بازی آنلاین
آپلود عکس
بچه ها امیدوارم خوشتون بیاد تت آخرش هراه باشین خودم خوندمش خیلی باحاله :
بایک کتاب تویه دستم دراتاق نشسته بودم درست مثل همیشه ازپنجره بیرون رو نگاه میکردم .همه ی خاطراتم ازبچگی تا الان که اینج نشسته بودم برام یاد آوری میشد درست مثل یه فیلم.
فکرمیکردم وقتی بیام اینجا همه چیز فرق داره همونطوری که دوست دارم وتوخیالاتم میبینم ولی اینگار اضلا اینطورنیست.
ازوقتی رفتم مدرسه عاشقش بودم درس خوندنو میگم که هنوزم دارم ادامش میدم تویه آمریکا به دانشگاه میرم وتورشته ی طراحی داخلی ادامه تحضیل میدم هیچ وقت فردخاضی توزنگیم نبوده منظورم همون عشقه دیگه ...
تویه خوابگاه هرسه نفرتویه اتاق میمونیم خداروشکر هردوتا ازهم اتاقیام دخترایه خوبی هستن ولی خیلی شیطونن من که لیلا باشم لا ندا ومریم.
نداومریم مثل من خیلی درس میخونن ولی در عین حال تادلتون بخواد دوست پسر دارن!!!!!
تقربا هرهفته به کلاپ های گرون قیمت میرن تا به قول خودشون یکی ازاون ستاره هایه موسیقی روتورکنن مگراینکه توخواب ببینند!!!!!! فعلا که خبری ازشاهزاده بااسب سفید نیست!!!
خوب منم دروغ نگم دختره خیلی سربه راهی نیستم خوب اکه قرار باشه بایه خواننده ی معروف قرار بزارم چراکه نه!!
امشب قراره بانداومریم به یه مهمونی توبه کلاپ برم خداروچه دیدی شاید شانس به ماهم روکرده ویکی روتور کردیم میخوام یکی از لباسایه بازی روکه تازه خریدم بپوشم تا توجه همه رو جلب کنه هه هه هه !!!!!!ما اینیم دیگه!
آره این ضدایه خنده هایه بلن بلن ماله خوده مریمه فکر کنم کم کم باید آماده بشم ساعت 6 میریم تقریبا1 ساعت وقت دارم. قرار بود ندا بیاد دنبالمون وقتی رسیددیگه همه ی کارامونو کرده بودیم و آماده ی رفتن نشسته بودیم وقتی رسیدیم ووارد کلاپ شدیم دهنم 30 متربازمونده بود عجب جایه لوکسی خداروشکر که مهمون این دوتا کله پوک بودم وگرنه خدامیدونه چقدر پول ورودیه اینجاست!!!
رفتیم و دوره یه میزه چند نفره نشستیم وچنتا پیک مشروب زدیم تورگو بعد ازخوردن مشروب بلند شدمو داشتم میرفتم دستشویی که یک دفعه لباس نازنینم به یه میز آشغالی گیر کردوپاره شدتا حالا ازمن بدبخت تروبیچاره تر دیده بودین توروخدا حالادیگه کارگرایه اینجام بهم نیگا نمی کنند!!!!!!
خلاضه رفتیم تویه دستشویه همینطور که داشتم باعضبانیت پیش بچهئ ها برمیگشتم یهو خوردم به یه نفر لیوان نوشیدنی که تویه دستش بود ریخت رویه کتی که تنش بودبرگشتم ازش عذر خواهی کنم که دوتا چشم سبزوروبه رویه چشمام دیدم گفتم خدایه شانس بهم روکرد ازاون پسرمعذرت خواهی کردم وخیلی با کلاس برگشتم که برم که یهو با یه لحنه مسخره آمیزی بهم گفت لباست پاره شده!!!!!
واااای اضلا حواسم به این لباسه لعنتیم نبودآبروم جلوش رفت. بعد کتشو که کثیف شده بود بهم داد وگفت میتونی اینو بپوشی هیچوقت تویه عمرم انقدر ضایع نشده بودم منم با عضبانیت کتو گرفنم وبهش گفتم که خیلی به تربیته ولی خوب چاره ای نداشتم وباید کتو میگرفتم .خلاضه کتوگرفتم ورفتم پیش بچه هاوبهشون گفتم بریم خونه که بد شانس تر ازخودم ندیده بودم. همینطورکه سوار ماشین شدیم وراه افتادیم همش درمورده اون پسره میپرسیدن وقتی بهشون گفتم که اون پسره موهایه بوری داشت وچشماشم سبز بود یه دفعه ضدایه جیغ ندا رفت بالا وهی داد میزد که مریم بیچاره شدیم وقتی که دادزدنش تموم شدگفت که هری استایلز امروز باچنتا ازدوستاش به یه مهمونی رفته بوده وچندتا عکس ازخودش تویه اینستاگرمش گزاشته بوده..
آقا نکته ی مهم اینجاست که من اسم این پسره روزیاد شنیده بودم ولی خوب ازلحاظ قیافه درست حسابی نمیشناختمش نداهم هی داد میزد که نکنه اون پسری کهمن بهش خوردم همون هری بوده!!!!!!
میون حرف زدنایه ندا یهو ضدایه زنگ یه گوشی کل ماشینوبرداشت یه نفر هی داشت داد میزدآقا ماروبگی که قلبمون وایساده بودهمه جاروگشتیم و دیدیم که یه گوشی تویه جیب کتیه که اون پسر بهم داده بودمریم گفت جواب بده جواب بده که شانس به روکرده منم برداشتموبا استس گفتم الو؟؟
که یه نفر گفت سلام خانوم لباس پاره فکرمیکنم که تلفنم تویه جیبه کتیه که بهت دادم منم که هنوز توشکه آهنگ زنگش بودم هیچی نگفتم اونم دوباره برگشت گفت الو؟الو؟اونجایی بی لباس؟؟منم که خیلی عضبانی شده بودم گفتم آره آره اینجام اسم من لیلاست نه بی لباس درست حرف بزن که اونم هنوز حرف من تموم نشده گفت حالا که چی فقط میخواستی اسمتو بهم بگی؟؟شما دخترا خیلی بندالین آدرسو به گوشیم ارسال میکنم برام بیارش وبعدم بدون خداحافظی قطع کرد.!!!
منو میگی بادهن باز گوشیو قطع کردم پرتش کردم رویه ضندلی باورم باورم نمیشد بامن این رفتاروکرده تاحالا هیچ کس بامن اینجوری بامن حرف نزده بود!!!!!
همین که به خودم اومدم دیدم که مریم وندا باقیافه هایه شوک زده ومتعجب همراه بادهن بازدارن به گوشیه اون بی تربیت نگاه میکنن اون بی تربیت ظلهرا خیلی هم اعتماد به نفس داشت چون عکسه خودشو گزاشته بود رویه ضفحه ی گوشی همینجوری داشتم زیر لبی بهش فوش میدادم که ندا گفت ایییییییین این این که هریهههههه!!!!!!!!:4fv:
بچه ها فعلا بای بازم میام واسه ادامش خواهش میکنم نظرو سپاس فراموش مشه تورخدااا:29dz:
بایک کتاب تویه دستم دراتاق نشسته بودم درست مثل همیشه ازپنجره بیرون رو نگاه میکردم .همه ی خاطراتم ازبچگی تا الان که اینج نشسته بودم برام یاد آوری میشد درست مثل یه فیلم.
فکرمیکردم وقتی بیام اینجا همه چیز فرق داره همونطوری که دوست دارم وتوخیالاتم میبینم ولی اینگار اضلا اینطورنیست.
ازوقتی رفتم مدرسه عاشقش بودم درس خوندنو میگم که هنوزم دارم ادامش میدم تویه آمریکا به دانشگاه میرم وتورشته ی طراحی داخلی ادامه تحضیل میدم هیچ وقت فردخاضی توزنگیم نبوده منظورم همون عشقه دیگه ...
تویه خوابگاه هرسه نفرتویه اتاق میمونیم خداروشکر هردوتا ازهم اتاقیام دخترایه خوبی هستن ولی خیلی شیطونن من که لیلا باشم لا ندا ومریم.
نداومریم مثل من خیلی درس میخونن ولی در عین حال تادلتون بخواد دوست پسر دارن!!!!!
تقربا هرهفته به کلاپ های گرون قیمت میرن تا به قول خودشون یکی ازاون ستاره هایه موسیقی روتورکنن مگراینکه توخواب ببینند!!!!!! فعلا که خبری ازشاهزاده بااسب سفید نیست!!!
خوب منم دروغ نگم دختره خیلی سربه راهی نیستم خوب اکه قرار باشه بایه خواننده ی معروف قرار بزارم چراکه نه!!
امشب قراره بانداومریم به یه مهمونی توبه کلاپ برم خداروچه دیدی شاید شانس به ماهم روکرده ویکی روتور کردیم میخوام یکی از لباسایه بازی روکه تازه خریدم بپوشم تا توجه همه رو جلب کنه هه هه هه !!!!!!ما اینیم دیگه!
آره این ضدایه خنده هایه بلن بلن ماله خوده مریمه فکر کنم کم کم باید آماده بشم ساعت 6 میریم تقریبا1 ساعت وقت دارم. قرار بود ندا بیاد دنبالمون وقتی رسیددیگه همه ی کارامونو کرده بودیم و آماده ی رفتن نشسته بودیم وقتی رسیدیم ووارد کلاپ شدیم دهنم 30 متربازمونده بود عجب جایه لوکسی خداروشکر که مهمون این دوتا کله پوک بودم وگرنه خدامیدونه چقدر پول ورودیه اینجاست!!!
رفتیم و دوره یه میزه چند نفره نشستیم وچنتا پیک مشروب زدیم تورگو بعد ازخوردن مشروب بلند شدمو داشتم میرفتم دستشویی که یک دفعه لباس نازنینم به یه میز آشغالی گیر کردوپاره شدتا حالا ازمن بدبخت تروبیچاره تر دیده بودین توروخدا حالادیگه کارگرایه اینجام بهم نیگا نمی کنند!!!!!!
خلاضه رفتیم تویه دستشویه همینطور که داشتم باعضبانیت پیش بچهئ ها برمیگشتم یهو خوردم به یه نفر لیوان نوشیدنی که تویه دستش بود ریخت رویه کتی که تنش بودبرگشتم ازش عذر خواهی کنم که دوتا چشم سبزوروبه رویه چشمام دیدم گفتم خدایه شانس بهم روکرد ازاون پسرمعذرت خواهی کردم وخیلی با کلاس برگشتم که برم که یهو با یه لحنه مسخره آمیزی بهم گفت لباست پاره شده!!!!!
واااای اضلا حواسم به این لباسه لعنتیم نبودآبروم جلوش رفت. بعد کتشو که کثیف شده بود بهم داد وگفت میتونی اینو بپوشی هیچوقت تویه عمرم انقدر ضایع نشده بودم منم با عضبانیت کتو گرفنم وبهش گفتم که خیلی به تربیته ولی خوب چاره ای نداشتم وباید کتو میگرفتم .خلاضه کتوگرفتم ورفتم پیش بچه هاوبهشون گفتم بریم خونه که بد شانس تر ازخودم ندیده بودم. همینطورکه سوار ماشین شدیم وراه افتادیم همش درمورده اون پسره میپرسیدن وقتی بهشون گفتم که اون پسره موهایه بوری داشت وچشماشم سبز بود یه دفعه ضدایه جیغ ندا رفت بالا وهی داد میزد که مریم بیچاره شدیم وقتی که دادزدنش تموم شدگفت که هری استایلز امروز باچنتا ازدوستاش به یه مهمونی رفته بوده وچندتا عکس ازخودش تویه اینستاگرمش گزاشته بوده..
آقا نکته ی مهم اینجاست که من اسم این پسره روزیاد شنیده بودم ولی خوب ازلحاظ قیافه درست حسابی نمیشناختمش نداهم هی داد میزد که نکنه اون پسری کهمن بهش خوردم همون هری بوده!!!!!!
میون حرف زدنایه ندا یهو ضدایه زنگ یه گوشی کل ماشینوبرداشت یه نفر هی داشت داد میزدآقا ماروبگی که قلبمون وایساده بودهمه جاروگشتیم و دیدیم که یه گوشی تویه جیب کتیه که اون پسر بهم داده بودمریم گفت جواب بده جواب بده که شانس به روکرده منم برداشتموبا استس گفتم الو؟؟
که یه نفر گفت سلام خانوم لباس پاره فکرمیکنم که تلفنم تویه جیبه کتیه که بهت دادم منم که هنوز توشکه آهنگ زنگش بودم هیچی نگفتم اونم دوباره برگشت گفت الو؟الو؟اونجایی بی لباس؟؟منم که خیلی عضبانی شده بودم گفتم آره آره اینجام اسم من لیلاست نه بی لباس درست حرف بزن که اونم هنوز حرف من تموم نشده گفت حالا که چی فقط میخواستی اسمتو بهم بگی؟؟شما دخترا خیلی بندالین آدرسو به گوشیم ارسال میکنم برام بیارش وبعدم بدون خداحافظی قطع کرد.!!!
منو میگی بادهن باز گوشیو قطع کردم پرتش کردم رویه ضندلی باورم باورم نمیشد بامن این رفتاروکرده تاحالا هیچ کس بامن اینجوری بامن حرف نزده بود!!!!!
همین که به خودم اومدم دیدم که مریم وندا باقیافه هایه شوک زده ومتعجب همراه بادهن بازدارن به گوشیه اون بی تربیت نگاه میکنن اون بی تربیت ظلهرا خیلی هم اعتماد به نفس داشت چون عکسه خودشو گزاشته بود رویه ضفحه ی گوشی همینجوری داشتم زیر لبی بهش فوش میدادم که ندا گفت ایییییییین این این که هریهههههه!!!!!!!!:4fv:
بچه ها فعلا بای بازم میام واسه ادامش خواهش میکنم نظرو سپاس فراموش مشه تورخدااا:29dz:
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
