امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اخلاق و رفتار امام رضا عليه السلام

#1
Smile 
امامان پاک ما در ميان مردم و با مردم مي‏زيستند، و عملا به مردم درس زندگي و پاکي و فضيلت مي‏آموختند، آنان الگو و سرمشق ديگران بودند، و با آنکه مقام رفيع امامت آنان را از مردم ممتاز مي‏ساخت، و برگزيده‏ي خدا و حجت او در زمين بودند در عين حال در جامعه حريمي نمي‏گرفتند، و خود را از مردم جدا نمي‏کردند، و به روش جباران انحصار و اختصاصي براي خود قائل نمي‏شدند، و هرگز مردم را به بردگي و پستي نمي‏کشاندند و تحقير نمي‏کردند...

«ابراهيم بن عباس‏»مي‏گويد:«هيچگاه نديدم که امام رضا عليه السلام در سخن بر کسي جفا ورزد، و نيز نديدم که سخن کسي را پيش از تمام شدن قطع کند، هرگز نيازمندي را که مي‏توانست نيازش را بر آورده سازد رد نمي‏کرد، در حضور ديگري پايش را دراز نمي‏فرمود، هرگز نديدم به کسي از خدمتکاران و غلامانشان بدگوئي کند، خنده‏ي او قهقهه نبود بلکه تبسم بود، چون سفره‏ي غذا به ميان مي‏آمد همه‏ي افراد خانه حتي دربان و مهتر را نيز بر سفره‏ي خويش مي‏نشاند و آنان همراه با امام غذا مي‏خوردند.شبها کم مي‏خوابيد و بيشتر بيدار بود، و بسياري از شبها تا صبح بيدار مي‏ماند و به عبادت مي‏گذراند، بسيار روزه مي‏داشت و روزه‏ي سه روز در هر ماه را ترک نمي‏کرد [1] ، کار خير و انفاق پنهان بسيار داشت، وبيشتر در شبهاي تاريک مخفيانه به فقرا کمک مي‏کرد.[2]

«محمد بن ابي عباد»مي‏گويد:فرش آن حضرت در تابستان حصير و در زمستان پلاسي بود لباس او-در خانه-درشت و خشن بود، اما هنگاميکه در مجالس عمومي شرکت مي‏کرد (لباسهاي خوب و متعارف مي‏پوشيد) و خود را مي‏آراست. [3]

شبي امام ميهمان داشت، در ميان صحبت چراغ نقصي پيدا کرد، ميهمان امام دست پيش آورد تا چراغ را درست کند، امام نگذاشت و خود اين کار را انجام داد و فرمود:ما گروهي هستيم که ميهمانان خود را بکار نمي‏گيريم. [4]

يکبار شخصي که امام را نمي‏شناخت در حمام از امام خواست تا او را کيسه بکشد، امام عليه السلام پذيرفت و مشغول شد، ديگران امام را بدان شخص معرفي کردند، و او با شرمندگي به عذرخواهي پرداخت ولي امام بي توجه به عذر خواهي او همچنان او را کيسه مي‏کشيد و او را دلداري مي‏داد که طوري نشده است.[5]

شخصي به امام عرض کرد:به خدا سوگند هيچکس در روي زمين از جهت‏برتري و شرافت پدران به شما نمي‏رسد.

امام فرمود:تقوي به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگارآنان را بزرگوار ساخت.[6]

مردي از اهالي بلخ مي‏گويد:در سفر خراسان با امام رضا عليه السلام همراه بودم، روزي سفره گسترده بودند و امام همه‏ي خدمتگزاران و غلامان حتي سياهان را بر آن سفره نشاند تا همراه او غذا بخورند.

من به امام عرض کردم:فدايتان شوم.بهتر است اينان بر سفره‏يي جداگانه بنشينند.فرمود: ساکت‏باش، پروردگار همه يکي است، پدر و مادر همه يکي است، و پاداش هم باعمال است. [7]

«ياسر»خادم امام مي‏گويد:امام رضا عليه السلام به ما فرموده بود اگر بالاي سرتان ايستادم (و شما را براي کاري طلبيدم) و شما به غذا خوردن مشغول بوديد برنخيزيد تا غذايتان تمام شود.بهمين جهت‏بسيار اتفاق مي‏افتاد که امام ما را صدا مي‏کرد، و در پاسخ او مي‏گفتند به غذا خوردن مشغولند، و آن گرامي مي‏فرمود بگذاريد غذايشان تمام شود. [8]

يکبار غريبي خدمت امام رسيد و سلام کرد و گفت:من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم، از حج‏باز گشته‏ام و خرجي راه تمام کرده‏ام، اگر مايليد مبلغي به من مرحمت کنيد تا خود را بوطنم برسانم، و در آنجا از جانب شما معادل همان مبلغ را به مستمندان صدقه خواهم داد، زيرا من‏در شهر خويش فقير نيستم و اينک در سفر نيازمند مانده‏ام.

امام برخاست و به اطاقي ديگر رفت، و دويست دينار آورد و از بالاي در دست‏خويش را فراز آورد، و آن شخص را خواند و فرمود:اين دويست دينار را بگير و توشه‏ي راه کن، و به آن تبرک بجوي، و لازم نيست که از جانب من معادل آن صدقه بدهي...

آن شخص دينارها را گرفت و رفت، امام از آن اطاق به جاي اول بازگشت، از ايشان پرسيدند چرا چنين کرديد که شما را هنگام گرفتن دينارها نبيند؟

فرمود:تا شرمندگي نياز و سؤال را در او نبينم... [9]

امامان معصوم و گرامي ما در تربيت پيروان و راهنمائي ايشان تنها به گفتار اکتفا نمي‏کردند، و در مورد اعمال آنان توجه و مراقبت ويژه‏يي مبذول مي‏داشتند، و در مسير زندگي اشتباهاتشان را گوشزد مي‏فرمودند تا هم آنان از بيراهه به راه آيند، و هم ديگران و آيندگان بياموزند.

«سليمان جعفري‏»از ياران امام رضا عليه السلام مي‏گويد:براي برخي کارها خدمت امام بودم، چون کارم انجام شد خواستم مرخص شوم، امام فرمود:امشب نزد ما بمان.

همراه امام به خانه‏ي او رفتم، هنگام غروب بود، غلامان حضرت مشغول بنائي بودند امام در ميان آنها غريبه‏يي ديد، پرسيد:اين کيست؟عرض کردند:به ما کمک مي‏کند و به او چيزي خواهيم داد.

فرمود:مزدش را تعيين کرده‏ايد؟

گفتند:نه!هر چه بدهيم مي‏پذيرد.

امام بر آشفت و خشمگين شد.من به حضرت عرض کردم:فدايتان شوم خود را ناراحت نکنيد. ..

فرمود:من بارها به اينها گفته‏ام که هيچکس را براي کاري نياوريد مگر آنکه قبلا مزدش را تعيين کنيد و قرار داد ببنديد.کسي که بدون قرار داد و تعيين مزد کاري انجام دهد اگر سه برابر مزدش را بدهي باز گمان مي‏کند مزدش را کم داده‏يي، ولي اگر قرار داد ببندي و به مقدار معين شده بپردازي از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل کرده‏يي، و در اينصورت اگر بيش از مقدار تعيين شده چيزي به او بدهي هر چند کم و ناچيز باشد مي‏فهمد که بيشتر پرداخته‏يي و سپاسگزار خواهد بود. [10]

«احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي‏»که از بزرگان اصحاب امام رضا عليه السلام محسوب مي‏شود نقل مي‏کند.من با سه تن ديگر از ياران امام خدمتش شرفياب شديم، و ساعتي نزد امام نشستيم، چون خواستيم باز گرديم امام به من فرمود:اي احمد!تو بنشين.همراهان من رفتند و من خدمت امام ماندم، و سؤالاتي داشتم بعرض رساندم و امام پاسخ مي‏فرمودند، تا پاسي از شب گذشت، خواستم مرخص شوم، فرمود:مي‏روي يا نزد ما مي‏ماني؟

عرض کردم:هر چه شما بفرمائيد، اگر بفرمائيد بمان مي‏مانم و اگر بفرمائيد برو مي‏روم.

فرمود:بمان، و اينهم رختخواب (و به لحافي اشاره فرمود) .آنگاه امام برخاست و به اطاق خود رفت.من از شوق به سجده افتادم و گفتم:سپاس خداي را که حجت‏خدا و وارث علوم پيامبران در ميان ما چند نفر که خدمتش شرفياب شديم تا اين حد به من محبت فرمود.

هنوز در سجده بودم که متوجه شدم امام به اطاق من باز گشته است، برخاستم.حضرت دست مرا گرفت و فشرد و فرمود:

اي احمد!امير مؤمنان عليه السلام به عيادت‏«صعصعة بن صوحان‏» (که از ياران ويژه‏ي آن حضرت بود) رفت، و چون خواست‏برخيزد فرمود:«اي صعصعه!از اينکه به عيادت تو آمده‏ام به برادران خود افتخار مکن-عيادت من باعث نشود که خود را از آنان برتر بداني-از خدا بترس و پرهيزگار باش، براي خدا تواضع و فروتني کن خدا ترا رفعت مي‏بخشد» [11]امام عليه السلام با اين عمل و سخن خويش هشدار داده است که هيچ عاملي جاي خود سازي و تربيت نفس و عمل صالح را نمي‏گيرد، و به هيچ امتيازي نبايد مغرور شد، حتي نزديکي به امام و عنايت و لطف آن بزرگوار نيز نبايد وسيله‏ي فخر و مباهات و احساس برتري بر ديگران گردد.

[1] گويا منظور روزه‏ي پنجشنبه اول ماه و چهار شنبه‏ي وسط ماه و پنجشنبه‏ي آخر ماه است که پيشوايان معصوم فرموده‏اند کسي که اضافه بر روزه‏ي ماه مبارک رمضان در هر ماه اين سه روز را روزه بگيرد مانند آنستکه همه‏ي سال روزه باشد.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  زیباترین جذابترین خطبہ کہ شنیدم (نقد خلافت بعد رحلت پیامبر از زبان امام علی)
  تقدم اخلاق بر باور، اندیشه و دانش تقدم کارکردی است
  مناجات با امام زمان (عج)
Star آیت‌الله علوی گرگانی: موضوعاتی نظیر دوچرخه‌سواری بانوان مورد رضایت امام زمان(عج) نیست
  عکس های مذهبی از حرم امام رضا در مشهد مقدس
  بعد از امام زمان(ع) چه امامی رجعت خواهد کرد؟
  دلیل ملقب شدن امام هشتم، علی ابن موسی، به رضا چیست؟
  داستان ازدواج حضرت قاسم علیه السلام در کربلا
  آیت‌الله نوری‌همدانی: نیمی از مساجد کشور امام جماعت ندارند/ لزوم فعالیت مسجد در شبانه
  آیا در میان شاگردان امام باقر و امام صادق علیهما السلام از زنان هم کسی بوده است؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان