پارت2
همین که وارد شدم همه شروع کردن به نگاه کردن
من سرمو اوردم پایین و خجالت کشیدم
خیلی استرس داشتم تو سالن ترمینال منتظربودم
یع دفعه گوشیم زنگ خورد مامان بود گوشیمو خاموش کردم سیمکارتمم انداختم درو
رفتم تو صف خرید بیلیط خیلی استرس داشتم
بیلیط فروش یه مرد تقریبا مسن بود
بیلیط فروش: دخترم کجا میخوای بری
من :تهران...یه بیلیط vip لطفا
بییط فروش:بفرما دخترم ...برو کع اوتوبوس منتظره
....
وارد اتوبوس شدم
ساعت 7 بود بیلیطو به راننده دارم و وارد شدم
تو کل راه فقط با هدفونم اهنگ گوش دادممم
♬♪♩♭♪دزدیدی از من ارزو هامو من ازت دارم تنهایی هامو♬♪♩♭♪
........
بعد 3 ساعت به تهران رسیدم.....
همین که وارد شدم همه شروع کردن به نگاه کردن
من سرمو اوردم پایین و خجالت کشیدم
خیلی استرس داشتم تو سالن ترمینال منتظربودم
یع دفعه گوشیم زنگ خورد مامان بود گوشیمو خاموش کردم سیمکارتمم انداختم درو
رفتم تو صف خرید بیلیط خیلی استرس داشتم
بیلیط فروش یه مرد تقریبا مسن بود
بیلیط فروش: دخترم کجا میخوای بری
من :تهران...یه بیلیط vip لطفا
بییط فروش:بفرما دخترم ...برو کع اوتوبوس منتظره
....
وارد اتوبوس شدم
ساعت 7 بود بیلیطو به راننده دارم و وارد شدم
تو کل راه فقط با هدفونم اهنگ گوش دادممم
♬♪♩♭♪دزدیدی از من ارزو هامو من ازت دارم تنهایی هامو♬♪♩♭♪
........
بعد 3 ساعت به تهران رسیدم.....