با من قدم بزن( رمان عاشقانه ، گریه دار) به قلم: خودم

[ըoφsիīkα]

منم از اینکه عاشقا به هم برسن خیلی خوشم میاد ولی با من قدم بزن رو متفاوت نوشتم.
باشه آیدا ، سال های تنهایی رو که بذارم دیگه بقیه ی رمانارو به ترتیب می زارم.
غمت نباشه

[درسا11]

وای نوشیکا من چقدر گریه کردم رمان خیلی خوبی بود

[jinger]

شعرهایی که توش نوشته بودی خیلی قشنگ بودن مخصوصا با من قدم بزن در کل خوب بود.

[sourina]

راستشو بخوای زیاد از این داستان عاشقانه زیاد خوشم نیومد اگه یکم داستانت پر معنی تر بود خیلی عالی می شد.



مرسی عزیزم.

[ըoφsիīkα]

دوستان برای 10 هزارمین بار
عزیزانم این داستان
ا.د.ا.م.ه دارد...

[ساچلين]

كي ميذاري ادامشو همشو خوندم عالي بود

[آرامي]

مرسي رمان قشنگي بود ولي  اخرش يه جوري تموم شد مثل اينكه وسط داستان باشي بعد ديگه مطلب نداشته باشي  مجبور بشي رمانا تموم كني ولي واقعا قشنگ بود منتظر رمان هاي بعديت هستم بوس

[ըoφsիīkα]

مرسي رمان قشنگي بود ولي  اخرش يه جوري تموم شد مثل اينكه وسط داستان باشي بعد ديگه مطلب نداشته باشي  مجبور بشي رمانا تموم كني ولي واقعا قشنگ بود منتظر رمان هاي بعديت هستم بوس

دستم درد گرفت بس که نوشتم رمان جلد دوم داره
.
.
.
.
.
.
اینطوری که میگی نیست فقط خلاصه کردم یکم

[saghar2009]

slm azizam man ozve jadidam ta alan k romaneto khondam khyli khosham omad faqar mikhastam bdonam k kamel shode ya na?????????
vaqan foqoladas

[نازنین*]

بهترین مطلب فلش خور بود میشه بقیشم بذاری دست دردنکنه