نظرسنجی: ادامه بدیم؟خوب بود؟
بلی
نچ
[نمایش نتایج]
 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان من خوش شانس ترینم -ارمی ها بیاین-BTS

#5
روز کنسرت

وای خدا بالاخره به ارزوم میرسم.الانم این دو تا چپل اومدن خونم .
من- دخترا پاشید اماده شید.دو تاشون سیخ نشستن.
من-ساعت ۲ ظهره پاشید.
کنسرت ساعت ۶ شروع میشد.باید بهترین لباسمو میپوشیدم.
یه هودی لش مشکی با طرح بی تی اس.یه شلوار مشکی جذب قد نود و شال مشکی.خداییش خیلی خوشتیپ شدم.
بریم سراغ ارایش.من یه خط چشم نازک که چشمای درشت و سیاه براقم رو جذاب میکر کشیدم.فر مژه زدم و ریمل رو اضافه کردم.وای خدا دلم میخواد خودمو قورت بدم.
رژ صورتی رو زدم به لبام . گونه هام و کمی روی دماغم رو قرمز کردم که خیی ناز شدم.از تو اینه نگاهی به خودم انداختم.چشمای درشت و کشیده مشکی براق.ابروی کمونی.دماغ قلمی که دوستام همیشه حصرتشو میخورن.پوست سفید عین برف.
گونه های پر.لبای تو پر قلوه ای قرمز.موهای بلند و لخت قهوه ای با چتری که به صورت گردم میومد و خیلی کیوتم (ناز)میکرد.
خلاصه که بریم بترکونیم.
دخترام اماده شدن و رفتیم سوار ماشین شدیم.وای خدا از خوشحالی الان تصادف میکنم.
اهنگ دینامیت رو گذاشتیم و صداشو تا اخر زیاد کردیم و رفتیم سمت ادرس مشخص شده.
رسیدیم.یه صف خیلی پشت یه اتاقک کوچولو بود که به نظر میومد دارن بلیط میفروشن.
بدو بدو رفتیم سمت دکه.حدود ۴۰ دقیقه منتظر بودیم تا بالاخره بلیط رو گرفتیم.یه ساندویچ سرد و نوشابه گرفتم و رفتم سمت دخترا.ساندویچ رو خوردیم و یکم فک زدیم و عقده خالی کردیم تا ساعت ۴ شد.عین این کنسرت ندیده ها(خوب ندیدم)رفتیم ت سالن بزرگ کنسرت.از خوشحالی داشت گریم میگرفت.نشستیم تو ردیف اول.اگه ته ته م(ته ته همونطور که میدونید همون تهیونگ شی هست)بخواد بیاد لبه اینجا وایسه به طور حتمی میتونم کفششو لمس کنم?(والا الان شما خوش حال نمیشید حتی اگه تف بهتون بندازن؟)
خلاصه بعد کلی جیغ جیغ و گریه کردن کگسرت با نور پردازی های خیلی جذاب شروع شد.گروهی که چند سال فقط یا رویاشون یا فیلماشون رو از پشت مانیتور میدیم الان دارم از فاصله چند متری میبینم.گروه با ابهت زیادی اومد و صحنه .
اعضا تعظیمی کردن و نامجون شروع کرد به حرف زدن البته به انگیلیسی:سلام مردم ایران و البته به طرفدارانمون.ما شنیدیم که حد اقل ۹ میلیون نفر د این کشور طرفدار ما هستن.ما درخواست دادیم و دولت شما بالاخره قبول کردن.ما خیلی از شما ممنونیم.
همه جیغ و داد کردن.صدام دیگه داشت میگرفت که شروع کردن.با اهنگ دینامیت شروع کردن.خیلی جذاب بودن.جذاب ترین کسایی که تو زندگیم دیدم قطعا همینان.همینطوری اشک میریختم و جیغ میزدم.تا اینکه طبق رسم کنسرتای بی تی اس تمام ارمیا شروع کردن به خوندن اسم اعضا در هین اهنگ:کیم نامجون-کیم سوکجین-مین یونگی-جانگ هوسوک-پارک جیمین-کیم تهیونگ-جعون جانگ کوک

وای خدا خیلی باحال بود.کلی موج مگزیکی رفتیم و جیغ و جاغ کردیم.اعضا همینطور دور استیج میچرخیدن.تازه من تونستم یه انگشت به کفش یونگی بزنم.دلتون بسوزه.
با دوستام هماهنگ شدیم وقتی تهیونگ به لبه استیج دسید بلند صداش کنیم.داشت میومد که با صدای بلند داد زدیم:کیم تهیونگ.!!
برگشت سمتمون و همینطور که با صدای قشنگش میخوند یه قلب به سمتمون گرفت.نزدیک بود غش کنم.بهترین لحظات عمرم بود.
بالاخره کنسرت تموم شد . ای کاش تا ۳ روز دیگه همینطور میخوندن.ولی حیفش .به خاطر این قواتین مسخره کشور هیچ رقصی انجام ندادن.خیلی زد تو ذوقم.ایش.
وای خدا الان باید بریم فن ساین.
میدونی جالب ترین بخش این زندگی چیه.؟
اینکه ما تو عصری زندگی میکنیم که
گوشی هاش هوشمندن
ولی ادماش احمق Dodgy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16336926635920
(حرفتو بهم بگو.دیدم همه گذاشت منم گذاشتم جیز)
پاسخ
 سپاس شده توسط آرمان کريمي 88


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان من خوش شانس ترینم -ارمی ها بیاین-BTS - LUGAN - 28-01-2021، 23:43

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان