این اولین رمان منه امیدوارم خوشتون بیاد
پارت 1
رمان اشتباه بزرگ
ساعت 5 pm بود از خونه زده بودم
بیرون دیگع خسته شده بودم از وقتی کع بابا فوت کرد
از زندگی بدم اومده بود
کوله پوشتمو پر پر کردم هر چی پول داشتم ور داشتم تقریبا 800000 بود
لباسمو ورداشتم
یع مانتوی سرمه ای با یه تیشرت سفید ساده یع شلوار لی گشاد و شال سرمه ای
نمیتونستم همین طوری پیاده تا ترمینال برم
یه تپ سی گرفت راننده اومد و سوار شدم
رسیدم به ترمینال.....
لطفا سپاس بدید تا انگیزه برای پارت بعدی داشته باشم
پارت 1
رمان اشتباه بزرگ
ساعت 5 pm بود از خونه زده بودم
بیرون دیگع خسته شده بودم از وقتی کع بابا فوت کرد
از زندگی بدم اومده بود
کوله پوشتمو پر پر کردم هر چی پول داشتم ور داشتم تقریبا 800000 بود
لباسمو ورداشتم
یع مانتوی سرمه ای با یه تیشرت سفید ساده یع شلوار لی گشاد و شال سرمه ای
نمیتونستم همین طوری پیاده تا ترمینال برم
یه تپ سی گرفت راننده اومد و سوار شدم
رسیدم به ترمینال.....
لطفا سپاس بدید تا انگیزه برای پارت بعدی داشته باشم