07-11-2020، 11:11
(آخرین ویرایش در این ارسال: 25-11-2020، 16:01، توسط ☪爪尺.山丨几几乇尺☪.)
پارت ۳
....تو راه هی سو و جی هیون همش ازم
میپرسیدن حالت چطوره دیگه روانیم کرده
بودن یهو داد زدم بسه دیگه چانیول و سهون با
تعجب بهم نگاه میکردن همه زدن زیر
خنده همه با هم گفتن تو مریضی XD
بعد چند لحظه سکوت رسیدیم بکهیون و سهون
و چانیول رفتن خوابگاه پسرونه و منو هی سو و
جی هیون هم رفتیم خوابگاه خلاصه
اون دو روز پر از خستگی بالاخره تموم شد .
صبح زود بلند شدیم اماده شیم بریم دانشگاه
که به گوشی هی سو پیام اومد چانیول بود. (چانیول و هی سو دوقلو ان )
اونا پیش ورودی دانشگاه منتظرمون بودن
ماهم سریع وسایلمون رو جمع و جور کردیم و
رفتیم دانشگاه بهم سلام کردیم و رفتیم بالا سر
کلاس متوجه نگاهه بکهیون به پام میشدم انگار
خیلی ناراحت بود که اسیب دیده بعد کلاسمون
رفتیم قهوه خوردیم و هر کدوممون رفتیم
خوابگاه خودمون داشتیم میرفتیم که یهو دیدم
یه کی داره دستمو میکشه برگشتم دیدم .......