18-06-2018، 15:18
(آخرین ویرایش در این ارسال: 18-06-2018، 15:21، توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱.)
![معرفی رمان های ایرانی !](http://www.mob4u.ir/wp-content/uploads/elddxqmwethxytx3xjhp.jpg)
خلاصه:
همه چیز از یه جر و بحث شروع شد … یه جر و بحث ساده …
و بعد کم کم تبدیل شد به یه جدال … جدالی پر از شیطنت و عطش …
جدالی پر از تمنا … جدالی بین حوایی از تبار مسیح و آدمی از تبار محمد …
نام رمان : جدال پر تمنا
نویسنده : هما پور اصفهانی
![معرفی رمان های ایرانی !](http://www.1roman.ir/wp-content/uploads/2016/08/aram-dar-tanhaee.jpg)
خلاصه از زبان نویسنده رمان
امروز تصمیم گرفتم راجع به یه دختر بی پناه،یا شایدم تنهاو یا شایدم بی کس بنویسم.یه دختر واقعا تنها.دختری که شاید از کل دنیا یه پدر بی رحم رو داشته باشه!یه پدری که دخترش براش هیچ اهمیتی نداشته باشه..
داستان ما راجع به یه دختره.دختری بنام آرام.دختر نوزده ساله ی تنها.دختری که پدرش روش شرط بندی میکنه.توسط پدرش به یه غریبه فروخته میشه.مادرش رو از دست داده و تنها خواهرش با همسرش از ایران رفته.دختر داستان ما شاید بی پناه و تنها باشه ولی زرنگ تر ازاون چیزیه که بذاره پدرش زندگیشو تباه کنه.پس دوراه بیشتر نداره.یکی اینکه به دست یه غریبه نامردبیوفته.یااینکه از زندگیش فرار کنه و پناه ببره به یه غریبه آشنا!!!کدوم راه رو انتخاب میکنه؟؟؟؟
رمان : آرامـــــــــــ در تنهـــــــــــــــایی
نویسنده : حدیثه اسماعیلی