18-02-2019، 12:38
من هنوز میفهمم ، من هنوزم باورم اینه که
من هنوز زنده ـَم ، من هنوز احساس میکنم
احساس میکنم زنده ـَم ، احساس میکنم کارایی هست که باید انجام بشه
احساس میکنم این رویه درست نیست
احساس میکنم کارای دیگه ای هم میشه انجام داد ، کارای بهتر
من هنوز زنده ـَم توو این لجن تلخ
صدامو میشنوی یا نه عادت کردم
باید بگذرم از این مرداب
بالاخره از این راه پر از عقرب باید رد شم
من با اینکه پاهام خسته ـَس نفس کم دارم
هر دم و بازدم صحنه ها رو عوض کرد بازم
این پرته ها برام تکرارین انگار زنده ـَم
به رغم اجبار اثبات شده بهم چندبارم
اینا سد نمیشن هیچوقت من رد نمیشم با نیشخند
چشمامو بستم آخه تموم خودمو دیدم
این کلماتو بریز دور امونه منو بریدن
من خندیدم بهشون اما معلومه غمو مُریدن
نمیکَنن برن این رنگا یه بار عوض بشن
دورمو گرفتن نمیرسه گاهی نفس به من
نا هنجارم اما مشرفم به آینه فصل سرد
من نمیدونستم کیم فهمیدم آینم شکست
ناراضی نیستم همینیم که هستم
همینه زندگیم اصاً ارضام میکنه با هر درد
آماده ی جنگم بی زره جامه کَندم
بدجوری هم طالبم که بِکشم جامه سم سر
ترس بگیره بپرم میبینه میشه پر پر
انقد مینویسم هیکلم بمیره زیر هر خط
هرج و مرج مغز و معرکه میگیرم هر شب
هم بی نظمی رو نظمم ، هم بی نظمی نظمم
من هنوز زنده ـَم این قاعده پایانی نه
کل روزامو خطا دادم اما تاوانی نه
معراج من زیر پامه یعنی والا نی نه
میگن دیوونه ـَس اون آزادی که دم از آزادی زد
من روان پریش رد بی انسجام شخصیت
مگه نه همین که هرثانیه احوال عوض میشن
به زعم (گمان) تو یه حرف مفت
اما پای بند اصالت نه جو لایِ جمعیت
من هنوز زندم این مرده ها اسیرن
هرچقد خاک بریزی روشون بیشتر میمیرن
زار میزنن اما نیشخند میبینن
من میخواستم لال شم زبونم پیش دستی میکرد
کیستم چی میگم این تنها سوال من که
اگه جوابی ندم بهش شدم دوباره رد از
امتحان اولم تا آخر ساده ـَس
جواب میدم اون چیزیم که باید باشم
توو فکر من حرومه هر شباهتی که
یه عمره مرتدم از عرف چرته آلتیه چرکین
همون گذشته ی گوشه گیر ته کلاسه که
فقط انشا نوشت توو جمله آفرین گرفت
همیشه آزاد بود موضوع ، همیشه سرمشقم چیزی بود که میدیدم
میخورد همیشه دستم خط ، من اعتقادم واقعی ترین دروغه
واسه اون که عقیده داره به غریضه هر شب کندن
من هنوز زنده ـَم و پیگیر علتش و
زنده بودنم یه کنه که چسبیده به تنت
منو تو کلی حرف نزده با هم داریم توو این سفر
که مقصدش حال حاضره قبل رفتنه
من هنوزم زنده ـَم با کلی کار نکرده
کلی دست نویس که هنوزم رو برگه نرفته
کلی حرف نگفته ، کلی گله ی نهفته
مرگ من روزیه که این زبون دیگه نچرخه