01-09-2015، 15:59
سری5 رمان پریسا
وقتی به ارغوان گفتم که میلاد میخواد بیاد خواستگاریم گفت:از خدات باشه پسر به این خوشگلی خوشتیپی جیگری ماهی پولداری
میخواست بازم بگه که گفتم:حالا اگه نگفتم به میلاد تو اینارو گفتی
ارغوان:غلط کردم شکر خوردم نگو
من:حالا ببینم چی میشه
ارغوان:امشب برنامت چیه؟
من:قرار بود میلاد بیاد که به بابا گفتم تولد دعوتم اونم انداخت جمعه ینی4روز دیگه
ارغوان:امشب چی میخوای بپوشی؟
من:واستا الان نشونت میدم
بعد اینکه به ارغوان لباسامو نشون دادم
گفتم:میدونی میخوام ازین به بعد چی صدات کنم
ارغوان:نه چی؟
من:اَراَر
ارغوان داد زد:میکشمت
منم دویدم به سمت پله ها
اونقدر دویدیم که به نفس نفس افتادیم دستامو به نشونه ی تسلیم بردم بالا
نگام به ساعت خوردش ساعت 3بعدازظهربود
داد زدم:گلی خانم
گلی خانم:بعله خانوم
من:ناهار حاضر نیس؟
گلی خانم:چرا خانم حاضره
من:ناهار چیه؟
گلی خانم:فسنجون
من ارغوان دوتایی باهم گفتیم:اوووووووووق
گلی خانم:دوست ندارید خانم؟
من:نه گلی خانم عیب نداره
با ارغوان رفتیم تو اتاقم
موبایلمو برداشتمو زنگ زدم پیتزا برامون آوردن و خوردیم
بچه ها کار فوری پیش اومده باید رم منتظر سری6باشید فعلا
وقتی به ارغوان گفتم که میلاد میخواد بیاد خواستگاریم گفت:از خدات باشه پسر به این خوشگلی خوشتیپی جیگری ماهی پولداری
میخواست بازم بگه که گفتم:حالا اگه نگفتم به میلاد تو اینارو گفتی
ارغوان:غلط کردم شکر خوردم نگو
من:حالا ببینم چی میشه
ارغوان:امشب برنامت چیه؟
من:قرار بود میلاد بیاد که به بابا گفتم تولد دعوتم اونم انداخت جمعه ینی4روز دیگه
ارغوان:امشب چی میخوای بپوشی؟
من:واستا الان نشونت میدم
بعد اینکه به ارغوان لباسامو نشون دادم
گفتم:میدونی میخوام ازین به بعد چی صدات کنم
ارغوان:نه چی؟
من:اَراَر
ارغوان داد زد:میکشمت
منم دویدم به سمت پله ها
اونقدر دویدیم که به نفس نفس افتادیم دستامو به نشونه ی تسلیم بردم بالا
نگام به ساعت خوردش ساعت 3بعدازظهربود
داد زدم:گلی خانم
گلی خانم:بعله خانوم
من:ناهار حاضر نیس؟
گلی خانم:چرا خانم حاضره
من:ناهار چیه؟
گلی خانم:فسنجون
من ارغوان دوتایی باهم گفتیم:اوووووووووق
گلی خانم:دوست ندارید خانم؟
من:نه گلی خانم عیب نداره
با ارغوان رفتیم تو اتاقم
موبایلمو برداشتمو زنگ زدم پیتزا برامون آوردن و خوردیم
بچه ها کار فوری پیش اومده باید رم منتظر سری6باشید فعلا