امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.25
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان تک آی|ز.م

#45
روبه روم یه نور سفید درخشانی ظاهر شد.دستمو بالا اوردم تا نذارم نور چشمامو بزنه...چشمامو رو هم فشار میدادم که دستی منو با سرعت از جلوی اون نورکشید کنار...به خودم که اومدم اون طرف خیابون بودم و چهره راننده ی عصبانی پژو پارسی رو میدیدم که داشت بهم بد و بیراه میگفت.صدای غرشی رو کنار گوشم شنیدم:چه غلطی داری میکنی احمق؟دویدی وسط خیابون که چی بشه؟
سعید بود...نفسای مقطعش رو بخوبی نزدیکم حس میکردم.دستم هنوز تو دستش بود و فشار میداد.عجیبه...یه لحظه فکر کردم شبه که دارم وسط تاریکی نور به اون عظمت و روشنی رو جلوم میبینم ولی انگار روز بود و اون نور،نور خورشید ظهرگاهی...
سعید با عصبانیت منو تکون داد:چه غلطی داشتی میکردی ارزو؟ها؟
اشکای خشکیده ام پوست صورتمو جمع کرده بودن...دوباره راه اشکای تازم باز شد.داشتم گریه میکردم و این چیزی بود که دل سعید و نرم کرده بود.
دستاشو از دو طرف بدنم کشید کنار:چت شده دختر؟این چه کاری بود کردی؟نزدیک بود خودتو به کشتن بدی.
بهتر...بهتر بزار بمیرم... ای کاش سعید منو از جلوی اون ماشین نمی کشید کنار...ای کاش تو همون شب خیال انگیز میموندم و هیچوقت حس نمیکردم که تو روز روشن دارم با این نحسی روبه رو میشم...سهیل...کجایی؟کجایی که بگی همه چیز دروغه...به چشمای نگران سعید خیره شدم.
--سعید...
با مهربونی جواب داد:جان؟
--من دیگه خسته شدم.
دستی تو موهای قهوه ای تیره اش کشید که زیر نور خورشید روشنتر به نظر میرسیدن.انگار نمیدونست مثل همیشه بهم امیدواری بده.سکوتش منو ترغیب به حرف زدن میکرد.
--میخوان سهیلو ازم بگیرن سعید...اصلا...اصلا من چرا به دنیا اومدم؟اگه قراره همه ادمای مهم زندگیمو از دست بدم چرا بدنیا اومدم؟چرا دنیا از دیدن بدبختی ادمایی مثل من لذت میبره؟چرا؟چرا حالا که همه چیزو داشتم به زحمت درست میکردم باید بیان و بگن سهیل...
جملم ناتموم موند...نمیدونستم باید به سعید بگم یا نه...نمیدونستم حتی بهش اعتماد دارم یا نه...



ELDORADO
پاسخ
 سپاس شده توسط Sirvan10_a ، saba 3 ، _leιтo_


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
رمان تک آی|ز.م - Z_m - 20-03-2020، 0:26
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 24-03-2020، 22:55
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 26-03-2020، 12:26
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 28-03-2020، 19:46
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 30-03-2020، 19:26
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 31-03-2020، 20:14
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 31-03-2020، 23:58
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 02-04-2020، 0:15
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 02-04-2020، 23:57
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 03-04-2020، 11:37
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 03-04-2020، 17:34
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 04-04-2020، 18:46
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 04-04-2020، 18:56
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 07-04-2020، 0:06
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 08-04-2020، 1:30
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 09-04-2020، 4:47
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 09-04-2020، 17:53
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 10-04-2020، 23:40
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 12-04-2020، 0:12
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 15-04-2020، 5:39
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 21-04-2020، 4:15
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 24-04-2020، 23:15
RE: رمان تک آی|ز.م - sober - 27-04-2020، 8:10
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 30-04-2020، 5:30
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 01-05-2020، 14:50
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 08-05-2020، 1:38
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 08-05-2020، 16:51
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 11-05-2020، 4:29
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 15-05-2020، 22:06
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 27-05-2020، 11:42
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 31-05-2020، 2:31
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 11-06-2020، 23:10
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 15-06-2020، 2:20
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 16-06-2020، 2:10
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 16-06-2020، 10:11
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 20-06-2020، 23:03
RE: رمان تک آی|ز.م - Z_m - 27-06-2020، 13:31

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن
  رمان الناز (عاشقانه)
  رمان شورنگاشت(داستانی کاملا واقعی)|ز.م

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان