رمان و داستان نویسی
|× نمونه هایی از شخصیت پردازی در ادبیات
نمونههای زیادی از شخصیتپردازی در ادبیات وجود دارد. گتسبی بزرگ، احتمالاً بهترین است. در این کتاب خاص، ایده اصلی حول موقعیت اجتماعی هر شخصیت میچرخد.
شخصیت اصلی کتاب، آقای گتسبی، به طرز محسوسی ثروتمند است؛ اما به قشر بالای جامعه تعلق ندارد. این بدان معناست که نمیتواند دیزی داشته باشد.
تام اساساً از نظر ثروت و طبیعت سوءاستفاده کنندهای که هر از گاهی به تصویر میکشد تعریف میشود، در حالی که دیزی توسط گتسبی به عنوان صدایی پر از پول توضیح داده می شود.
|× تکنیک دیگر برای برجسته کردن ویژگیهای یک شخصیت، قرار دادن آنها در مناطق خاصی است که نماد موقعیت اجتماعی هستند.
در رمان، گتسبی در تخممرغ غربی زندگی میکند، که از مد روز کمتر از تخم مرغ شرقی، جایی که دیزی زندگی میکند، کمتر مد شده است.
این تفاوت به شکاف بین موقعیتهای اجتماعی جی و دیزی اشاره میکند. علاوه بر این، ممکن است متوجه شوید که تام، جردن و دیزی در تخممرغ غربی زندگی میکنند در حالی که گستبی و نیک در تخممرغ غربی زندگی میکنند که این امر بار دیگر تفاوت در زمینه مالی آنها را نشان میدهد. وقتی نیک از گتسبی در برابر بقیه مردم حمایت می کند، این تقسیم بندی در پایان رمان تقویت میشود.
|× مشاغل در رمان برای برجسته ساختن ویژگیهای برخی از قهرمانان داستان بسیار با تدبیر استفاده شده است. مثال اصلی گتسبی است که با وجود ثروت زیاد، با حرفه خود شناخته میشود: بوت لوتینگ است.
او شغلی غیرقانونی داشت که ثروت زیادی برای او به همراه داشت، اما نتوانست او را به طبقه بالای جامعه نیویورک برساند.
در مقابل، نیک یک کار تمیز و عادلانه از یک "مرد پیوندی" دارد که شخصیت او را مشخص میکند. مرد فقیر ویلسون، که ماشین افراد ثروتمند را تعمیر میکند، با همسرش دوست میشود و سپس جوردون وجود دارد که به عنوان یک بازیکن گلف نادرست معرفی میشود.
|× عملکرد ویژگی
شخصیت پردازی یک جزء اساسی در نوشتن ادبیات خوب است. داستانهای مدرن، به ویژه، از این وسیله ادبی بسیار استفاده کردهاند. درک نقش شخصیت پردازی در قصه گویی برای هر نویسندهای بسیار مهم است.
به طور خلاصه، این به ما کمک میکند تا رفتار هرشخصیت داستان را با درک فرایندهای فکری آنها درک کنیم.
|× استفاده خوب از شخصیت پردازی همواره خوانندگان یا مخاطبان را به ارتباط بهتر با رویدادهای روی داده در داستان سوق میدهد. دیالوگها نقش بسیار مهمی در پرورش شخصیت دارند، زیرا به ما این فرصت را میدهند تا انگیزهها و اقدامات شخصیتها را عمیق تر بررسی کنیم.
|× نمونه هایی از شخصیت پردازی در ادبیات
نمونههای زیادی از شخصیتپردازی در ادبیات وجود دارد. گتسبی بزرگ، احتمالاً بهترین است. در این کتاب خاص، ایده اصلی حول موقعیت اجتماعی هر شخصیت میچرخد.
شخصیت اصلی کتاب، آقای گتسبی، به طرز محسوسی ثروتمند است؛ اما به قشر بالای جامعه تعلق ندارد. این بدان معناست که نمیتواند دیزی داشته باشد.
تام اساساً از نظر ثروت و طبیعت سوءاستفاده کنندهای که هر از گاهی به تصویر میکشد تعریف میشود، در حالی که دیزی توسط گتسبی به عنوان صدایی پر از پول توضیح داده می شود.
|× تکنیک دیگر برای برجسته کردن ویژگیهای یک شخصیت، قرار دادن آنها در مناطق خاصی است که نماد موقعیت اجتماعی هستند.
در رمان، گتسبی در تخممرغ غربی زندگی میکند، که از مد روز کمتر از تخم مرغ شرقی، جایی که دیزی زندگی میکند، کمتر مد شده است.
این تفاوت به شکاف بین موقعیتهای اجتماعی جی و دیزی اشاره میکند. علاوه بر این، ممکن است متوجه شوید که تام، جردن و دیزی در تخممرغ غربی زندگی میکنند در حالی که گستبی و نیک در تخممرغ غربی زندگی میکنند که این امر بار دیگر تفاوت در زمینه مالی آنها را نشان میدهد. وقتی نیک از گتسبی در برابر بقیه مردم حمایت می کند، این تقسیم بندی در پایان رمان تقویت میشود.
|× مشاغل در رمان برای برجسته ساختن ویژگیهای برخی از قهرمانان داستان بسیار با تدبیر استفاده شده است. مثال اصلی گتسبی است که با وجود ثروت زیاد، با حرفه خود شناخته میشود: بوت لوتینگ است.
او شغلی غیرقانونی داشت که ثروت زیادی برای او به همراه داشت، اما نتوانست او را به طبقه بالای جامعه نیویورک برساند.
در مقابل، نیک یک کار تمیز و عادلانه از یک "مرد پیوندی" دارد که شخصیت او را مشخص میکند. مرد فقیر ویلسون، که ماشین افراد ثروتمند را تعمیر میکند، با همسرش دوست میشود و سپس جوردون وجود دارد که به عنوان یک بازیکن گلف نادرست معرفی میشود.
|× عملکرد ویژگی
شخصیت پردازی یک جزء اساسی در نوشتن ادبیات خوب است. داستانهای مدرن، به ویژه، از این وسیله ادبی بسیار استفاده کردهاند. درک نقش شخصیت پردازی در قصه گویی برای هر نویسندهای بسیار مهم است.
به طور خلاصه، این به ما کمک میکند تا رفتار هرشخصیت داستان را با درک فرایندهای فکری آنها درک کنیم.
|× استفاده خوب از شخصیت پردازی همواره خوانندگان یا مخاطبان را به ارتباط بهتر با رویدادهای روی داده در داستان سوق میدهد. دیالوگها نقش بسیار مهمی در پرورش شخصیت دارند، زیرا به ما این فرصت را میدهند تا انگیزهها و اقدامات شخصیتها را عمیق تر بررسی کنیم.