امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 2.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان دنیای سیاه من

#5
(آریا)

سعید گفت:مریم و رئیسش اومدن.

تعجب کردم.فکر نمی کردم به حرفشون عمل کنن و بیان.

-بگو برن توی اتاق تا من هم بیام.

کت مشکیم رو چنگ زدم و پوشیدمش.با قدم های محکم به سمت اتاق رفتم.مریم و یه مرد با کت وشلوار سرمه ای نشسته بودن‌.روی صورتش یه نقاب مشکی بود.

-می خواستم تنها باهاتون صحبت کنم اقای...

چشم های آبیش مشخص بودن.با جدیت گفت:نیازی نیست فامیلم رو بدونید.

می دونستم که این حرف رو میزنه.

مرد-همه شرایط رو می دونید.من فقط برای اون الماسا اینجام.امیدوارم که بتونیم با خوبی و خوشی این مسئله رو تموم کنیم.

پوزخندی زدم و گفتم:خب پس قرار بعدی رو در خونه شما می زاریم.

تعجب نکرد.تیز بهم خیره شد و گفت:خبرش رو میگم بهتون بدن.

(پانیذ)

پرهام-طبق خواستتون پدرتون رو فرستادیم برای معامله.

-عالیه.قرار بعدی رو داخل خونه بزار.می خوام باهاش آشنا بشم.

بلند شدم و به سمت تخته رفتم.

-عکس پسره رو بده.

عکسش رو بهم داد.میشه گفت که جذابه.عکسش رو به تخته چسبوندم.

-خب آرتام تهرانی 30 ساله بدون هیچ زن و بچه ای و پدر و مادری.طوری هم که شنیدم آدم همچین خطرناکی نیست.فقط مواظب باش.باید یه چند وقتی باهاش در ارتباط باشیم تا کاملا بشناسیمش.

با نگرانی گفت:مطمئنی اشتباه نمی کنی؟ممکنه این پسره خطرناک باشه.

بدون اینکه نگران بشم گفتم:نگران نباش.هیچکس نمی تونه من رو گول بزنه.
پاسخ
 سپاس شده توسط رها جوووون.لپتاپ ، ارزوخواجه ، Aesthetic ، Lowin


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان دنیای سیاه من - myblacksky - 25-06-2019، 22:53

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان