دوباره سلام دوستای گلم
واسه تاخیرم معذرت میخوام
ولی خب چیکار میشه کرد
آخه یه سفر بزرگ رفته بودم
خلاصه دیگه...
الان \ست بعدیو میزارم
...
واسه تاخیرم معذرت میخوام
ولی خب چیکار میشه کرد
آخه یه سفر بزرگ رفته بودم
خلاصه دیگه...
الان \ست بعدیو میزارم
...
ـتو همینجا بمون شهرناز من الان میام
+ولی.........
بدون اینکه حرفام رو بشنوه از اتاق خارج شد
منم که حوصله دراز کشیدن رو تخت رو نداشتم
سرمی رو که تو دستم فرو رفته بود را بیرون آوردم
از اتاق خارج شدم و....
چشمای همه \ر اشک شده بود
حتی چشمای شهرام که من هیچ وقت یه قطره اشکم تو چشماش ندیده بودم
معنی این لحظه رو میدونستم
این یعنی بابا دیگ \یشمون نیست
(ببخشیدا بچه ها ولی کام\یوترم حرف \ رو اینجوری مینویسه سعی میکنم درستش کنم)
ادامه داردد....
خواهش میکنم س\اس هامو یکم بیشتر کنین من بهش احتیاج دارم..!
ببخشیداااا
میدونم کمه ولی بقیشو امشب واستون مینویسم
دوستون دالم
فعلنکی تا امشبکی
میدونم کمه ولی بقیشو امشب واستون مینویسم
دوستون دالم
فعلنکی تا امشبکی