امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان ماکانی**گره**

#16
#prt12
برگشتم خونه تا وسایلمو بردارم ، با صدای زنگ ایفون در رو باز کردم و برگشتم تو اتاق و گیتارمو از تو کاورش درآوردم سیم چهارمش پاره شده بود ... دستی بهش کشیدم و صدای زنگدارش پیچید تو گوشم...
مهران: اتفاقا میخواستم بگم گیتارتو با خودت ببری اینجا باشه فقط خاک میخوره
-من خیلی وقته به گیتارم دست نزدم میبرمش تهران شاید بفروشمش
مهران:خاطره هامونو نفروش!
-به اندازه کافی حافظه م از خاطره هامون پره لازم نیست گیتارمو یادگاری نگه دارم
گیتارو دوباره تو کاورش گذاشتم و با مهران از خونه بیرون اومدیم...
بین درختای تو خیابون گم شده بودم و مهران با صدای موزیک آروم زمزمه میکرد
مهران: تک تک لحظه ها وقتی تو با منی مثه خاطره بچگیمه
زل میزنم به تو هر کاری میکنم بدون اینا واسه سادگیمه
اینا همش دلیلی واسه عاشقیمه (خاطره ی بچگی- پازل بند)
-میشه آهنگو عوض... 
با صدای زنگ گوشیم حرف نصفه موند 
-بله؟
-سلام ماهور خانم خوبین؟
-سلام ممنونم شما؟!
-رهامم هادیان
-اها ببخشید نشناختم شماره من و از کجا اوردی؟
-از دکتر کاشفی گرفتم
-خب کاری داشتی؟
-خواستم بگم امروز روز سومه که رفتی اگه برنگردی اخراجت میکنن
-اره خودم میدونم دارم میرم فرودگاه دوساعت دیگه میرسم
-عه خب پس مشکلی پیش نمیاد کاری نداری؟
-نه ممنون خدافظ
-خدافظ
گوشیو قطع کردم
پوف این خیلی داره صمیمی میشه دیگه بهانه الکی اورده شماره منو از کاشفی گرفته البته حق داره اگه من بگم خوب نیست اخراج میشه
مهران: هنوزم به من فکر نمیکنی؟!
-چی؟؟
مهران:پس یادت رفته قرار بود هرچیزی شد بهم بگی...
-چنین قراری نبوده فقط من گاهی وقتا واسه اینکه خودمو نجات بدم لازم میدونستم باهات حرف بزنم
مهران: پس انقدر حالت خوبه که نیای سمتم
-من خوبم و البته انقدر درگیر کارم هستم که به خیلی چیزا فکر نمیکنم
مهران:هنوزم تو داروخونه کار میکنی؟
-اره 
مهران: خوبه تو حداقل به آرزوت رسیدی
-بزرگترین آرزومو که ته دلم خاک کردم ولی به داروسازی رسیدم...
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان ماکانی**گره** - ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ - 19-07-2020، 19:24

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 10 مهمان