25-10-2020، 1:37
(21-10-2020، 8:38)ava26612661 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سلام رمان دوستایه رمان جدید میخوام بزارم با نام رقاص جذاب من.
داستان درباره دختری به نام سلین هست که تو مجالس عروسی پولدارا با دو تا از دوستاش دنسر یا رقاص هست.وضع مالیشون هم متوسط هست . تا اینکه تو یکی از مجالس عروسی عشق سابقش رو با یک دختر میبینه.....
اگه دوست دارید بزارمش فقط سپاس بزارید
به نام خدا
وووییی پاهام تاول زد از بس این کفشه رو پوشیدم.دینا!کجایی بیا اینجا!
-هان چیه؟این تاج گله کو که رو سرم بود ؟تو ندیدیش؟
-نچ
بعد از رفتن دینا از اتاق استراحت احساس کردم خیلی گشنمه .یه تافی کوچولو از کیفم در اوردمو خوردم.
سلام من سلین رضایی هستم ملقب به سَلیم .19 سالم بیشتر نی.دختر خوشگلی هستم .با دو تا از دوستام(دینا و میترا)تو مراسم های عروسی ومجالس تالار نگین دنسر (رقاص)هستیم.یه پولی هم بابتش میگیریم.البته ما دوست صمیمی هستیم و با هم دانشگاه تهران قبول شدیم.با هم از شیراز اومدیم تهران و یه خونه کوچیک اجاره کردیم.برای اینکه خرج خونه و خورد و خوراکمون رو بدیم تنها کاری که توش میتونستیم استخدام شیم همین بود.
الانم تو اتاق استراحتمون که اتاق پروف هم بود دارم استراحت میکنم.یه لباس پف ابی یخی که تا بالای زانوم بود رو پ.وشیده بودم که خیلی خوشگل بود.سایه لایت ابی یخی با خط چشمی زیبا که به چشمای ابیم میومد.موهامم بلند و حالت داره .موهامو یه مدل ساده دخترونه درست کردن.کفشامم که لژ دار مشکیه براق
یه رژمات زرشکی هم برام زده بودن که لبای خوش فرممو به رخ میکشید . پوستمم که گندمی خوشگله.دماغمم که با صورتم تناسب داشت.
دینا:سلیم اومدی؟الان اهنگ بعدی رو میذارن.
من:اومدم!اومدم!
دوست دارید ادامه بدیم؟