ادامه اشو بخواطر اون دوست گلی میزارم که پیش قدم شد و نظر داد البته یه پارت بیشتر نمی زارم تا سه تا سپاس دریافت نشده
به خاطر همین چهار تا شرکت لوازم کامپیوتر و لوازم ارایشی راه انداختم و ماشین مورد علاقه ام یعنی فراری رو برای خودم خریدم و همچنین یه ویلا تو بالا شهر تهران وبقیه پولمم حساب باز کردم برای روز مبادا
خوب داشتم معرفی میکردم خدمتتون ... از یشیم بهتون بگم که اصالتا سمنانیه و دوست دوران دبیرستانم بوده ، یشیم داره سال اخر مامایی شو می خونه و ازدواج کرده اسم شوهرشم رهامه وبگم که رهام خواننده اس ولی نمی دونم سرشو تو کدوم سخره کوبیدن که اومده یشیم و گرفته....
و در اخر شمیم که دوست دوران دبستان و راهنمایی ودبیرستانه من بوده
این دوست خل ومنگلم هم پرستاره و مثل من شیرازیه و از همه مهم تر مجرده و همیشه خونه من پلاسه
من: حالا چرا بیایم خونه شما؟
شمیم: مگه ایمیلتو چک نکردی دیشب؟
من: نوچ، چطور مگه؟
شمیم:بهت ایمیل زده بودم
من : اهان الان می نگرم
بعد گفتن این حرف تبلت ناناسمو در اوردم و رفتمتا ببینم چه زری زده دیشب که من نگاه نکردمتمی سلام
با خوندن این پی ام پشم غره وحشت ناکی به شمیم رفتم که فکر کنم شلوار لازم شد
شمیم:ببشید یادم نبود خوووو
من:دفعه دیگه یادت نره که با یه فن چپ و راستت می کنمه باره اخرت باشه میگی تمی ok
تند تند سرشو تکون داد و منم بعد از زدن یه لبخند از سر رضایت به خوندن ادامه پی ام پرداختم.فردا داریم برای تولد رهام میریم خرید اونجا هم واسه رهام کادو می خریم و هم واسه خودمون لباس راستی تولدم تو خونه یشیمه و در اخر غلط می کنی نیای
چپکی بهشون نگاه کردم که نیشاشون اتو مات باز شد
به نظرتون چی بگیرم براش؟؟؟؟؟
یشیم: هرچی خودت دوس داری
من: اوممممممم فهمستم ست مردونه چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یشیم وشمیم همزمان:نهههههههههههههههههههههههههههههههههههه
من:چرا؟؟؟؟
یشیم و شمیم: اخه چیزه چطوری بگم ماهم همینو گرفتیم
بای تا سپاس ندین اونم سه تا نمیام
حالا با تخفیف دوتا خیرشو ببینید دوستتون دارم بوس بوس بای فعلا راستی نظر سنجی رو هم شرکت کنید
راستی نگران نصف و نیمه بودن رمانای من نباشید اول کامل می نویسم بعد اشتراک میزارم
و دلیل کوتاه بودن پارت ها هم اینکه دستام درد می کنه و زیاد نمی تونم تایپ کنم
ببخشید خلاصه نظر هم فراموش نشه بوس بای
راستی سعی میکنم چنتا از رمان های خوشگلی رو که تا الا خوندم معرفی کنم
به خاطر همین چهار تا شرکت لوازم کامپیوتر و لوازم ارایشی راه انداختم و ماشین مورد علاقه ام یعنی فراری رو برای خودم خریدم و همچنین یه ویلا تو بالا شهر تهران وبقیه پولمم حساب باز کردم برای روز مبادا
خوب داشتم معرفی میکردم خدمتتون ... از یشیم بهتون بگم که اصالتا سمنانیه و دوست دوران دبیرستانم بوده ، یشیم داره سال اخر مامایی شو می خونه و ازدواج کرده اسم شوهرشم رهامه وبگم که رهام خواننده اس ولی نمی دونم سرشو تو کدوم سخره کوبیدن که اومده یشیم و گرفته....
و در اخر شمیم که دوست دوران دبستان و راهنمایی ودبیرستانه من بوده
این دوست خل ومنگلم هم پرستاره و مثل من شیرازیه و از همه مهم تر مجرده و همیشه خونه من پلاسه
من: حالا چرا بیایم خونه شما؟
شمیم: مگه ایمیلتو چک نکردی دیشب؟
من: نوچ، چطور مگه؟
شمیم:بهت ایمیل زده بودم
من : اهان الان می نگرم
بعد گفتن این حرف تبلت ناناسمو در اوردم و رفتمتا ببینم چه زری زده دیشب که من نگاه نکردمتمی سلام
با خوندن این پی ام پشم غره وحشت ناکی به شمیم رفتم که فکر کنم شلوار لازم شد
شمیم:ببشید یادم نبود خوووو
من:دفعه دیگه یادت نره که با یه فن چپ و راستت می کنمه باره اخرت باشه میگی تمی ok
تند تند سرشو تکون داد و منم بعد از زدن یه لبخند از سر رضایت به خوندن ادامه پی ام پرداختم.فردا داریم برای تولد رهام میریم خرید اونجا هم واسه رهام کادو می خریم و هم واسه خودمون لباس راستی تولدم تو خونه یشیمه و در اخر غلط می کنی نیای
چپکی بهشون نگاه کردم که نیشاشون اتو مات باز شد
به نظرتون چی بگیرم براش؟؟؟؟؟
یشیم: هرچی خودت دوس داری
من: اوممممممم فهمستم ست مردونه چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یشیم وشمیم همزمان:نهههههههههههههههههههههههههههههههههههه
من:چرا؟؟؟؟
یشیم و شمیم: اخه چیزه چطوری بگم ماهم همینو گرفتیم
بای تا سپاس ندین اونم سه تا نمیام
حالا با تخفیف دوتا خیرشو ببینید دوستتون دارم بوس بوس بای فعلا راستی نظر سنجی رو هم شرکت کنید
راستی نگران نصف و نیمه بودن رمانای من نباشید اول کامل می نویسم بعد اشتراک میزارم
و دلیل کوتاه بودن پارت ها هم اینکه دستام درد می کنه و زیاد نمی تونم تایپ کنم
ببخشید خلاصه نظر هم فراموش نشه بوس بای
راستی سعی میکنم چنتا از رمان های خوشگلی رو که تا الا خوندم معرفی کنم