رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ

[_sehun_]

صابر=هوووی داری چه غلطی میکنی؟مرسی
من=هیچی دارم رو دیوار ورزش میکنم
صابر=باشه فقط مواضب باش نیوفتی مرسی
من=باش/=
از دیوار میپرم میرم تو حیاطشون عع این کیه تو حیاط؟
جوراب کرده سرش چشاش سبزه پس صنمع/=
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

من=اینجا چیکار میکنی؟
صنم=شنیدم ملیکا طلا زیاد داره اومدم کش برم
من=منم اومدم هیمین کارو بکنم
صنم=پس بریم/=
میریم تو خونه کسی نیس میریم تو اتا صنم کشوشو باز میکنم همین که باز شد آژیرا به صدا در میاد
یهو بادیگاردای ملیکا از در و دیوار میریزن رومون من و صنم و میگیرن/=
عاخه تو مگه کی عی که بادیگارد داری؟
مارو تحویل عمو صابر میدم
صابر=چرا این کارو کردید؟مرسی
من=من پول نداشتم میخواستم برا خرم تویله درس کنم قصد بدی نداشتم
صنم=من قصد بد داشتم میخواستم به ثروتم افزوده شع/=
صابر=دوتاشونو بندازید زندان مرسی
الان من و صنم تو زدانیم آی لاو همه
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

میارنمون اطاق بازرسی ملیکا عم هس
ملیکا=نمیبخشمشون/=
من=عاخه تورو چه به بادیگارد مگه سهونی؟
ملیکا=حتما باید سهون باشم تا بادیگارد داشته باشم؟/=
صنم= ملیکا حالا فاطمه یه گوهی خورد منو ببخش/=
ملیکا=عمرا هیچکدومتونو نمیبخشم
صابر=نمیبخشه ایییششش کم التماس کنید مرسی
هعیییی... نبخشیدمون... بی معرفت/=
عاها به یه فکری افتادم باید رپر شم تو زندون
من=صنم میای رپر بشیم؟
میام میام
حالا من و صنم تو زندان ورژن رپر
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.