امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان ماکانی**گره**

#17
#prt13
2ساعت بعد......
درست یه ساعت تا شروع شیفتم مونده بود زنگ زدم و به کاشفی گفتم که اومدم یهو نامه اخراجی نفرسته این یه ساعتی که مونده بود نشستم به خاطرات ریما که وقتی من نبودم چیکار کرده گوش کردم و بعد حاضر شدم که برم داروخونه......
وارد داروخونه که شدم دیدم رهام قبل از من رسیده
رهام:عه سلام اومدی؟!حال مامانت چطور بود؟!
چه خودمونی حرف میزنی بی جنبه حوصله ندارم حرص بخورم منم باهات راحت حرف میزنم ولی وای به حالت اگه خیلی صمیمی بشی!
-سلام مرسی اره مامانم داره بهتر میشه چه خبر؟
-خب خدا رو شکر هیچی یه چندتا دارو اوردن چیندم تو قفسه ها بیا ببین
دنبالش راه افتادم.... به به چه خوب چینده باریکلا از  پسرا بعیده این هنرا؟!
-دستت درد نکنه خوب مرتب کردی
رهام:وظیفه بود
گوشی رهام زنگ خورد......
رهام:جانم داداش؟
عه این همون داداششه که فحشش میداد چه راحت دوباره اوکی شدن!خب داداشن دیگه از رفیق نزدیک ترن خدا شانس بده ما که یه داداشم نداریم
رهام:نه نه مشکل نداره بیا ببرش فقط فردا حتما بیاریش که به کارام برسم اوکی خدافظ
وقطع کرد
بلافاصله تلفن داروخونه زنگ خورد رهام بررداشت
رهام:داروخونه دکتر کاشفی بفرمایید؟... بله استامینوفن داریم...خانم درویش؟!
برگشت منو نگاه کرد
رهام:گوشی خدمتتون الان میگم بیان ؛ یکی با شما کار داره
-کی؟!
رهام:میگه مهرانه
-عه خب چرا به گوشیم زنگ نزد!
گوشیو از رهام گرفتم
-سلام خوبی؟چیشده؟!
-سلام دختر خاله گرامی زنگ زدم بگم خاله به هوش اومده و فردا مرخصش میکنن
-جان من راست میگی؟!
-اره دیگه شوخی که ندارم
-وای مهران عاشقتم!
چی من چی گفتم؟ عاشق مهرانم اونم جلو رهام یا حضرت ادم سریع جمعش کردم
-امم یعنی مرسی خوش خبری دادی!
مهران:اها یه لحظه فک کردم معجزه شده!
-نه نه منظور ندارم گوشیو بده مامانم میخوام باهاش حرف بزنم
-الان نمیشه بعدا دوباره زنگ میزنم
-لطفا به گوشیم زنگ بزن مرسی
-باش خدافظ
و قطع کرد
خدایا مرسی که حال مامانم خوبه
رهام:حال مامانت بهتر شده؟!
-اره منتقلش کردن به بخش و فردا مرخصش میکنن
رهام:به سلامتی ایشالا همیشه سلامت باشن
-مرسی
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان ماکانی**گره** - ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ - 01-08-2020، 9:16

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان