11-11-2015، 11:16
عده ای از نویسندگان و ادبا درباره ورود واژه های بیگانه به زبان فارسی و عملکرد فرهنگستان سخن گفته اند.
فتحالله مجتبایی عنوان کرد: معادلسازی برای همهی واژههای بیگانه؛ آب در هاون کوبیدن
زبان یک فرایند طبیعی است که در شرایط مختلف از انسان ظاهر میشود. در هر جامعهای هم زبان در حال تحول بوده است. ورود واژگان بیگانه را نمیتوان تهدید به حساب آورد. خود زبان یک دستگاه تصفیه دارد و بعد از مدتی خودش را تصفیه میکند.
اهل علم معادل واژهها را قبول نمیکنند. معادلسازی برای همهی واژهها، آب در هاون کوبیدن است؛ زیرا هجوم به اندازهای شدید است که مانند این میمانند شما با بیل و خاک بخواهید جلو سیل بایستید. دنیا زبان علم را پذیرفت. علم زبان خودش را دارد و مردم هم زبان خودشان را دارند.
حسن انوشه: واژههای بیگانه تهدیدی برای زبان فارسی نیستند
جای نگرانی نیست؛ وامواژهها در تمام زبانها وجود دارند. اما آسیبی به این زبان وارد نشده؛ بلکه به غنای آن افزوده شده است.
برخی از واژههای معادلسازیشده توسط فرهنگستان کارآیی زیادی دارند و بسیار مبتکرانه هستند. همهی اینها به گنجینهی زبان فارسی کمک میکنند. اما اینکه فکر کنیم واژههای بیگانه تهدیدی برای زبان فارسی هستند، نگرانی بیهودهای است. حافظ، سعدی و خیام را فقط میشود به زبان فارسی خواند و تا اینها هستند، این نگرانیها بیهوده است.
میرجلالالدین کزازی: "قطار سریعالسیر شهری" جای "مترو" را نمیگیرد
زبان پارسی، زبان توانمند و سختجانی است. اگر چنین نمیبود، از فراسوی سدهها پایدار نمیماند و از نیاکان ما به ما نمیرسید و امروز زبان فراگیر مردم ایران نمیبود؛ اما سختجانی و توانمندی زبان هم به هر پایه بسیار باشد، مرزی دارد. اگر در مرز زبان به خود واگذاشته بشود، آسیب خواهد دید، بویژه در این روزگار که روزگار گسترش رسانههاست. ابزار رسانه هم آنچنان که میدانید، زبان است؛ بر پایهی این دو نکتهی آسیبشناختی که گفته شد، ما ایرانیان میباید به هر شیوهای که میتوانیم، به یاری زبان پارسی بشتابیم.
عملکرد فرهنگستان نه در چندی و نه در چونی بسنده نبوده است. آهنگ برابرسازی واژگان بیگانه آنچنان نبوده است که نیاز شتابآلود واژهسازی را برآورد. از دیگرسوی، هرچند در میان واژههای پیشنهادی به واژههایی به آیین و خوشآهنگ و رسا بازمیخوریم، پارهای از واژگان هم آنچناناند که به هیچ روی بخت آن را نمیتوانند داشت که ایرانیان آنها را به کار بگیرند.
از واژههایی که به هر روی گفته میشود ساختهی فرهنگستان است، «قطار سریعالسیر شهری» است. چنین واژهای بلند که از چندین هجا ساخته شده است، از دید هنجارها و بنیادهای زبانی هرگز نمیتواند جای واژهی بسیار کوتاه و دوهجایی «مترو» را بگیرد.
اهل علم معادل واژهها را قبول نمیکنند. معادلسازی برای همهی واژهها، آب در هاون کوبیدن است؛ زیرا هجوم به اندازهای شدید است که مانند این میمانند شما با بیل و خاک بخواهید جلو سیل بایستید. دنیا زبان علم را پذیرفت. علم زبان خودش را دارد و مردم هم زبان خودشان را دارند.
حسن ذوالفقاری: مردم منتظر فرهنگستان نیستند
در کل، ماجرا باعث نگرانی است. این نگرانی هم نگرانی ما فقط نیست. نگرانی همه است. اگر ورود واژگان کنترل نشده باشد، توان زبان را میگیرد؛ اگرچه از یک طرف هم به گسترش زبان، داد و ستدهای زبانی و گسترش واژگانی میانجامد. البته باید یک تعادلی هم باشد.
باید این فرهنگ به وجود بیاید که واژههای مصوب فرهنگستان استفاده شوند و رسانهها و مردم آنها را جدی بگیرند. شاید قسمتی از واژههای فرهنگستان سخیف، ثقیل و مسخره باشد؛ اما همهی آنها که اینطور نیست.
فرهنگستانها در همهی کشورها و در ایران موضع محتاطانهای دارند. وقتی واژهای در بین مردم جا بیفتد، تغییر آن سخت است؛ در نتیجه باید در ایجاد واژه سرعت داشت. از سوی دیگر، ورود واژهها قابل پیشبینی نیست که چه واژهای وارد میشود. وقتی واژهای هم وارد میشود، فرهنگستان باید معادل آن واژه را ایجاد کند و به جامعه بفرستد. این رفت و برگشت زمانبر است. منابع ایجاد واژگان باید بیشتر باشد. همهی فعالیتهای فرهنگستان در برابر کاری که باید انجام شود، بسیار کم است.
کاووس حسنلی : مردم خودشان مسوولند
این مربوط به همهی زبانهاست. اینکه بعضی با تغییراتی که در زبان به وجود میآید و تحولاتی که زبان پیدا میکند، خیلی نگران میشوند، ممکن است بسیاری از آنها به این خصلت زبان (دگرگونی و دگردیسی) کمتوجه باشند. همهی زبانها در همهجای جهان این ویژگی را دارند. ورود واژههایی از یک زبان به یک زبان دیگر تنها مربوط به زبان فارسی نیست؛ در همهی زبانها این اتفاق افتاده و میافتد؛ مگر زبان مردمی در مناطق بسیار دورافتاده که هیچ ارتباطی با زبانها و مردم دیگر ندارند.
مسلما فرهنگستان زبان فارسی از آغاز تأسیس تا کنون با اینکه دورههای مختلف داشته و همیشه در اوج و فرود بوده، در تقویت و حفظ و پاسداری از زبان بیتأثیر نبوده است. اما فرهنگستان، تنها، نهادی است که در آن کوششهایی صورت میگیرد و هرگز قادر نخواهد بود جلو سرعت تحولات را بگیرد، خصوصا اگر مردم ما خودشان را در برابر زبان خودشان مسؤول ندانند و اگر مردم ما و گویشوران زبان فارسی به این باور نرسند که زبان فارسی یکی از عوامل پیوند ملی آنهاست و در این زبان آنقدر آثار گرانبها آفریده شده که به شایستگی میتوان به آن افتخار کرد.
عباسعلی وفایی: فینگلیشنویسی ظلم به زبان فارسی است
ورود واژگان بیگانه به هر زبانی اجتنابناپذیر است و در همهی زبانها هم رخ میدهد؛ اما نوع ورود و کمیت ورود، مهم است. اگر واژهها و اصطلاحات فنی باب شود، خیلی مؤثر نیست؛ ولی اگر مهارگسیخته زبان را تحت تأثیر قرار دهد، آفت است؛ به همین جهت است که در تمام کشورها، فرهنگستانها وظیفه دارند اصطلاحات و واژگان را پیش از ورود به زبان، شناسایی کنند و برای آنها جایگزین جدید بیابند.
سرعت در واژهگزینی به هر حال کار سادهای نیست و کار، کار پیچیدهای است. برای انتخاب یک واژه چندین قابلیت لازم است و افراد خبره در اینباره تصمیم میگیرند. باید واژهای را درنظر بگیرند که هم مقصود را برساند و هم از نظر ترکیب و زیبایی مورد قبول باشد و جامعه هم آن را بپذیرد.
یک مقدار اطلاعرسانی و مخصوصا اجباری که باید باشد، به نظر میرسد کم است. اگر این تعامل بیشتر باشد، مردم بهتر میتوانند از این واژهها استفاده کنند.
احمد تمیمداری: مـردم بهجای "پـیتزا" نمیگویند "کـشلقمه"
از یک جهت میتوان ساده و سطحی با این موضوع برخورد کرد و گفت زبان برای برقراری ارتباط است و هر واژهای که بهتر بتواند ارتباط ایجاد کند، کاربردش بیشتر است. اما عدهای نظرشان این است که زبان به حفاظت و نگهداری نیاز دارد و باید واژههای مناسب به کار برد. باید یک گمرک زبانی ایجاد شود و برای تکنولوژیهای نوین، واژگان فارسی ایجاد کرد. اما من فکر میکنم قضیهی زبان را باید عمیق بررسی کرد؛ زیرا زبان امری است که انضمامی است و صوری و لفظی نیست.
افراط و تفریط در هر دو زمینه بد است. اگر لغات خارجی آنقدر وارد زبان شود که کیفیت زبان را تهدید کند، باید برای آنها فکری کرد. اما مته به خشخاش گذاشتن و اینکه برای هر واژهای بخواهیم معادل بگذاریم، خوب نیست. اگر بخواهیم در مقابل واژههای خارجی بایستیم، عدهای در مقابل واژگان عربی جهتگیری میکنند. البته عربیزدگی هم خوب نیست. اگر خوب بود، علمای متقدم ما از واژگان عربی استفاده میکردند. در تفسیرهای قدیمی قرآن، لغات فارسی زیادی به کار برده شده است و اگر فارسی به کار بردن در مقابل واژگان عربی کار بدی بود، علمای متقدم این کار را نمیکردند.
سوتیتر: سرعت در واژهگزینی به هر حال کار سادهای نیست و کار، کار پیچیدهای است. برای انتخاب یک واژه چندین قابلیت لازم است و افراد خبره در اینباره تصمیم میگیرند. باید واژهای را درنظر بگیرند که هم مقصود را برساند و هم از نظر ترکیب و زیبایی مورد قبول باشد و جامعه هم آن را بپذیرد.
پاسخ مسؤول گروه واژهگزینی فرهنگستان به انتقادها
نسرین پرویزی مسؤول گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در جواب به این سؤال که ورود واژههای بیگانه به زبان فارسی چقدر برای زبان فارسی به عنوان تهدید محسوب میشوند، گفت:
به نظر من، این واژهها برای زبان فارسی تهدید هستند. فناوریهای نوین با خودشان یکسری واژه میآورند. این واژهها را نباید در نحو زبان به کار ببریم. اگر بخواهیم این واژهها را عینا به کار ببریم، شما ناچارید ساختار زبان و جمله را تغییر بدهید تا بتوانید همان واژه را که صرف میشود و در زبان خودش ترکیبات و مشتقاتی دارد، استفاده کنید.
زبان فارسی در مقابله با الفاظ بیگانه، یکی از تواناترین زبانهاست؛ چون به راحتی از پسوند و پیشوندها میتوانیم استفاده کنیم و امکان هرگونه ساختی وجود دارد.
ما در فرهنگستان، نزدیک به 30هزار واژه را معادلگزینی کردهایم. از این 30هزار واژه، 300 واژه عمومی است و بقیه علمی است که رشتههای مختلفی چون علوم پایه، شیمی، مهندسی و زیستشناسی را دربر میگیرد. ما به راحتی برای همهی این واژهها معادلسازی کردهایم.
فرهنگستان واژههایی را که میسازد، 80درصدشان را از جامعهی علمی میگیرد؛ یعنی این واژهها معادلهایی داشتهاند و به کار گرفته شدهاند.
در مقایسه با فرهنگستان اول و دوم، سرعت ما خوب بوده است.
فرهنگستان قرار نیست برای همهی واژهها معادل بسازد. این اتفاق در هیچ کشوری رخ نمیدهد. فرهنگستان دارد الگو میدهد و به جای اینکه تنها خودمان معادلگزینی کنیم، از استادان و انجمنهای علمی هم یاری گرفتهایم. ما نزدیک به 46 گروه داخل فرهنگستان داریم. اما از چند سال پیش، انجمنهای علمی را درگیر کردهایم؛ این کار یعنی آموزش معادلگزینی در جامعه. ما همینقدر خیالمان راحت است که جامعه به این موضوع حساس شده است. همین چند روز پیش، از یک مؤسسهی دولتی از من سؤال کرده بودند که در تقدیرنامه چه واژههایی میشود به کار برد. این برای فرهنگستان بسیار مهم است که جامعه به واژهگزینی حساس شده است.
واژههای بیگانهی ما الآن 30هزار تاست و هر سال هم 3500 تا 4000 واژه به این واژهها اضافه میشود، بیش از این هم یک سازمان نمیتواند گسترش پیدا کند. در هفته نزدیک به 55 جلسه برگزار میشود و بیش از این فرهنگستان نمیتواند حوزهی کاری خود را گسترش دهد؛ مگر کار خود را به درون جامعه ببرد که دارد این کار را انجام میدهد.
منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران
فتحالله مجتبایی عنوان کرد: معادلسازی برای همهی واژههای بیگانه؛ آب در هاون کوبیدن
زبان یک فرایند طبیعی است که در شرایط مختلف از انسان ظاهر میشود. در هر جامعهای هم زبان در حال تحول بوده است. ورود واژگان بیگانه را نمیتوان تهدید به حساب آورد. خود زبان یک دستگاه تصفیه دارد و بعد از مدتی خودش را تصفیه میکند.
اهل علم معادل واژهها را قبول نمیکنند. معادلسازی برای همهی واژهها، آب در هاون کوبیدن است؛ زیرا هجوم به اندازهای شدید است که مانند این میمانند شما با بیل و خاک بخواهید جلو سیل بایستید. دنیا زبان علم را پذیرفت. علم زبان خودش را دارد و مردم هم زبان خودشان را دارند.
حسن انوشه: واژههای بیگانه تهدیدی برای زبان فارسی نیستند
جای نگرانی نیست؛ وامواژهها در تمام زبانها وجود دارند. اما آسیبی به این زبان وارد نشده؛ بلکه به غنای آن افزوده شده است.
برخی از واژههای معادلسازیشده توسط فرهنگستان کارآیی زیادی دارند و بسیار مبتکرانه هستند. همهی اینها به گنجینهی زبان فارسی کمک میکنند. اما اینکه فکر کنیم واژههای بیگانه تهدیدی برای زبان فارسی هستند، نگرانی بیهودهای است. حافظ، سعدی و خیام را فقط میشود به زبان فارسی خواند و تا اینها هستند، این نگرانیها بیهوده است.
میرجلالالدین کزازی: "قطار سریعالسیر شهری" جای "مترو" را نمیگیرد
زبان پارسی، زبان توانمند و سختجانی است. اگر چنین نمیبود، از فراسوی سدهها پایدار نمیماند و از نیاکان ما به ما نمیرسید و امروز زبان فراگیر مردم ایران نمیبود؛ اما سختجانی و توانمندی زبان هم به هر پایه بسیار باشد، مرزی دارد. اگر در مرز زبان به خود واگذاشته بشود، آسیب خواهد دید، بویژه در این روزگار که روزگار گسترش رسانههاست. ابزار رسانه هم آنچنان که میدانید، زبان است؛ بر پایهی این دو نکتهی آسیبشناختی که گفته شد، ما ایرانیان میباید به هر شیوهای که میتوانیم، به یاری زبان پارسی بشتابیم.
عملکرد فرهنگستان نه در چندی و نه در چونی بسنده نبوده است. آهنگ برابرسازی واژگان بیگانه آنچنان نبوده است که نیاز شتابآلود واژهسازی را برآورد. از دیگرسوی، هرچند در میان واژههای پیشنهادی به واژههایی به آیین و خوشآهنگ و رسا بازمیخوریم، پارهای از واژگان هم آنچناناند که به هیچ روی بخت آن را نمیتوانند داشت که ایرانیان آنها را به کار بگیرند.
از واژههایی که به هر روی گفته میشود ساختهی فرهنگستان است، «قطار سریعالسیر شهری» است. چنین واژهای بلند که از چندین هجا ساخته شده است، از دید هنجارها و بنیادهای زبانی هرگز نمیتواند جای واژهی بسیار کوتاه و دوهجایی «مترو» را بگیرد.
اهل علم معادل واژهها را قبول نمیکنند. معادلسازی برای همهی واژهها، آب در هاون کوبیدن است؛ زیرا هجوم به اندازهای شدید است که مانند این میمانند شما با بیل و خاک بخواهید جلو سیل بایستید. دنیا زبان علم را پذیرفت. علم زبان خودش را دارد و مردم هم زبان خودشان را دارند.
حسن ذوالفقاری: مردم منتظر فرهنگستان نیستند
در کل، ماجرا باعث نگرانی است. این نگرانی هم نگرانی ما فقط نیست. نگرانی همه است. اگر ورود واژگان کنترل نشده باشد، توان زبان را میگیرد؛ اگرچه از یک طرف هم به گسترش زبان، داد و ستدهای زبانی و گسترش واژگانی میانجامد. البته باید یک تعادلی هم باشد.
باید این فرهنگ به وجود بیاید که واژههای مصوب فرهنگستان استفاده شوند و رسانهها و مردم آنها را جدی بگیرند. شاید قسمتی از واژههای فرهنگستان سخیف، ثقیل و مسخره باشد؛ اما همهی آنها که اینطور نیست.
فرهنگستانها در همهی کشورها و در ایران موضع محتاطانهای دارند. وقتی واژهای در بین مردم جا بیفتد، تغییر آن سخت است؛ در نتیجه باید در ایجاد واژه سرعت داشت. از سوی دیگر، ورود واژهها قابل پیشبینی نیست که چه واژهای وارد میشود. وقتی واژهای هم وارد میشود، فرهنگستان باید معادل آن واژه را ایجاد کند و به جامعه بفرستد. این رفت و برگشت زمانبر است. منابع ایجاد واژگان باید بیشتر باشد. همهی فعالیتهای فرهنگستان در برابر کاری که باید انجام شود، بسیار کم است.
کاووس حسنلی : مردم خودشان مسوولند
این مربوط به همهی زبانهاست. اینکه بعضی با تغییراتی که در زبان به وجود میآید و تحولاتی که زبان پیدا میکند، خیلی نگران میشوند، ممکن است بسیاری از آنها به این خصلت زبان (دگرگونی و دگردیسی) کمتوجه باشند. همهی زبانها در همهجای جهان این ویژگی را دارند. ورود واژههایی از یک زبان به یک زبان دیگر تنها مربوط به زبان فارسی نیست؛ در همهی زبانها این اتفاق افتاده و میافتد؛ مگر زبان مردمی در مناطق بسیار دورافتاده که هیچ ارتباطی با زبانها و مردم دیگر ندارند.
مسلما فرهنگستان زبان فارسی از آغاز تأسیس تا کنون با اینکه دورههای مختلف داشته و همیشه در اوج و فرود بوده، در تقویت و حفظ و پاسداری از زبان بیتأثیر نبوده است. اما فرهنگستان، تنها، نهادی است که در آن کوششهایی صورت میگیرد و هرگز قادر نخواهد بود جلو سرعت تحولات را بگیرد، خصوصا اگر مردم ما خودشان را در برابر زبان خودشان مسؤول ندانند و اگر مردم ما و گویشوران زبان فارسی به این باور نرسند که زبان فارسی یکی از عوامل پیوند ملی آنهاست و در این زبان آنقدر آثار گرانبها آفریده شده که به شایستگی میتوان به آن افتخار کرد.
عباسعلی وفایی: فینگلیشنویسی ظلم به زبان فارسی است
ورود واژگان بیگانه به هر زبانی اجتنابناپذیر است و در همهی زبانها هم رخ میدهد؛ اما نوع ورود و کمیت ورود، مهم است. اگر واژهها و اصطلاحات فنی باب شود، خیلی مؤثر نیست؛ ولی اگر مهارگسیخته زبان را تحت تأثیر قرار دهد، آفت است؛ به همین جهت است که در تمام کشورها، فرهنگستانها وظیفه دارند اصطلاحات و واژگان را پیش از ورود به زبان، شناسایی کنند و برای آنها جایگزین جدید بیابند.
سرعت در واژهگزینی به هر حال کار سادهای نیست و کار، کار پیچیدهای است. برای انتخاب یک واژه چندین قابلیت لازم است و افراد خبره در اینباره تصمیم میگیرند. باید واژهای را درنظر بگیرند که هم مقصود را برساند و هم از نظر ترکیب و زیبایی مورد قبول باشد و جامعه هم آن را بپذیرد.
یک مقدار اطلاعرسانی و مخصوصا اجباری که باید باشد، به نظر میرسد کم است. اگر این تعامل بیشتر باشد، مردم بهتر میتوانند از این واژهها استفاده کنند.
احمد تمیمداری: مـردم بهجای "پـیتزا" نمیگویند "کـشلقمه"
از یک جهت میتوان ساده و سطحی با این موضوع برخورد کرد و گفت زبان برای برقراری ارتباط است و هر واژهای که بهتر بتواند ارتباط ایجاد کند، کاربردش بیشتر است. اما عدهای نظرشان این است که زبان به حفاظت و نگهداری نیاز دارد و باید واژههای مناسب به کار برد. باید یک گمرک زبانی ایجاد شود و برای تکنولوژیهای نوین، واژگان فارسی ایجاد کرد. اما من فکر میکنم قضیهی زبان را باید عمیق بررسی کرد؛ زیرا زبان امری است که انضمامی است و صوری و لفظی نیست.
افراط و تفریط در هر دو زمینه بد است. اگر لغات خارجی آنقدر وارد زبان شود که کیفیت زبان را تهدید کند، باید برای آنها فکری کرد. اما مته به خشخاش گذاشتن و اینکه برای هر واژهای بخواهیم معادل بگذاریم، خوب نیست. اگر بخواهیم در مقابل واژههای خارجی بایستیم، عدهای در مقابل واژگان عربی جهتگیری میکنند. البته عربیزدگی هم خوب نیست. اگر خوب بود، علمای متقدم ما از واژگان عربی استفاده میکردند. در تفسیرهای قدیمی قرآن، لغات فارسی زیادی به کار برده شده است و اگر فارسی به کار بردن در مقابل واژگان عربی کار بدی بود، علمای متقدم این کار را نمیکردند.
سوتیتر: سرعت در واژهگزینی به هر حال کار سادهای نیست و کار، کار پیچیدهای است. برای انتخاب یک واژه چندین قابلیت لازم است و افراد خبره در اینباره تصمیم میگیرند. باید واژهای را درنظر بگیرند که هم مقصود را برساند و هم از نظر ترکیب و زیبایی مورد قبول باشد و جامعه هم آن را بپذیرد.
پاسخ مسؤول گروه واژهگزینی فرهنگستان به انتقادها
نسرین پرویزی مسؤول گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در جواب به این سؤال که ورود واژههای بیگانه به زبان فارسی چقدر برای زبان فارسی به عنوان تهدید محسوب میشوند، گفت:
به نظر من، این واژهها برای زبان فارسی تهدید هستند. فناوریهای نوین با خودشان یکسری واژه میآورند. این واژهها را نباید در نحو زبان به کار ببریم. اگر بخواهیم این واژهها را عینا به کار ببریم، شما ناچارید ساختار زبان و جمله را تغییر بدهید تا بتوانید همان واژه را که صرف میشود و در زبان خودش ترکیبات و مشتقاتی دارد، استفاده کنید.
زبان فارسی در مقابله با الفاظ بیگانه، یکی از تواناترین زبانهاست؛ چون به راحتی از پسوند و پیشوندها میتوانیم استفاده کنیم و امکان هرگونه ساختی وجود دارد.
ما در فرهنگستان، نزدیک به 30هزار واژه را معادلگزینی کردهایم. از این 30هزار واژه، 300 واژه عمومی است و بقیه علمی است که رشتههای مختلفی چون علوم پایه، شیمی، مهندسی و زیستشناسی را دربر میگیرد. ما به راحتی برای همهی این واژهها معادلسازی کردهایم.
فرهنگستان واژههایی را که میسازد، 80درصدشان را از جامعهی علمی میگیرد؛ یعنی این واژهها معادلهایی داشتهاند و به کار گرفته شدهاند.
در مقایسه با فرهنگستان اول و دوم، سرعت ما خوب بوده است.
فرهنگستان قرار نیست برای همهی واژهها معادل بسازد. این اتفاق در هیچ کشوری رخ نمیدهد. فرهنگستان دارد الگو میدهد و به جای اینکه تنها خودمان معادلگزینی کنیم، از استادان و انجمنهای علمی هم یاری گرفتهایم. ما نزدیک به 46 گروه داخل فرهنگستان داریم. اما از چند سال پیش، انجمنهای علمی را درگیر کردهایم؛ این کار یعنی آموزش معادلگزینی در جامعه. ما همینقدر خیالمان راحت است که جامعه به این موضوع حساس شده است. همین چند روز پیش، از یک مؤسسهی دولتی از من سؤال کرده بودند که در تقدیرنامه چه واژههایی میشود به کار برد. این برای فرهنگستان بسیار مهم است که جامعه به واژهگزینی حساس شده است.
واژههای بیگانهی ما الآن 30هزار تاست و هر سال هم 3500 تا 4000 واژه به این واژهها اضافه میشود، بیش از این هم یک سازمان نمیتواند گسترش پیدا کند. در هفته نزدیک به 55 جلسه برگزار میشود و بیش از این فرهنگستان نمیتواند حوزهی کاری خود را گسترش دهد؛ مگر کار خود را به درون جامعه ببرد که دارد این کار را انجام میدهد.
منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران