26-05-2023، 20:13
به نام خدا.
پارت ۱۵ .
درطی مشورت و مشاوره ای که با استاد خود داشتم به این جمله رسیدم: برو درستو بخون بچه هنوز برات زوده این حرفا.=))
خب حقیقتا جوابی که میخواستم بگیرم نبود. هرچند منم اطلاعاتی بهش ندارم و نگفتم که فرد مورد نظر کیه ولی خب بازم انتظار بیشتری داشتم.
هوووووووووممم.....
دقیقا وارد فاز فراموش کردن شدم و با تمام توانم سعی در بی توجهی و نادیده گرفتن فرد مورد نظر داشتم...
ولی مگه میشد؟
آخه این دنیا چشه؟
فرض کنید دختری که اکثر مواقع تمام سیاه میپوشه...
اون روز، روز جشن ولاد حضرت معصومه(س) و روز دختر با یک روسری صورتی در جشن شرکت کرد...
شاید خیلی هاتون بگید الان مگه مهمه؟
مگه چه تغییری کرده؟
باید در جوابتون بگم......
بسیار بسیار بسیار زیبا شده بود
زیبا تر از آن چیزی که بتوانم تصورش کنم..
یعنی باورم نمیشد که این شخص همان شخص است..
و منی که میخواستم اورا فراموش کنم در تمام طول کلای در عین ذلت و پستی چشم چرانی اش را میکردم و چشمم به او بود...
قبول دارم کار اشتباهی بود ولی خب دست خودم نبود... =(
چطوری بگم خودمونی بگم قشنگ گند خورد وسط تمام برنامه بی توجهی کردنم =))
یعنی دنیا به این خرابی؟ خب بزار پیش برم دیگه....
البته این موضوع برای مدت طولانی ای به طول نیانجامید و بعد از ۲ روز بالاخره به خودمم اومدم و برگشتم سر برنامه بی توجهی کردن ولی خب این برام یه باخت واقعی بود....
چون قبلش من نفر اولی بودم که قرار بود بی توجهی کنم بهش ولی الان اون داشت بهم بی توجهی میکرد و انگار من فقط مقابله به مثل کرده بودم و این مورد تو کَت من نمیرفت.
به طور واضحی از جانب اون داشتم ایگنور میشدم(نادیده گرفتن) برخلاف گذشته وقتی از جلوم رد میشد حتی سرشم بلند نمیکرد و اصلا به خودش زحمت سلام کردن رو نمیداد، خب چه میشه کرد ظاهرا مطمئن شده بود که ازش خوشم میاد حالا باید اینطور رفتار هارو تحمل میکردم... و بد ترین جاش اینجا بود.....
خب اخه من از کجا بفهممم اینکه اینطوری رفتار میکنی یعنی خوشت میاد و باید ناز بخرم یا بدت میاد و باید دور بشممم؟؟
لعنتی چرا دخترا انقدر پیچیده ان؟ اهم اصلاح میکنم آدما چرا انقدر پیچیده ان؟؟
در هر صورت این رفتارش که به شکل واضحی به غرور کاذب من آسیب میرساند بهترین راه برای فراموش کردنش بود و این روند رو تسهیل میکرد. پس بیاین به این فکر کنیم که همچین هم بد نبود..
پایان پارت ۱۵ ام...
این داستان ادامه دارد
پارت ۱۵ .
درطی مشورت و مشاوره ای که با استاد خود داشتم به این جمله رسیدم: برو درستو بخون بچه هنوز برات زوده این حرفا.=))
خب حقیقتا جوابی که میخواستم بگیرم نبود. هرچند منم اطلاعاتی بهش ندارم و نگفتم که فرد مورد نظر کیه ولی خب بازم انتظار بیشتری داشتم.
هوووووووووممم.....
دقیقا وارد فاز فراموش کردن شدم و با تمام توانم سعی در بی توجهی و نادیده گرفتن فرد مورد نظر داشتم...
ولی مگه میشد؟
آخه این دنیا چشه؟
فرض کنید دختری که اکثر مواقع تمام سیاه میپوشه...
اون روز، روز جشن ولاد حضرت معصومه(س) و روز دختر با یک روسری صورتی در جشن شرکت کرد...
شاید خیلی هاتون بگید الان مگه مهمه؟
مگه چه تغییری کرده؟
باید در جوابتون بگم......
بسیار بسیار بسیار زیبا شده بود
زیبا تر از آن چیزی که بتوانم تصورش کنم..
یعنی باورم نمیشد که این شخص همان شخص است..
و منی که میخواستم اورا فراموش کنم در تمام طول کلای در عین ذلت و پستی چشم چرانی اش را میکردم و چشمم به او بود...
قبول دارم کار اشتباهی بود ولی خب دست خودم نبود... =(
چطوری بگم خودمونی بگم قشنگ گند خورد وسط تمام برنامه بی توجهی کردنم =))
یعنی دنیا به این خرابی؟ خب بزار پیش برم دیگه....
البته این موضوع برای مدت طولانی ای به طول نیانجامید و بعد از ۲ روز بالاخره به خودمم اومدم و برگشتم سر برنامه بی توجهی کردن ولی خب این برام یه باخت واقعی بود....
چون قبلش من نفر اولی بودم که قرار بود بی توجهی کنم بهش ولی الان اون داشت بهم بی توجهی میکرد و انگار من فقط مقابله به مثل کرده بودم و این مورد تو کَت من نمیرفت.
به طور واضحی از جانب اون داشتم ایگنور میشدم(نادیده گرفتن) برخلاف گذشته وقتی از جلوم رد میشد حتی سرشم بلند نمیکرد و اصلا به خودش زحمت سلام کردن رو نمیداد، خب چه میشه کرد ظاهرا مطمئن شده بود که ازش خوشم میاد حالا باید اینطور رفتار هارو تحمل میکردم... و بد ترین جاش اینجا بود.....
خب اخه من از کجا بفهممم اینکه اینطوری رفتار میکنی یعنی خوشت میاد و باید ناز بخرم یا بدت میاد و باید دور بشممم؟؟
لعنتی چرا دخترا انقدر پیچیده ان؟ اهم اصلاح میکنم آدما چرا انقدر پیچیده ان؟؟
در هر صورت این رفتارش که به شکل واضحی به غرور کاذب من آسیب میرساند بهترین راه برای فراموش کردنش بود و این روند رو تسهیل میکرد. پس بیاین به این فکر کنیم که همچین هم بد نبود..
پایان پارت ۱۵ ام...
این داستان ادامه دارد