متن آهنگ پلک از همزاد

[♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱]

دلم تنگه ، بیشتر از اینم میشه

قفل به خط جاده ـَم

همه خاطراتم میگذره مث همیشه از جلو چشمام

این دلتنگی هی بیشتره بیشتر میشه

میگه باید از تو فاصله بگیرم

اما قول میدم بهت که از یاد تو نمیرم

اما الان لازمه بمیرم ببینم دوباره زنده میشم

شایده نگذره امشبمم مث دیشب

قرص خواب ، جاسیگاری ، منو این چار دیواری

یه کالبد متلاشی ، تنها اینو جا میذاریم

بعضی وقتا سخت میشه حتی حرف زدن

وقتی یه نگاه کنی و بگی من آدم بدم

دورم شلوغه ، اما عین همیشه تنهاتر از قبلم

پَ باید بمیرم که پشیمون بشم به کرده و  نکرده ـَم

به پنجره ـَم این یه بار نرده رو نبندم

این دنیا مال من نیست ، من مال این دنیا نیستم

خیاله کشیدم به صلیب از خودم جدا میشم

نه دنبال حقم نه دنبال دلیل واسه اثبات بی گناهیمم

باید بمیرم ببینم دوباره زنده میشم

خوشی هاش شکل دیگه ـَس

این دفعه همه چی بیخیال از جنگ واسه مهار مهارتام

از سایه همسایه هام قایم نشم دوباره

خب آره لازمه بمیرم ببینم دوباره زنده میشم

شاید معجزه شه این دفعه برسه الفم به دال

نه از نو ببوسم طناب بره سرمم به دار

باید بمیرم زنده شم زندگی کنم یه بار حداقل

طوری که لایقمه ، نبینم توو آینه اونیه که لایقمه

واسه خودم بد شاد نباشم واسه همه

باید بمیرم اما زنده نشم دیگه فقط ببینم برام

چشما چقد خونه ، همه تک به تک اونایی که جر وا جرم بودن

ببینم چندتاشون به جای من موندن

شاید لازم شه نمیرم ، هه

فکرم به دلم ، دلم به شعرم ، شعرم به شکلم

منم حاصل همینم اما لازمه نمیرم و

اون اصلو که ساختی من فاصله نگیرم

تو که کلیدامو {نامفهوم} داری

شاید دستات دستامو بگیره

وقتی زندگی میکنه زیر پامو خالی

فقط نپرس نپرس ، مونده چی کلا ازم

تو فقط گشنه کن اونا که سیر شدن ازت

تو فقط سرفه کن که نرسه تبر به درخت

تو فقط توبه کن و برگرد از اولش که تیر و باروت و اسلحه کشفم نشد

معرکه ـَس رویام ، معرکه ـَس کارت

فقط این سیزده هم بگیر که در شی از دنیام

من توو تو و یه کشتی دنیا ساختم

پُر از عشق و هنر اما طوفان نخواستنت کشتیامو غرق کرد

آرزومو سر زد بدون هیچ مهلتی

کلی از نو ساختم ، کلی از نو زدی

واقعا که نوبری ، بیخیالش

حداقل بیا کاری کن که پ مون بمونه ، پارسمون فارس نشه

یا پ و ف رو ببر سین بذار خاص تر

اون موقع اختلاف داره اختلاف

حتی ف رم نگرفتی کاری کن دیگه طبقاتی نشه