25-10-2020، 22:15
پارت 4:اردو به کاشان
صبح با یاد اوری اردو ساعت 5:30 بیدار شدم.یه دوش به سرعت نور گرفتم و موهای لخت و مش دارم که بلندیش به وسطای رونم میرسید رو خشک و صاف کردم.وسایل اردو رو از شب قبل جمع کرده بودم.با گفتن بسم الله از خونه زدم بیرون و سوار تاکسی شدم و راه افتادم.چون باران خانم ماشینمو برداشته بود رفته بود دانشگاه.دانشگاه اون دورتره برا همین چون سال اولیه از استرسش زودتر بلند میشه.خلاصه به سمت دانشگاه رفتم و وقتی وارد شدم،استادا داشتن اسمای دسته اول که میرن اردو رو میخوندن.خدارو شکر منو پریا و دوقلو ها (ترنم و تبسم)با چند تا دختر و پسر دیگه افتادیم تو دسته اول.
و بدبختانه این استاد لطیفی همرامون میومد.خیلی مغروره.خیییییلللیییی.(خدایا حیف این همه جذابیت نبود دادیش به این عنتر)
رفتیم سر کلاس تا قوانین رو بگن.
قبل از اینکه استاد بیاد پریا گفت:اوا کوفتت بشه!
-وا چرا؟
-شوهر ایندمو تور کردی
-پری خول شدی من کسو تور نکردم
-چرا کردیک
-پوففف حالا کیو
-استاد عزیزمون و شوهر ایندم جناب اروین لطیفی.لامصب خیلی خوشهیکله
-اونوقت تو از کجا میدونی؟
-اوای خنگ اصلا نمیفهمی هی نگات میکنه؟
عجبا مرتیکه هیز عنتر(منم رو این عنتر قفلی زدما)
-خوب چجور میخوای ثابت کنی؟
یکم فکر کرد و گفت:اها فهمیدم.وقتی اومد سرکلاس ادای اینایی که افسردن رو دربیار.اگه حالت رو نپرسید اسم من قضنفره.
خندیدم و قبول کردم.
بعد از چند دقیقه شوهر اینده پریا خانم وارد کلاس شد و شروع کرد:
-سلام بچه ها صبحتون بخیر
همه :سلام استاد
- میریم سر اصل مطلب.میدونم که خیلیا از اینکه من باهاشون میام خیلی خوشحالن(و یه اشاره ریز به دخترایی کرد که داشتن براش غش و ضعف میرفن)
ایش!چه از خود راضی!(وجدانم:عنتر رو یادت رفت. من:با تشکر)
پشت چشمی براش نازک کردم که فکر کنم دید و سرمو انداختم پایین و همونطور که پریا گفته بود ادای کسایی که افسردن رو دراوردم.
لطیفی:و البته فکر کنم بعضیام ناراحتن(و به من اشاره کرد)
اوفینا!خداروشکر روم کراش نداره!
همون موقع یکی از دخترا که اسمش ایتک بود بلند شد(آیتک احیانا مارک یک ماده غذای نیست)و گفت:استاد کی بهتر از شما!بعضیا فکر کنم خیلی بد سلیقن!
اه اه اه !خود شیرین نچسب!باید جوابش رو میدادم.کسی حق نداره با من اینجوری صحبت کنه.
من:بعضیا که سلیقشون به خودشون مربوطه نه یه دختر نچسب خود شیرین پسر ندیده.
ایتک:درست صحبت کن.
من:از کجا معلوم من به تو گفتم؟شاید به یکی دیگه از این کلاس گفتم.
عصبانی و با چشمای به خون نشسته نگام کرد.رو شو به سمت استاد کرد و با عشوه خاصی گفت:استاد نمیبینین دارن بی ادبی میکننن؟
لطیفی:شاید بی ادبی کرده باشن ولی همچینم دروغ نگفتن.(یه پوزخند زد)
تو دلم عروسی بود.ایول اروین جونم لایک داری.لااااایییییییککککک.دلم خنک شد.
وووویییی این ایتک چرا اینقدر قرمز شده؟نترکه تو صورتمون؟
به لطیفی نگاه کردم و یهو محوش شدم.چقد جذابه!همینجور نگاش کردم.که گفت:
خانم درخشان به چیزی که 1 ساعت زل میزنه به مردم چی میگن؟
ایشششش!بیشور.منم کم نیاوردم و بلند گفتم:هیز !
پوزخندی زد و سرش رو کرد تو گوشیش.
بعدش یاد قرار منو و پریا افتادم و لبخندی زدم.عنتر(استاد)از کلاس رفت بیرون و قبلش بهمون گفت که تا ساعت 7:45 اماده باشد برای حرکت.
داشتم با پریا درباره اسم جدیدش (قضنفر)بحث میکردیم که با اعلام ساعت 7:45 رفتیم و سوار اتوبوس شدیم .هنوز حرکت نکرده بودیم که ترنم و تبسم خودشونو به ما رسوندن و ردیف جلویی ما نشستن.
حرکت کردیم.هندزفریم رو تو گوشم گذاشتم و اهنگو پلی کردم:
.............................
دلمو میزنم به دریا بی قایق عشق جانم تو چی میدونی از حاله یه عاشق
از سرم دیگه نمیره عشقه تو عشق جانم میترسم یه روز نبینمت من باز دل نگرونم عشق جان
وایه من همه چی معلومه تو حالت چشمای من به همه میگه چیه تو دله رسوای من پر احساسه وجودم
وایه من داره عشق میریزه از طرز نگاهای من جای من خالیه پیشت یار زیبای من بگو من عشقه تو بودم
خوبه که خوبه حالت منم ایده آلت اسممه تو فالت عشق جانم
تکست آهنگ عشق جان امین رستمی
دنیامی اونیکه میخوامی عشق جانم عشق جانم هوامی تو همه ی نفسامی عشق جانم
دل خوشیمی تو حاله خوب این روزا عشق جانم نرو از قلبم زوده زود زود بیا عشق جانم
وایه من همه چی معلومه تو حالت چشمای من به همه میگه چیه تو دله رسوای من پر احساسه وجودم
وایه من داره عشق میریزه از طرز نگاهای من جای من خالیه پیشت یار زیبای من بگو من عشقه تو بودم
خوبه که خوبه حالت منم ایده آلت اسممه تو فالت عشق جانم(عشق جان/امیر رستمی)
....................................
پریا:اوا پاشو!
من:چته باو
-بچه ها میگن یکی اهنگ بزاره.
-خوب به رون راستم.چیکار کنم.
-خوب خنگه این اتوبوس ظبط صوت داره.فلشتو وصل کن تا اهنگ گوش بدیم.
فکر کنم پریام فهمیده که من فلشمو همه جا میبرم.
من:استاد!
لطیفی:جانم!
وات د هل!این از کی اینقد مهرون شد؟
وجدا:جمع کن خودتو
من:میشه فلشمو وصل کنم؟
-اهنگ غیر مناسب توش دارید؟
-نه استاد خیالتون راحت
فلشمو وصل کردم و اهنگ شروع کرد به خوندن:
......................
کنار منی و کنار توام تورو میخوامت من
واسه خودم یجوری پیگیر تو شدم همه فهمیدن
تو که پیشمی همه چی رواله چقدر حس بینمون باحاله
نه دیگه تورو به یه دنیا نمیدم
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من تو لب تر کن
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من عاشقتم خب
اینجوری که نگاه میکنی آدم خودشو گم میکنه
نمیدونم از روزی که دیدمت من چم شده
فقط تویی که میتونی دلو ببری ببری و پس ندی
تو اومدی تو شاه نشین دلم چقدم خوش اومدی
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من تو لب تر کن
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من عاشقتم خب
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من تو لب تر کن
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من عاشقتم خب
پایتم من/اصف اریا
................................
سنگینی نگاهی رو روی خودم احساس کردم. ولی هرچی زیر چشمی نگاه میکردم نمیفهمیدم کیه
خلاصه بعد از کلی جانگولر بازی رسیدیم کاشان.
صبح با یاد اوری اردو ساعت 5:30 بیدار شدم.یه دوش به سرعت نور گرفتم و موهای لخت و مش دارم که بلندیش به وسطای رونم میرسید رو خشک و صاف کردم.وسایل اردو رو از شب قبل جمع کرده بودم.با گفتن بسم الله از خونه زدم بیرون و سوار تاکسی شدم و راه افتادم.چون باران خانم ماشینمو برداشته بود رفته بود دانشگاه.دانشگاه اون دورتره برا همین چون سال اولیه از استرسش زودتر بلند میشه.خلاصه به سمت دانشگاه رفتم و وقتی وارد شدم،استادا داشتن اسمای دسته اول که میرن اردو رو میخوندن.خدارو شکر منو پریا و دوقلو ها (ترنم و تبسم)با چند تا دختر و پسر دیگه افتادیم تو دسته اول.
و بدبختانه این استاد لطیفی همرامون میومد.خیلی مغروره.خیییییلللیییی.(خدایا حیف این همه جذابیت نبود دادیش به این عنتر)
رفتیم سر کلاس تا قوانین رو بگن.
قبل از اینکه استاد بیاد پریا گفت:اوا کوفتت بشه!
-وا چرا؟
-شوهر ایندمو تور کردی
-پری خول شدی من کسو تور نکردم
-چرا کردیک
-پوففف حالا کیو
-استاد عزیزمون و شوهر ایندم جناب اروین لطیفی.لامصب خیلی خوشهیکله
-اونوقت تو از کجا میدونی؟
-اوای خنگ اصلا نمیفهمی هی نگات میکنه؟
عجبا مرتیکه هیز عنتر(منم رو این عنتر قفلی زدما)
-خوب چجور میخوای ثابت کنی؟
یکم فکر کرد و گفت:اها فهمیدم.وقتی اومد سرکلاس ادای اینایی که افسردن رو دربیار.اگه حالت رو نپرسید اسم من قضنفره.
خندیدم و قبول کردم.
بعد از چند دقیقه شوهر اینده پریا خانم وارد کلاس شد و شروع کرد:
-سلام بچه ها صبحتون بخیر
همه :سلام استاد
- میریم سر اصل مطلب.میدونم که خیلیا از اینکه من باهاشون میام خیلی خوشحالن(و یه اشاره ریز به دخترایی کرد که داشتن براش غش و ضعف میرفن)
ایش!چه از خود راضی!(وجدانم:عنتر رو یادت رفت. من:با تشکر)
پشت چشمی براش نازک کردم که فکر کنم دید و سرمو انداختم پایین و همونطور که پریا گفته بود ادای کسایی که افسردن رو دراوردم.
لطیفی:و البته فکر کنم بعضیام ناراحتن(و به من اشاره کرد)
اوفینا!خداروشکر روم کراش نداره!
همون موقع یکی از دخترا که اسمش ایتک بود بلند شد(آیتک احیانا مارک یک ماده غذای نیست)و گفت:استاد کی بهتر از شما!بعضیا فکر کنم خیلی بد سلیقن!
اه اه اه !خود شیرین نچسب!باید جوابش رو میدادم.کسی حق نداره با من اینجوری صحبت کنه.
من:بعضیا که سلیقشون به خودشون مربوطه نه یه دختر نچسب خود شیرین پسر ندیده.
ایتک:درست صحبت کن.
من:از کجا معلوم من به تو گفتم؟شاید به یکی دیگه از این کلاس گفتم.
عصبانی و با چشمای به خون نشسته نگام کرد.رو شو به سمت استاد کرد و با عشوه خاصی گفت:استاد نمیبینین دارن بی ادبی میکننن؟
لطیفی:شاید بی ادبی کرده باشن ولی همچینم دروغ نگفتن.(یه پوزخند زد)
تو دلم عروسی بود.ایول اروین جونم لایک داری.لااااایییییییککککک.دلم خنک شد.
وووویییی این ایتک چرا اینقدر قرمز شده؟نترکه تو صورتمون؟
به لطیفی نگاه کردم و یهو محوش شدم.چقد جذابه!همینجور نگاش کردم.که گفت:
خانم درخشان به چیزی که 1 ساعت زل میزنه به مردم چی میگن؟
ایشششش!بیشور.منم کم نیاوردم و بلند گفتم:هیز !
پوزخندی زد و سرش رو کرد تو گوشیش.
بعدش یاد قرار منو و پریا افتادم و لبخندی زدم.عنتر(استاد)از کلاس رفت بیرون و قبلش بهمون گفت که تا ساعت 7:45 اماده باشد برای حرکت.
داشتم با پریا درباره اسم جدیدش (قضنفر)بحث میکردیم که با اعلام ساعت 7:45 رفتیم و سوار اتوبوس شدیم .هنوز حرکت نکرده بودیم که ترنم و تبسم خودشونو به ما رسوندن و ردیف جلویی ما نشستن.
حرکت کردیم.هندزفریم رو تو گوشم گذاشتم و اهنگو پلی کردم:
.............................
دلمو میزنم به دریا بی قایق عشق جانم تو چی میدونی از حاله یه عاشق
از سرم دیگه نمیره عشقه تو عشق جانم میترسم یه روز نبینمت من باز دل نگرونم عشق جان
وایه من همه چی معلومه تو حالت چشمای من به همه میگه چیه تو دله رسوای من پر احساسه وجودم
وایه من داره عشق میریزه از طرز نگاهای من جای من خالیه پیشت یار زیبای من بگو من عشقه تو بودم
خوبه که خوبه حالت منم ایده آلت اسممه تو فالت عشق جانم
تکست آهنگ عشق جان امین رستمی
دنیامی اونیکه میخوامی عشق جانم عشق جانم هوامی تو همه ی نفسامی عشق جانم
دل خوشیمی تو حاله خوب این روزا عشق جانم نرو از قلبم زوده زود زود بیا عشق جانم
وایه من همه چی معلومه تو حالت چشمای من به همه میگه چیه تو دله رسوای من پر احساسه وجودم
وایه من داره عشق میریزه از طرز نگاهای من جای من خالیه پیشت یار زیبای من بگو من عشقه تو بودم
خوبه که خوبه حالت منم ایده آلت اسممه تو فالت عشق جانم(عشق جان/امیر رستمی)
....................................
پریا:اوا پاشو!
من:چته باو
-بچه ها میگن یکی اهنگ بزاره.
-خوب به رون راستم.چیکار کنم.
-خوب خنگه این اتوبوس ظبط صوت داره.فلشتو وصل کن تا اهنگ گوش بدیم.
فکر کنم پریام فهمیده که من فلشمو همه جا میبرم.
من:استاد!
لطیفی:جانم!
وات د هل!این از کی اینقد مهرون شد؟
وجدا:جمع کن خودتو
من:میشه فلشمو وصل کنم؟
-اهنگ غیر مناسب توش دارید؟
-نه استاد خیالتون راحت
فلشمو وصل کردم و اهنگ شروع کرد به خوندن:
......................
کنار منی و کنار توام تورو میخوامت من
واسه خودم یجوری پیگیر تو شدم همه فهمیدن
تو که پیشمی همه چی رواله چقدر حس بینمون باحاله
نه دیگه تورو به یه دنیا نمیدم
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من تو لب تر کن
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من عاشقتم خب
اینجوری که نگاه میکنی آدم خودشو گم میکنه
نمیدونم از روزی که دیدمت من چم شده
فقط تویی که میتونی دلو ببری ببری و پس ندی
تو اومدی تو شاه نشین دلم چقدم خوش اومدی
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من تو لب تر کن
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من عاشقتم خب
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من تو لب تر کن
میخوای دوتایی بشینیم پایتم من هرجا بری پایتم
من شمالو بچینیم پایتم من عاشقتم خب
پایتم من/اصف اریا
................................
سنگینی نگاهی رو روی خودم احساس کردم. ولی هرچی زیر چشمی نگاه میکردم نمیفهمیدم کیه
خلاصه بعد از کلی جانگولر بازی رسیدیم کاشان.