09-09-2015، 23:49
تا مامی ک اینو گف منم کم نیوردمو یه لبخند ژکوند زدمو گفتم میدونم عزیزم میخاستم از همه لحظات با من بودن فیض ببری یه همچین فداکاریم من بعدم فلنگو بستمو پیش ب سوی یونی اوخ اوخ ساعت اولمون هم با استاد کریمی داشتیم استاد انگل شناسی اوهوک با این قیافش باید بره خودشو شناسایی کنه والا عیر غزمیت میمونه در کلاسو وا کردم رفتم صندلی اخر بشینم اری من همیشه پیرو ارمان های امامم ک میفرمایند خواب مومن نیز عبادت است یوهاهاها سرمو گزاشتم رو دسته صندلیم ک با صدای در پریدم ای بر تو روح مردم ازار صلوات اوه اوه لامصب عجب جیگریه قدش عینه شیلنگ گازه هیکلم نگو آماشالا عضلانی بود یه پیراهنی سفیدی تنش بود ک تا استیناشو تا ارنج داده بود بالا یه اورکت قهوه ایم روش پوشیده بود تیپت از پهنا تو حلقم دلاور لهت میکنم با خاور ههه اومدم بالا فک مستطیلی ای داش پوستش ک برنزه چشاش عسلی بود ک بدجور برق میزد موهاشم داده بود بالا چند تارم رو پیشونیش افتاده بود لباشم ک (اووو بیحیا شدی نفس پسر مردمو خوردی ببند لطفن وجدان جان) اها کجا بودیم لباش بدجور لبای وسوسه انگیزی داشت ک من دیگه نگاش نکردم همه انالیزم ب پنج ثانیه نکشید ولی حال میکنم اساسی ک یارو چطو خیط میشه همه صندلیا کیپ تا کیپ پر میباشد واییی صب کن ببینم اخه چرا صندلی بغلی من باید خالی باشه هان چطووو اه اه این بوزینم ک داره اینوری میاد ایشششش بهم ک رسید گف اجازه هس منم جوابی ندادمو کله مبارکو گزاشتم رو صندلی این غزمیتم ک هنو نیمده این بوزینم هیکل ده متریشو انداخ رو صندلی ک یه تکونی خوردمو عصبی نگاش کردم ک یه نیشخندی زد غر زدم اه اه نمیزارن کپمونو بزاریماااا. _ اهم اهم. این دیگه صدای کدوم خریه کلمو اوردم بالا ک دیدم عههه این ک غزمیت خودمونه سیخ نشستم ک زرشو بزنه و بره والا میاد دو ساعت خودشو انواع خودشو توصیف میکنه برگه کوفتی حضور غیابو برداشتو یه نگاه کلی انداختو گف خب سلام عرض میکنم جلسه اولو ک خدمتتون بودیم وقت نشد باهم اشنا بشیم لیستو حضور غیابم ک ب دستم رسیده خب خانوم.... اقای.... اه اه برو بتمرگ سرجات خو نمیخام بگم اصن کیم داشتم با خودم غرغر میکردم ک صدای نحسشو شنیدم خانوم نفس رستگار دستمو اوردم بالا ک این بوزینه بغلی ما اسم بعدی بود اقای اردلان اریانمهر ک صداش اومد بله استاد