امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان اِشتِبآهِ بُزُرگ‌>> вιg мιѕтαкє Novel

#3
پارت2


همین که وارد شدم همه شروع کردن به نگاه کردن
من سرمو اوردم پایین و خجالت کشیدم
خیلی استرس داشتم  تو سالن ترمینال منتظربودم
یع دفعه گوشیم زنگ خورد مامان بود گوشیمو خاموش کردم سیمکارتمم انداختم درو
رفتم تو صف خرید بیلیط خیلی استرس داشتم
بیلیط فروش یه مرد تقریبا مسن بود
بیلیط فروش: دخترم کجا میخوای بری
من :تهران...یه بیلیط vip لطفا
بییط فروش:بفرما دخترم ...برو کع اوتوبوس منتظره
....
وارد اتوبوس شدم
ساعت 7 بود   بیلیطو به راننده دارم و وارد شدم
تو کل راه فقط با هدفونم اهنگ گوش دادممم
♬♪♩♭♪دزدیدی از من ارزو هامو  من ازت دارم تنهایی هامو♬♪♩♭♪
........
بعد 3 ساعت به تهران رسیدم.....
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نآشناس
پاسخ
 سپاس شده توسط ρσєѕɪ ، لــــــــــⓘلی ، Sirvan10_a ، شـــقآیــق ، Guildfordia214 ، єη∂ℓєѕѕღ ، _leιтo_ ، _Strawberry_


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان اشتباه بزرگ - *Aɴѕel* - 08-04-2020، 15:11

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان