اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان عبور عشق از مانع(برای اولین بار ، تو انجمن دیگه ای پیدا نمیشه)

#1
سلام دوستان.این رمان همراه است با شخصیت های سریال قبول میکنم ولی اگه سریال رو ندیدین هیچ اشکالی نداره چون این رمان خارج از سریاله
این رمان تخیلی ، درمورد کاران و سوربهی هستش.یعنی همون زویا و اسد.تو این داستان خارج از داستان های قبول میکنم هستش.درواقع تو این داستان ، کاران و سوربهی خالی هستن دیگه زویا و اسد نیستن.
خلاصه ی داستان اینطوریه: در بین بازی کردن تو سریال قبول میکنم ، عاشق هم همیشن.ولی پس زن اسد چی؟این دیگه تو ادامه ی داستان معلوم میشه.تازه تنویر هم تو داستان میاد
خودم داستانو خوندم خیلی داستان خوبیه.
البته قابل توجه اینکه من نویسنده نیستم.این داستان رو تو یکی از پیج های طرفداران زویا و اسد دیدم و خوندم.از نویسنده اجازه گرفتم تا تو سایت بذارمش.
در ادامه ی همین تاپیک ، داستان رو میذارم پس حتما دوباره به اینجا سر بزنید
دوستان لطفا هیچ کامنت و پستی اینجا نذاریدمیخوام فقط رمان باشه.ممنون.میتونید نظرتون رو تو پ.خ بهم بگین

اسم داستان:عبور عشق از مانع
اسم نویسنده ها:سارا و هانیه
آدرس پیج(منبع):
karan_surbhi_my love




با من همراه باشید




یه روز مثل همیشه سوربهی از خواب بیدار میشه،وقتی داشت شیر میخورد یهو گوشیش زنگ میخوره،یه شماره ی ناشناس بود،سوربهی گوشی رو برمیداره
سوربهی:الو
گل خان:الو،سلام،سوربهی جیوتی!؟؟؟؟
سوربهی:بله،شما؟
گل خان:من یه کارگردان هستم،ومیخوام یه سریال جدید بسازم که میخوام اگه بشه شما نقش اول این سریال رو بازی کنید
سوربهی:خوشبختم،من اول باید سناریو رو بخونم بعد تصمیم بگیرم
گل خان:من سناریو رو الان براتون میفرستم،فقط اگه میشه ادرس ایمیلتونو بدین
خلاصه سوربهی بعد از خوندن سناریو خیلی دوست داشت که هرچه سریع تر برای فیلم برداری اماده بشه و خیلی کنجکاو بود که بدونه نقش مقابلش کیه تا اینکه یه روز گل خان به سوربهی اس ام اس میده میگه برو کاندیدا که برای نقش مقابلت انتخاب کردیم رو ببین و یه نفر رو انتخاب کن،سوربهی میره و بعد از دو روز توی ۱۰ تا کاندید کاران سینگ گرور رو انتخاب میکنه
عشق پابرجاست
حتی تو مشتری و ناهید
میشه تو صورت هر آدمی
یک ماه دید
پاسخ
 سپاس شده توسط ❤ஜelenaaஜ❤ ، ▪неизвестный▪
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
رمان عبور عشق از مانع(برای اولین بار ، تو انجمن دیگه ای پیدا نمیشه) - گربه ی ملوس - 26-10-2014، 15:48

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن
  رمان الناز (عاشقانه)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان