امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان بخاطر تو .به قلم خودم صددرصد کلکلیو طنز همون رمان چه کردی با من پست جدید گذاشتم

#11
ممنوممممم عزیززززم ولی تلو خدا بقیشو بزااار Heart :p318:
پاسخ
آگهی
#12
پس چی شددددددددددددددددددد بزارششششششششششششششش
پاسخ
#13
آقاااااااااااا بقیه شو بذار تورو خدا
خو چرا ادم رو می ذارید تو خماریش Dodgy Dodgy
The love Beautiful flight
don,t part with you,r illusions
When They are gone you may still exist
But you have ceased to live
پاسخ
 سپاس شده توسط _leιтo_
#14
پس بقیش کوش؟؟
پاسخ
#15
چرا تمام رمانای اینجا نصفه نیمه اس؟
نبستـه ام به كس دل،نبستـه كس به مـن دل
چو تخته پاره بر موج 
رهـــا
رهــــــــا 

رهـــــــــــــــــــــــ ـــــــا من
پاسخ
 سپاس شده توسط #lonely girl#
#16
چرا بقیشو نمیزاری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ
#17
منون خوشگله
پاسخ
#18
خیلی وقته ها بقیشو نمیزاری تو رو خدا بزار دیگه Huh
_بــ چیـ تشبیــهمـ میکنی؟؟!
+دریــــــــا...
_چــرا؟؟!
+چــون هرچیعـ غمــ داریـ تو خودت غرقـ میکنیـ((:
پاسخ
 سپاس شده توسط _leιтo_
#19
ببخشید که پست دیر گذاشتم نت نداشتم به جون شما نه نه جون خودم غلط کردم باوا خب دیگه پست میذارم قول میدم به خدا نه نه خدا جون ناراحت نشیا به جون اینا 


بغدم یه لطفی کنید نظر نزارید یه پیج میزنم اونجا نظر بزارید اینجا سخته خب فدام شین برین پایین 


ادامه یه رمان 


عمارت بزرگی بود خونمون بزرگا خرپول بودیم دیگه ولی از چه راهی هه ترجیح میدادم زندگیم معمولی بود ولی همچین پدر مادری نداشتم حداقل یه خواهر خوب دارم درسته که خیلی نشون نمیدم ولی واقعا دوسش داشتم پشت عمارت که تمتما سفید بود یه استخر وجود داشت که حال میداد روزای تابستون بپری توش منو ملینا خیلی حال میکردیم باش دور تا دور عمارتم پر از گل و چمن بود در واقع حیاط میتونست خودش جدا اعلام استقلال کنه و به عنوان پارک از خونه جدا شه یه لبخند زدم که ملینا پروند 

ملینا-لعنت به هر چی ذهن منحرفه!!و یه لبخند شیطانی زد
این چی میگه؟ 
-هان!
-خل و چل یه ساعته زل زدی به مش قربون لبخند ژکوند میزنی نمیگی بدبخت مثل تو نیست حیا داره باوا بدبخت طرف همسن بابابزرگ فسیل شده ی ماست بهش چشم داری؟خاک تو سرت واقعا البته دل دیگه پیر و جوون نمیشناسع به پای هم پیر شید البته فک نکنم اون با خری مثل تو بسازه ولی عب نداره میندازیمت بهش یه لاشخور کمتر والا ولی مهری
پریدم وسط زر زر کردناش الان بچه ی مارم به دنیا اورده خر- احمق من به اون پیرمرده نفت شده ی بدبخت چیکار دارم ؟نفله؟تازه تو که تا الان ناراحت بودی چیشد؟
با این حرفم لبخند شیطانیش خشکید و اخماشو کرد تو هم 
-چی شد یهو چرا سگرمه هات رفت توهم؟
بهم اهمیت نداد و واینستاد حتی ماشین و بذارم تو پارکینگ پیاده شد و درو و کوبید بهم از پنجره کلمو اوردم بیرون -هوی نفله مال مفت نیستا خرج رفته روش چته به ماشین نازنین من چیکار داری ؟
بدون این که بهم نگه کنه یا جوابمو بده رفت!!!!!جلل خالق این که زبونش اندازه لوله جارو برقی خونمون بود زیرلب گفتم_جنی شد رفت وای دیدی چی شد بچم از دست رفت خل شد دیگه به کی بندازمش میمونه میترشه کسی نمیگرتش که منم خاله نمیشم هعی عجب بدبختیما سرمو بالا کردم و گفتم _اوس کریم این ننه بابام که از اول چل بودن هیچ اینم که یه ریزه مغز داشت اونم ازش گرفتی ؟!اخه این انصافه من به این ماهی قشنگی خوشگلی جذابی باهوشی رو گیر این یالغوزا انداختی هعی مصبتو شکر
پارک کردم و پیاده شدم و اگه گفتید کجا رفتم؟بقالی اصغر اقا خب رفتم خونمون این فکر داره؟یه چیزیتون میشه ها ننه و بابا نشسته بون ملینام با اخمای درهم جوری که گرگا ازش میترسیدن چه برسه به من دل غنجیشک تمرگیده بود مبل دو نفره ی روبه روشون 
-سلام مامان سلام بابا
مامان با لحنی بی اعتنا -سلام بشین که کارتون داریم
باباکه اصلا سلام نداد همیشه همینطور بودن بدجنس و بدرفتار نبودنا اما گاهی حس میکردم به اندازه ی مادر پدرای دیگه مارو دوس ندارن 
-باشه بزارین لباسامو عوض کنم میام 
بابا -نمیخواد بشین کار مهمی دارم 
-باشه شونه ای بالا انداختمو نشستم 
بابا-ببینید چیزی که میخوام بهتون بگم خیلی مهمه و شمام حق انتخاب ندارین و حتما باید این کاری که میگمو انجام بدین.......
رمان بخاطر تو .به قلم خودم صددرصد کلکلیو طنز همون رمان چه کردی با من پست جدید گذاشتم 2رمان بخاطر تو .به قلم خودم صددرصد کلکلیو طنز همون رمان چه کردی با من پست جدید گذاشتم 2
پاسخ
 سپاس شده توسط Creative girl ، نرسا ، san.m18 ، _._hnw_._ ، #lonely girl# ، *Tamana ، _leιтo_
#20
یه وقت سپاس ندینا
رمان بخاطر تو .به قلم خودم صددرصد کلکلیو طنز همون رمان چه کردی با من پست جدید گذاشتم 2رمان بخاطر تو .به قلم خودم صددرصد کلکلیو طنز همون رمان چه کردی با من پست جدید گذاشتم 2
پاسخ
 سپاس شده توسط Creative girl ، Aida➎➒➌➊


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان