امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

علم و دين در نظرگاه سيد جمال

#1
سید جمال را بحق از جمله مجدّدان مصلحان و احياگران تفكّر اسلامى برمى شمارند. از اين روى بررسى مواضع بزرگانى چون او دربرابر مظاهر تمدن جديد غرب به ويژه فرآورده هاى دانش تجربى زمان خويش مى تواند، برخوردار از آموزه هايى عبرت زا براى همه خواستاران و رهروان مسير تحول دينى باشد. در نوشتار كنونى به منظور تعبين مواضع او در اين خصوص نخست به بحثى كلّى درباره مسأله علم ودين پرداخته ايم و سپس با تشريح مواضع متكلمان و متألهان مسيحى در برابر روند علوم تجربى در قرن 19 دريچه اى به سوى بحث مزبور گشوده ايم. هم چنين در تبيين مواضع سيد و معاصرانش در اين موضوع مهم پس از طرح محور اصلى مقاله از روشها و انديشه هاى تفسيرى آن بزرگان به عنوان مشخص ترين جايگاه تبلور عقايد و باورهاى كلامى اشان ياد شده است و در خاتمه به نتيجه گيرى از مباحث فوق مى پردازيم. اميد آن كه اين مختصر به سهم خود در تبيين ابعاد مختلف شخصيت آن بزرگ مرد مفيد افتد.
نسبت ميان علوم و دين تعاون و يا تقابل آن دو همواره براى عالمان و روشنفكران دينى مسأله ساز و تأمل برانگيز بوده است. تمام عالمانى كه در تجديد و مرّمت بناى معرفت دينى تلاش نموده اند، خواه ناخواه خود را مواجه با اين مشكل يافته اند. افزون بر اين هر چه درخت علم تناورتر شده سايه ترديد و ابهام خويش را بر مسائل و سنت هاى تفكر دينى گسترده تر و افزون تر ساخته است. امّا چرا بايد چنين باشد؟ چرا بايد علم و دين در طول تاريخ به عنوان دو رقيب معارض در كانون تفكر بشرى نمودار باشند، به طورى كه جمع آنها يا ناممكن و يا بسيار دشوار گردد. عوامل متعددى در پيدايش چنين پندارى مؤثر و دخيل بوده اند، كه استقصاى آنها به گونه دقيق و مستند فرصت فراوان را مى طلبد. ليكن به تناسب محور مورد بحث به تعداد محدودى از اين زمينه ها به اختصار اشاره مى نماييم:
1.خداوند و پستوى مجهولات 
هنوز كم نيستند متديّنانى كه خدا رادر زواياى مجهول و ناپيداى عالم هستى جستجو مى كنند. هر چه را مى دانند به علل و عوامل طبيعى آن نسبت مى دهند و علت هر چه را در نيافتند، در تبيين هر چه كه فرو ماندند، پيدايش و تطّور آن رابه خداوند نسبت مى دهند. آنان در واقع خداوند را در پستوى خاك گرفته مجهولات و ندانسته ها جستجو مى سازند. بنا بر اين به قول استاد مطهرى هر چه مجهولاتشان افزون تر، دلايل خداشناسى آنان نيز بيشتر و فزون تر نخواهد بود.(1) نتيجه طبيعى اين نوع نگرش به مسائل خداشناسى چنين خواهد شد كه جغرافياى تفكّر دينى بر اساس مرزبندى علم و جهل ترسيم گردد. در يك سو معلومات و آگاهي هاى ما نسبت به علل و اسباب طبيعى قرار دارد، كه نيازى به حكومت وسلطه خداوند در آن منطقه نمى يابيم؛ زيرا كه به علل و اسباب پديده ها آگاهيم و از سوى ديگر، مرز محدوده مجهولات و ناشناخته هاست. در آن قلمرو علل و اسبابى طبيعى براى اشياء و پديدار ها نيافته ايم، از اين روى مسوٌوليت تبيين تمامى آنها را بر گردن خداوند مى افكنيم و با يك گريز فلسفى و البته عاميانه، تبيين متافيزيكى را جايگزين راه حل فيزيكى مى نماييم. بر اساس مرز بندى مزبور، روشن است كه هر چه علم پيش روى كند، دين وخداشناسى ناگزير از عقب نشينى و گريز خواهد بود و تناورى علم و دانش به قيمت ضعف و رنجورى دين و ديندارى انجام خواهد يافت. اگوست كنت مؤسس تفكر پوزيتيويستى نيز كه تاريخ تفكر و انديشه بشر را به سه دوره تقسيم مى نمود، در واقع در تقسيم وجدول بندى مزبور، بر همين بينش نادرست دينداران تكيه مى نمود. به اعتقاد او تاكنون سه دوره فكرى متمايز بر بشر گذشته است:1.دوره رباّنى. 2.دوره فلسفى. 3.دوره علمى و تحصلّى. (2)
در دوره نخست انسان به دليل فقدان آگاهى نسبت به علل و عوامل طبيعيِ اشيا پيدايش آنها را به اراده خدايان وارباب انواع نسبت مى داد. در دوره بعد خدايان جاى خود را به نيروهاى درونى امّا مجهولى دادند كه منشأ آثار گوناگون براى پديدارها بودند. شيوه تفكّر مزبور تا دوره جديد تفكر علمى امتداد يافت. در دوره جديد به دليل پيشرفت دانش تجربى شيوه تفكّر تحصلى و عملى ارزش و لباسى ويژه يافت و انديشمندان به جاى تفكّر غايت گرا و جستجوى طبايع درونى اشيا و يا به جاى جستجوى اراده خدايان و ربّ النوع ها در پى يافتن علل طبيعى و حقيقى اشياء به كمك ابزار وروش تجربى بر آمدند و هر چه راكه در اين محدوده نمى گنجيد دست نيافتنى وبى معنى ثمردند.(3) طبيعى خواهد بود كه در نگرش مزبور نسبت ميان علم و دين تفكر علمى و تفكر دينى نسبت تباين باشد وجمع آن دو با يكديگر جز به صورت يك پارادوكس و موقعيت تناقص نما در نظر ممكن نبايد و هر يك از شيوه هاى تفكّر مزبور به طرد ونفى ديگرى خواهد پرداخت. يا بايد علمى فكر كرد و خداوند را از صحنه دخالت و تأثير در عالم طبيعت كنار گذاشت و يا تفكّر دينى را بر مسند نهاد و در ستيزه با علم و تجربه گرايى براى حراست از مرزهاى موهوم ديندارى نهايت سعى و تلاش رامبزول داشت. اين معزل البته در فلسفه اسلامى پاسخ مناسب و در خورِ خود را يافته است كه در جايگاه ديگر بدان اشاره شده است.(4)
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان