امتیاز موضوع:
  • 21 رأی - میانگین امتیازات: 4.48
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

با من قدم بزن( رمان عاشقانه ، گریه دار) به قلم: خودم

#48
نوشیکا فکر نمی کنی رمانت اصلا شبیه واقعیت نیست چون یه دختر هیج وقت به خودش اجازه نمی ده تو خونه  یه پسر بمونه  هر چقدرم بهش اعتماد داشته باشه یا مثلا اون روزی که نوشیکا رفت خونه و مثل اینکه ارتیمان مست کرده بود نوشیکا به خودش اجازه داده که بره و راحت بخوابه رمانت ادمو جذب خودش می کنه ولی بعضی چیز ها ش رو ادم نمی تونه باور کنه به هر حال امید وارم در ایینده نویسنهده ماهری بشی و اینم بدون من تمام رمان ها تو رو می خونم ولی فقط بعضی چیز ها تو رمانات هست که ادم باورش نمی شهUndecided
(:
پاسخ
 سپاس شده توسط SOGOL.NM


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: با من قدم بزن( رمان عاشقانه ، گریه دار) به قلم: خودم - درسا11 - 12-08-2013، 9:34

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 13 مهمان