15-07-2018، 3:35
امروز روز عروسیم بود.نگاهی به لباسم انداختم.دکلته بود و پف کمی داشت.تور سفید روش کار شده بود و بدون سنگ دوزی.خودم خواستم که تور نزارم.
(گذشته)
سرمو روی شونش گذاشتم.
_شهیاد؟
شهیاد+جانم خانمم
_دارم به روز عروسیمون فکر میکنم.
شهیاد+دوست داری لباست چه شکلی باشه؟
_اوم دکلته باشه و کلی پف داشته باشه پرشم سنگ دوزی.
شهیاد+عجب سلیقه ای منم داشتم به اسم بچه هامون فکر میکردم.
_خب به چه نتیجه ای رسیدی؟
شهیاد+اینکه اگه دختر شد بزاریم شهناز پسر شد شهاب
_خوبه منم دوست دارم
(زمان حال)
اشکامو پاک کردم.پیام برام اومد:
+دارم فکر میکنم کاشکی مال من بودی.یادته بهت گفتم دخترم میشه شهناز پسرم شهاب؟نمیدونستم یه روز باید ازت جدا بشم.نمیدونستم عمر عشقمون انقدر کمه.
اروم گریه میکردم.
+کاشکی یه روز ببینم خوشبختی.ایشالله خوشبخت بشی عشقم یا زن داداش
به لباسم چنگ زدم.با دیدن شایان اونم روبروم تعجب کردم.
شایان+گوشیتو بده.
با ترس گوشیمو پشتم قایم کردم.
شایان+نزار دستم روت بلند بشه پس عین ادم گوشیتو بده.
گوشیمو با ترس بهش دادم.بعد از دو دقیقه فریادی زد و گوشیمو کوبید به دیوار.جیغی کشیدم و توی خودم مچاله شدم.اومد جلو و بازومو گرفت.
شایان+اگه بهش نزدیک شدی هم تو رو میکشم هم اون شهیاد عوضیو
با التماس به کتش چنگ زدم.
_خواهش میکنم منو بکش ولی کاری به اون نداشته باش.
خندید.
شایان+با تو کاری ندارم البته فعلا ولی میخوام ببینم تو که امشب مال من میشی چه حالی خواهد داشت.
تنم لرزید
_خیلی پستی.
شایان+نمیدونم چرا انقدر خاطرخواه داری نه هیکلت س.ک.س.ی.ه نه چیز دیگه ای داری.
عصبانی شدم.
_حرف دهنتو بفهم.
شایان+زنمی دوست دارم اینطور حرف میزنم.
_از کجا معلوم من زنت بشم؟
شایان+میشی عزیزم میشی
و دستمو کشید.بعد از بیست دقیقه به تالار رسیدیم.با دیدن شهیاد قلبم لرزید.اشکی روی گونم چکید.اون شب نحس بلاخره تموم شد.توی راه خونه بودیم.
_از کجا عاشقم شدی؟
شایان+میریم خونه میفهمی.
تعجب کردم.وقتی رسیدیم خونه متوجه یه ون مشکی شدم.مشکوک نگاهی به شایان کردم.داخل خونه رفتیم.روی مبل نشستم.
_چی شده؟
شایان+مجبور بودم
_چی میگی؟
شایان+من سرتو قمار کردم
(گذشته)
سرمو روی شونش گذاشتم.
_شهیاد؟
شهیاد+جانم خانمم
_دارم به روز عروسیمون فکر میکنم.
شهیاد+دوست داری لباست چه شکلی باشه؟
_اوم دکلته باشه و کلی پف داشته باشه پرشم سنگ دوزی.
شهیاد+عجب سلیقه ای منم داشتم به اسم بچه هامون فکر میکردم.
_خب به چه نتیجه ای رسیدی؟
شهیاد+اینکه اگه دختر شد بزاریم شهناز پسر شد شهاب
_خوبه منم دوست دارم
(زمان حال)
اشکامو پاک کردم.پیام برام اومد:
+دارم فکر میکنم کاشکی مال من بودی.یادته بهت گفتم دخترم میشه شهناز پسرم شهاب؟نمیدونستم یه روز باید ازت جدا بشم.نمیدونستم عمر عشقمون انقدر کمه.
اروم گریه میکردم.
+کاشکی یه روز ببینم خوشبختی.ایشالله خوشبخت بشی عشقم یا زن داداش
به لباسم چنگ زدم.با دیدن شایان اونم روبروم تعجب کردم.
شایان+گوشیتو بده.
با ترس گوشیمو پشتم قایم کردم.
شایان+نزار دستم روت بلند بشه پس عین ادم گوشیتو بده.
گوشیمو با ترس بهش دادم.بعد از دو دقیقه فریادی زد و گوشیمو کوبید به دیوار.جیغی کشیدم و توی خودم مچاله شدم.اومد جلو و بازومو گرفت.
شایان+اگه بهش نزدیک شدی هم تو رو میکشم هم اون شهیاد عوضیو
با التماس به کتش چنگ زدم.
_خواهش میکنم منو بکش ولی کاری به اون نداشته باش.
خندید.
شایان+با تو کاری ندارم البته فعلا ولی میخوام ببینم تو که امشب مال من میشی چه حالی خواهد داشت.
تنم لرزید
_خیلی پستی.
شایان+نمیدونم چرا انقدر خاطرخواه داری نه هیکلت س.ک.س.ی.ه نه چیز دیگه ای داری.
عصبانی شدم.
_حرف دهنتو بفهم.
شایان+زنمی دوست دارم اینطور حرف میزنم.
_از کجا معلوم من زنت بشم؟
شایان+میشی عزیزم میشی
و دستمو کشید.بعد از بیست دقیقه به تالار رسیدیم.با دیدن شهیاد قلبم لرزید.اشکی روی گونم چکید.اون شب نحس بلاخره تموم شد.توی راه خونه بودیم.
_از کجا عاشقم شدی؟
شایان+میریم خونه میفهمی.
تعجب کردم.وقتی رسیدیم خونه متوجه یه ون مشکی شدم.مشکوک نگاهی به شایان کردم.داخل خونه رفتیم.روی مبل نشستم.
_چی شده؟
شایان+مجبور بودم
_چی میگی؟
شایان+من سرتو قمار کردم