپس قانون
اصلاحی قانون اصلاحات ارضی طی ۳ مرحله انجام گرفت.
با آغاز نهضت نوسازی کشور می بایست در زمینه مسائل دهقانی نیز تصمیماتی گرفته می
شد.محمدرضا پهلوی اعتقاد داشت دهقان ایرانی باید صاحب زمینی شود که در آن کشت
کند و همچنین معتقد بود ایجاد تغییرات بنیادی در اجتماع ایران بدون شرکت موثر و فعال
دهقانان غیر ممکن است.در طی تقسیمات اراضی نه تنها کشاورزان صاحب زمین هایی
شدند که در آن کار می کردند بلکه در هر دهکده ای که تقسیم انجام می شد یک شرکت
تعاونی برای حفر چاه عمیق و تامین آب و بذر و کود و دیگر احتیاجات مورد نیاز کشاورزان به
وجود آمد و شرکت های تعاونی روستانشینان مستعد را برای آشنایی با اصول جدید
کشاورزی و طرز کار با ماشین آلات و تجهیزات نوین زراعی به خارج اعزام می کردند.
اصل دوم - ملی کردن جنگلها و مراتع
جنگلهای ایران که آنها را معادن طلای سبز لقب دادهاند و مراتع کشور ملی شد و با این
نزدیک یه ۱۲۰ میلیون هکتار جنگلهای و مراتع کشور برای بهرهبرداری ملی در اختیار دولت
قرار گرفت. در پهنهای نزدیک یه ۲۸۰۰۰ هکتار جنگلهای مصنوعی ایجاد شد. بیش از ۵۰۰۰
هکتار فضای سبز دور شهرهای بزرگ و یا پارکهای جنگلی بیشماری در منطقههای گوناگون
کشور بوجود آمد. برنامههای گستردهای در باره زنده کردن دوباره منابع جنگلی و حفاظت
خاک و مهار کردن شنهای روان و جلوگیری از پرشدن مخزنهای سدها، جلوگیری از پیشرفت
کویر و واپس راندن آن از راه نهال کاری کویری در ایران پیاده شد.
اصل سوم - فروش سهام کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی
برای تامین سرمایه لازم جهت بازخرید املاک مالکان و در اختیار قرار دادن زمین های خریداری
شده به کشاورزان این اصل به عنوان اصل سوم انقلاب مطرح شد تا از طریق درآمد حاصل از
فروش سهام کارخانجات دولتی برنامه اصلاحات ارضی صورت پذیرد.
با اجرای این اصل به جز صنایع مادر و ملی شده همانند راهآهن، نیرو، اسلحهسازی و غیره که
در مالکیت دولت برجای ماند، ۵۵ کارخانه قند، نیشکر، پارجه بافی، چوب، سیمان، مواد
غذایی، پنبه، ابریشمبافی و غیره که به شرکتهای سهامی واگردان شدند و شرکت سهامی
کارخانههای ایران را تشکیل دادند که سهام آن از سوی بانک کشاورزی به فروش رفت. این
کار یا خصوصیسازی کارخانههای دولتی ایران سبب شد که همه مردم با درآمد متوسط و کم
بتوانند آنرا خریداری کنند و بخش بزرگی از کارخانههای دولتی به مردم فروخته شد.
اصل چهارم - سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها
بر اساس این اصل، کارگران و کارفرمایان به وسیله سندیکاهای خود، و بر پایه قراردادهای
جمعی کارگران، بدون دخالت دولت در سود خالص واحدهای صنعتی شریک میشوند. در
سال ۱۳۵۶ پانصد و سی هزار (۵۳۰۰۰۰) کارگر بخش خصوصی و دولتی توانستند سودی برابر
با دوازده میلیارد ریال به دست بیاورند که برای هر یک به معنای یک تا دو ماه دستمزد اضافه
آنان بود. کارگران ایرانی با سهم ۲۰٪ از سود کارخانهها سهیم شدند. در سیر این پیشرفتها
بانک رفاه کارگران با دادن وام با بهره چهار در صد به کارگران در ایجاد تعاونیها کمک مینماید.
قوانین کارگری سه سیاست اشتغال، مزد و بهرهوری را دنبال میکند. اجرای این اصل نه تنها
مانع ایجاد فاصله طبقاتی و ایجاد روابط سالم و سازنده بین گروه های مختلف اجتماعی می
شد بلکه باعث می شد کارگران محیط کار را مانند خانه خود و ماشین آلات صنعتی را
همچون فرزندان خود گرامی بدانند و به کار و تلاش بیشتر ترغیب شوند و میزان تولیدات ملی
با کیفیت بیشتر افزایش یافت.
اصل پنجم - اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی
با مردان
بر اساس ماده ۱۰ قانون انتخابات پیش از انقلاب شاه و مردم، زنان در ردیف دیوانگان و
ورشکستگان به تقصیر و گدایان و محکومین دادگستری بودند و از هر گونه حقوق سیاسی
محروم بودند. اصل چهارم به همراهی زنجیرهای از اصلاحات که به آزادی زنان ایران شناخته
شد با کشف حجاب در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ با فرمان رضا شاه آغاز شد . رضا شاه در این روز
همراه با ملکه پهلوی و دو دخترش شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم
میروند. پس از آن در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ قانون انتخابات عوض شد و یکی از دست آوردهای
آن شرکت زنان در انتخابات در شرایط حقوقی مساوی با مردان بود. زنان چون مردان
توانستند در تعیین سرنوشت خودشان برای نخستین بار نقش مهمی بازی کنند و حق رای
دادن و حق انتخاب شدن به دست آورند. در پی حق انتخابات ۲۷ فروردین ۱۳۴۲ قانون حمایت
خانواده تصویب شد. این قانون طلاق یک طرفه را لغو میکند، به چند همسری به سختی
پروانه می دهد و زنها حق درخواست طلاق میگیرند. برای سرپرستی کودک نیز مادر به
حساب میآید، کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده میشود. دستآوردهای
دیگری نیز در قوانین انتخابات و تدوین قانون به وجود آمد وآن تشکیل انجمنهای استان و
شهرستان، انجمنهای شهر و ده و قانون نظام صنفی و ایجاد شوراهای آموزش و بهداری که
مستقیم یا غیر مستقیم حاصل شد.
اصل ششم -ایجاد سپاه دانش
برای سواد آموزی و اشاعه فرهنگ در روستاهادر بهمن ۱۳۴۱ توسط محمدرضا پهلوی
پیشنهاد شد و در سال ۱۳۴۲ در نخست وزیری اسدالله علم کار خود را آغاز کرد.درآن زمان
جمعیت ایران ۲۲ میلیون نفر بود که ۷۵٪ آنها در روستاها زندگی می کردند و اکثرا بی سواد
بودند.به علاوه امکانات آموزشی به طرزی نامتعادل بین شهرها و روستاها تقسیم شده بود
به طوری که ۲۴٪ از معلمین در روستاها و ۷۶٪ در شهرها تدریس می کردند به عبارتی تنها
یک چهارم از معلمین متعلق به ۷۵٪ جمعیت روستانشین بود و معلمین شهری نیز علاقه ای
به رفتن به روستاها نداشتند.درچنین شرایطی تشکیل سپاه دانش می توانست راهگشا
باید.برطبق این اصل مقرر شد جوانان دیپلمه ای که می خواهند خدمت سربازی انجام دهند
با گذراندن یک دوره آموزشی و یادگیری روش تدریس به خردسالان و بزرگسالان به روستاها
اعزام گردند.
سپاهیان دانش توانستند تا سال ۱۳۵۷ بیست و هشت دوره از پسران و هجده دوره از دختران
در این سپاه خدمت کنند که شماره آنها به بیش از یک صد هزار تن رسید. بسیاری از این
دختران و پسران پس از پایان دوره سپاهی گری به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمدند
و کارآموزگاری را ادامه دادند. برخی دیگر در راه بری خانه انصاف به خدمت دولت در آمدند. بر
اساس آمار سال ۱۳۵۶ سازمان برنامه و بودجه مرکز آمار ایران تنها در روستاهای کشور در
درازای پانزده سال، شمار دانش آموزان مدرسههای سپاه دانش ٪۶۹۲ در سد افزایش یافت
هم چنین در درازای پنج سال نخست ۵۱۰۰۰۰ پسر و ۱۲۸۰۰۰ دختر و هم چنین ۲۵۰۰۰۰ مرد
سالمند و ۱۲۰۰۰ زن سالمند را خواندن و نوشتن آموختند. ظرف مدت 7 سال پس از اجرای
این اصل بیش از ۳ هزار مدرسه در سراسر ایران ساخته شد.
سید عرفان موسوی(1939