اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان اهنگ عشق

#1
خب خب یه رمان به قلم خودم و یکی از دوستام

نام نویسندگان: arash & arghvan
ژانر: طنز، عاشقانه، اجتماعی.
خلاصه:
درمورد یک پسر که در سن 13 سالگی از طریق فضای مجازی عاشق یک دختر می‌شود، یک روز با دوستش به سینما می روند که ناگهان بغل دستش دخترک را می‌بیند. تا 14 سالگی کسی از عشق این دو مطلع نیست تا زمانی که متوجه این‌دو می‌شوند فامیل‌دور هستند و اتفاقات مخلتفی که تا زمان رسیدن این دو بهم رخ می دهد... و آیا این رسیدن پایدار است؟


(پارت1)

محمد
***
قرار شد با محدثه برم پارک یه هوایی بخوریم. چندروز دیگه تولدشه، اصلا خبر نداشت. خوشحال بودم که نمیدونست میخواستم یه تولد حسابی براش بگیرم میرفت تو 15 سالگی، من دوسه ماهی بزرگتر بودم.
سوار ماشین شدم. راه افتادم و رفتم در خونشون تا رسیدم در بازشد نگاه کردم، محدثه بود مثله همیشه یه لبخند محوی رولبش بود. نمیدونم چطوری عاشقش شدم. اولا تو یه سایت باهم چت میکردیم. همون جا حس‌هایی بهش پیدا کردم و عاشقش شدم. اول انگار که دوسم نداشت. هنوزم گاهی اوقات رفتاراش بد میشه. ما یه روز توی سینما هم رو دیدیم و اون زمان که عکسشو دیده بودم شناختمش و خودم و بهش معرفی کردم. حالا نزدیک دو سال که هم رو میبینیم. با اینکه بچه بودیم خیلی همو میخواستیم.
یه دفعه در ماشین باز شد و سوار شد گفت سلام العلیکم بر محمد خان خنده ای کردمو گفتم به‌به داری کم‌کم شاعر میشی.
ادامه داد اری من شاعر محمد هستم. گفتم این چرتو پرتا چیه چیزی نخورده تو سرت؟!
گفت:
-نه نخورده را بیوفت دیگه خسته شدم بسی موندم تو خونه کپک زدم.
گفتم:
-باشه باشه.
استارت زدم راه افتادم، 10 مین گذشت تا رسیدیم به پارک، به محدثه گفتم:
-زنگ بزنم علی با مبینا بیان؟
محدثه:اره بیان خوش میگذره!
زنگ زدم علی 3 تا بوق خورد ورداشت!
علی: سلام
ـ : سلام خوبی
علی: ممنون تو خوبی
ـ : به خوبییت، میاین پارک؟
علی: باکی؟
ـ : مبینا
علی: تو باکی؟
ـ : محدثه!
علی: باش! پارک کجا؟
ـ : ملت!
علی: اونجاییم بغل دست وسایل بازی.
ـ : خو اومدم. فعلا.
قطع کردم و به محدثه گفتم بغل دست وسایل بازین.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس بگو (;

هَمِعٕ فاٰز گَنّگِستِر وَلّی تآ شَب نَشُدِح باٰس خٖونِع بآشَن♂❤

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
رمان اهنگ عشق
پاسخ
 سپاس شده توسط _ƇRAƵƳ_ ، آرمان کريمي 88 ، Волшебник ، ᴀʀмɪss ، Prometheus ، єη∂ℓєѕѕღ ، parisa 1375 ، Par_122 ، MLYKACOTTON
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
رمان اهنگ عشق - BIG-DARK - 30-11-2020، 22:46
RE: رمان اهنگ عشق - BIG-DARK - 03-12-2020، 11:02
RE: رمان اهنگ عشق - BIG-DARK - 13-12-2020، 12:28
RE: رمان اهنگ عشق - BIG-DARK - 04-01-2021، 16:24
RE: رمان اهنگ عشق - BIG-DARK - 04-01-2021، 17:11

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان