13-06-2015، 20:43
ملاقات با امام زمان در عصر غيبت کبري، برخي آن را ممکن برخي غير مقدور مي دانند. دليل آنان وجود رواياتي است كه ملاقات در زمان غيبت را منتفي دانسته اند، اما آنان كه معتقد به امكان ملاقات و يا حتي وقوع آن هستند، معتقدند رواياتي كه دلالت بر منع ملاقات دارند، ناظر بر اين است كه جلوي هر گونه سوء استفاده از ادعاي ديدن امام زمان گرفته شود و هر كس ادعاي رؤيت امام زمان (ع) را نكند.
اينان معتقدند توقيع شريف كه از ملاقات و ديدار نفي كرده، هنگام فوت آخرين نايب امام زمان صادر شده، قرينهاي كه در توقيع است، مراد از دروغگو بودن مدعي مشاهده بعد از صدور توقيع، ادعاي ارتباط و نيابت از جانب حضرت است.
امام در اين توقيع ميفرمايد: با از دنيا رفتن تو اي علي بن محمد سمري! نيابت خاصه تمام شد و غيبت كبري آغاز شد. ديگر بعد از اين اگر كسي بگويد من حضرت را ميبينم و با او مرتبط هستم و نيابت خاصه از جانب حضرت را دارم، دروغگو است. (1).
گويا حضرت با دادن توقيع راه را بر مدعيان دروغين ادعاي نيابت بستهاند. اين جمله كه مدعي مشاهده دروغگو است، به اين معني نيست كه در غيبت كبري ديگر كسي حضرت را نخواهد ديد. بسياري از صالحين و بزرگان شيعه در طول تاريخ غيبت حضرت را ديدهاند. اكثريت آن ها اهل دروغ نبودهاند. حداقل يك مورد آن هم كه راست باشد، بايد حديث به گونهاي دقيق معنا شود. امام(ع) در اين حديث به دو نكته اشاره ميكند:
يكي اخبار از آينده كه پس از من عدهاي پيدا ميشوند و مشاهده و ارتباط با من را ادعا ميكنند.
دوم دروغگو بودن مدعي است. امام(ع) در حديث دو تعبير دارد:
يکي "ادعا" و ديگري "مشاهده". كسي را كه ادعاي مشاهده نمايد، كاذب معرفي كرده است.
مشاهده به معناي ديدن امام(ع) و ارتباط با او است. ادعا به معناي اعلان و انتشار آن و با خبر كردن مردم است، ممكن است كسي با امام(ع) ملاقات داشته باشد، همانگونه كه براي برخي علما و غير آنان نقل ميكنند، ولي آن را ميان مردم بازگو نكرده و در سينه خود پنهان كرده باشد. اطرافيان از قراين و يا در زمانهاي بعد متوجه ارتباط او با امام زمان شوند. چنين كساني مشمول حديث نخواهند بود، چون مدعي نيستند، بنابراين بين مضمون حديث با داستان ملاقات برخي صالحان با امام زمان هيچ تعارض و ناسازگاري وجود ندارد.
توجه به دو نکته:
1ـ ديدن حضرت بدون شناخت:
حضرت در مجامع مختلف حضور پيدا ميكند. بين مردم رفت و آمد دارد. در مشاهد مشرفه مخصوصاً در ايام حج در مكّه و عرفات حضور دارد. او مردم را مشاهده مي كند. مردم نيز ايشان را مي بينند امّا او را نمي شناسند. در كتابهاي روايي و در شرح حال برخي از اولياي خدا نقل شده كه بسيار اتفاق افتاده كه حضرت را ديدهاند، ولي نشناختهاند، اما بعداً حدس زدهاند كه حضرت بود.
2ـ ديدن حضرت با شناخت:
ديدار حضرت همراه با توجه و با شناخت از اين كه ايشان حضرت هستند، گرچه امكان دارد و شايد براي برخي از اولياي خدا اتفاق افتاده باشد، ولي به نظر ميرسد اين نوع ديدار كم اتفاق افتاده است.
3ـ ديدار حضرت بدون ادعاي ديدار:
در دو فرض يك و دو مخصوصاً در فرض دوم كسي كه موفق به ديدار حضرت شده، هيچ گونه ادعايي ندارد. خود را به عنوان اين كه من كسي هستم كه با حضرت ملاقات كرده ام، مطرح نمي كند. اگر مدعي باشد و خود را ملاقات كننده معرفي كند، بايد تكذيب شود.
در روايت ياد شده از ادعاي رؤيت و مشاهده و ارتباط با حضرت به شدت جلوگيري شده و مدعي ديدار و ارتباط را كذّاب و دروغگو انگاشته است.
4- ارتباط معنوي:
ميتوان با امام زمان ارتباط معنوي بر قرار كرد. البته اين ارتباط با بهرهگيري از تقوا، دعا و توسل به ائمه به ويژه به ساحت مقدس امام زمان(ع) امكان پذير است. شايد بر همين اساس باشد كه يكي از وظايف شيعيان در زمان غيبت، دعا براي امام و توسلات بيان شده است. (2) ارتباط معنوي بدان معنا نيست كه انسان امام را ملاقات حضوري كند، بلكه بايد با آن امام ارتباط برقرار كند. هميشه به ياد او باشد. او را در تمام اعمال ناظر بداند. هرگاه چنين لياقت و شايستگياي حاصل شد، حضرت به انسان عنايت نموده و به رفع مشكلات انسان ميپردازد؛ از اين رو امام در توقيعي كه براي شيخ مفيد صادر نمود فرمود:
« ما بر اخبار و احوال شما آگاهيم و هيچ چيز از اوضاع شما بر ما پوشيده نميماند». (3)
ما در رسيدگي و سرپرستي شما كوتاهي نكرده و ياد شما را از خاطر نبردهايم. اگر جز اين بود، دشواريها و مصيبتها بر شما فرود ميآمد و دشمنان، شما را ريشه كن ميكردند». (4)
ارتباط معنوي انسان با امام زمان(ع) سبب ميشود كه حضرت ميان مردم حضور پيدا كند، اگر چه مردم او را نشناسند. امام علي(ع) فرمود:
«سوگند به خدا، حجت خدا ميان آنان هست. در كوچه و بازار گام بر ميدارد. بر خانههاي آنان وارد ميشود. در شرق و غرب جهان به سياحت ميپردازد. گفتار مردمان را ميشنود. بر اجتماعات آنان وارد شده، سلام ميدهد. او مردمان را ميبيند». (5)
پينوشتها
1. بحارالانوار، ج 51، ص360.
2. منتهي الآمال، ص 559و 562.
3. احتجاج طبرسي، ج 2، ص 596.
4. همان.
5. آقايي، جباري، عاشوري و حكيم، تاريخ عصر غيبت، ص 426، به نقل از الغيبه نعماني، ص 72.
اينان معتقدند توقيع شريف كه از ملاقات و ديدار نفي كرده، هنگام فوت آخرين نايب امام زمان صادر شده، قرينهاي كه در توقيع است، مراد از دروغگو بودن مدعي مشاهده بعد از صدور توقيع، ادعاي ارتباط و نيابت از جانب حضرت است.
امام در اين توقيع ميفرمايد: با از دنيا رفتن تو اي علي بن محمد سمري! نيابت خاصه تمام شد و غيبت كبري آغاز شد. ديگر بعد از اين اگر كسي بگويد من حضرت را ميبينم و با او مرتبط هستم و نيابت خاصه از جانب حضرت را دارم، دروغگو است. (1).
گويا حضرت با دادن توقيع راه را بر مدعيان دروغين ادعاي نيابت بستهاند. اين جمله كه مدعي مشاهده دروغگو است، به اين معني نيست كه در غيبت كبري ديگر كسي حضرت را نخواهد ديد. بسياري از صالحين و بزرگان شيعه در طول تاريخ غيبت حضرت را ديدهاند. اكثريت آن ها اهل دروغ نبودهاند. حداقل يك مورد آن هم كه راست باشد، بايد حديث به گونهاي دقيق معنا شود. امام(ع) در اين حديث به دو نكته اشاره ميكند:
يكي اخبار از آينده كه پس از من عدهاي پيدا ميشوند و مشاهده و ارتباط با من را ادعا ميكنند.
دوم دروغگو بودن مدعي است. امام(ع) در حديث دو تعبير دارد:
يکي "ادعا" و ديگري "مشاهده". كسي را كه ادعاي مشاهده نمايد، كاذب معرفي كرده است.
مشاهده به معناي ديدن امام(ع) و ارتباط با او است. ادعا به معناي اعلان و انتشار آن و با خبر كردن مردم است، ممكن است كسي با امام(ع) ملاقات داشته باشد، همانگونه كه براي برخي علما و غير آنان نقل ميكنند، ولي آن را ميان مردم بازگو نكرده و در سينه خود پنهان كرده باشد. اطرافيان از قراين و يا در زمانهاي بعد متوجه ارتباط او با امام زمان شوند. چنين كساني مشمول حديث نخواهند بود، چون مدعي نيستند، بنابراين بين مضمون حديث با داستان ملاقات برخي صالحان با امام زمان هيچ تعارض و ناسازگاري وجود ندارد.
توجه به دو نکته:
1ـ ديدن حضرت بدون شناخت:
حضرت در مجامع مختلف حضور پيدا ميكند. بين مردم رفت و آمد دارد. در مشاهد مشرفه مخصوصاً در ايام حج در مكّه و عرفات حضور دارد. او مردم را مشاهده مي كند. مردم نيز ايشان را مي بينند امّا او را نمي شناسند. در كتابهاي روايي و در شرح حال برخي از اولياي خدا نقل شده كه بسيار اتفاق افتاده كه حضرت را ديدهاند، ولي نشناختهاند، اما بعداً حدس زدهاند كه حضرت بود.
2ـ ديدن حضرت با شناخت:
ديدار حضرت همراه با توجه و با شناخت از اين كه ايشان حضرت هستند، گرچه امكان دارد و شايد براي برخي از اولياي خدا اتفاق افتاده باشد، ولي به نظر ميرسد اين نوع ديدار كم اتفاق افتاده است.
3ـ ديدار حضرت بدون ادعاي ديدار:
در دو فرض يك و دو مخصوصاً در فرض دوم كسي كه موفق به ديدار حضرت شده، هيچ گونه ادعايي ندارد. خود را به عنوان اين كه من كسي هستم كه با حضرت ملاقات كرده ام، مطرح نمي كند. اگر مدعي باشد و خود را ملاقات كننده معرفي كند، بايد تكذيب شود.
در روايت ياد شده از ادعاي رؤيت و مشاهده و ارتباط با حضرت به شدت جلوگيري شده و مدعي ديدار و ارتباط را كذّاب و دروغگو انگاشته است.
4- ارتباط معنوي:
ميتوان با امام زمان ارتباط معنوي بر قرار كرد. البته اين ارتباط با بهرهگيري از تقوا، دعا و توسل به ائمه به ويژه به ساحت مقدس امام زمان(ع) امكان پذير است. شايد بر همين اساس باشد كه يكي از وظايف شيعيان در زمان غيبت، دعا براي امام و توسلات بيان شده است. (2) ارتباط معنوي بدان معنا نيست كه انسان امام را ملاقات حضوري كند، بلكه بايد با آن امام ارتباط برقرار كند. هميشه به ياد او باشد. او را در تمام اعمال ناظر بداند. هرگاه چنين لياقت و شايستگياي حاصل شد، حضرت به انسان عنايت نموده و به رفع مشكلات انسان ميپردازد؛ از اين رو امام در توقيعي كه براي شيخ مفيد صادر نمود فرمود:
« ما بر اخبار و احوال شما آگاهيم و هيچ چيز از اوضاع شما بر ما پوشيده نميماند». (3)
ما در رسيدگي و سرپرستي شما كوتاهي نكرده و ياد شما را از خاطر نبردهايم. اگر جز اين بود، دشواريها و مصيبتها بر شما فرود ميآمد و دشمنان، شما را ريشه كن ميكردند». (4)
ارتباط معنوي انسان با امام زمان(ع) سبب ميشود كه حضرت ميان مردم حضور پيدا كند، اگر چه مردم او را نشناسند. امام علي(ع) فرمود:
«سوگند به خدا، حجت خدا ميان آنان هست. در كوچه و بازار گام بر ميدارد. بر خانههاي آنان وارد ميشود. در شرق و غرب جهان به سياحت ميپردازد. گفتار مردمان را ميشنود. بر اجتماعات آنان وارد شده، سلام ميدهد. او مردمان را ميبيند». (5)
پينوشتها
1. بحارالانوار، ج 51، ص360.
2. منتهي الآمال، ص 559و 562.
3. احتجاج طبرسي، ج 2، ص 596.
4. همان.
5. آقايي، جباري، عاشوري و حكيم، تاريخ عصر غيبت، ص 426، به نقل از الغيبه نعماني، ص 72.