12-08-2014، 18:20
نوشته زیر تلاشی است برای آگاهی مردم ایران از دیدگاههای خدمتگزاران حكومت محمد رضاشاه و تكراری است از قصه شاه و دربار و اوضاع حاكم بر كشور در آن روزها ، كه فساد ، خیانت ، وطن فروشی ، و ولخرجی شاه و اطرافیان وی رونقی داشت ... و عجیب است كه این قصه هرچه گفته شود ، باز نامكرر است .
با توجه به ماهیت نظام سرمایه داری و شناخت محمد رضا از این نظام ، صرف هزینه های كلان در مسیر جلب حمایت بیگانگان نسبت به خود از دیگر راههای هزینه ثروت او به شمار می رفت
اخیراً توسط دربار مبلغ 50 هزار دلار به " لسلی بلانك " كه قرار است كتابی در باره شهبانو بنویسد پرداخت شده است و اسدالله علم وزیر دربار این طور تشخیص داده كه انتشار این كتاب می تواند هدیه جالبی برای تقدیم به شهبانو باشد
در زیر عوامل درباری به این سوال پاسخ می دهند كه ثروتهای باد آورده دربار پهلوی در چه راههای هزینه شد؟ خوشگذرانی ، جلب حمایت بیگانگان و خرید املاك و كاخ و یا صرف هزینه زندگی مردم ایران ؟
[b]1- خوشگذرانی های شاهانه :[/b] یكی از محل های هزینه كرد ثروت در بار پهلوی ، خوشگذرانی و هوسبازی های شاهانه بود . تا آنجا كه به تعبیر حسین فردوست ( صمیمی ترین دوست شاه و رئیس بازرسی كل شاهنشاهی ) ، كار به دور ریختن ثروت محمد رضا می رسید :
«محمد رضا از همان زمان جوانی ثروتش را دور می ریخت ، به یك معشوقه برای یك شب ممكن بود یك میلیون تومان بدهد و اگر معشوقه با ارزش بود ، در ماه 10 میلیون تومان می دارد . » (1)
فریده دیبا ( مادر فرح پهلوی ) درباره عروسی دخترش چنین نقل كرده است :
« برای جشن عروسی دخترم فرح ، هواپیمای اختصاصی به طور مرتب بین تهران و پاریس حركت می كرد تا لوازم مورد نیاز مجلس جشن را به تهران بیاورد. گاهی اوقات خیاط فرانسوی كه فراموش كرده بود یك نوار یا روبان را به تهران بیاورد . هواپیما را به فرانسه بر می گرداند تا برای او یك قطعه روبان بیاورد ! در حالی كه همین روبان در تهران هم وجود داشت . » (2)
طبیعی است چنین جشنی مقدمه ای بریك زندگی سراسر هزینه و ریخت و پاش ، آن هم از كیسه ملت باشد . مینو صمیمی ( منشی امور بین الملل فرح پهلوی ) در این باره چنین می نویسد :
« وقتی كه چند سالی از ازدواج فرح با شاه نگذشته بود ، ملكه لباس هایش را از انواع ساده تر و مناسب تر انتخاب می كرد و به هر حال می كوشید آن چه به تن می كند با شرایط یك كشور عقب مانده مغایرت نداشته باشد . ولی به مرور كه قدرت و ثروت شاه افزایش یافت ، ملكه هم به لباس های شیك و گرانبها رو آورد و با هدف جلوه گری در مقابل مردم ، هر روز بیش از پیش مبالغی سرسام آوری صرف خرید لباس كرد ، تا جایی كه بی وقفه با سالن های مد سراسر جهان تماس داشت و آخرین مدل های لباس را به آنها سفارش می داد . »(3)
برپایی جشن های پر خرج و افسانه ای و دعوت از میهمانان بین الملل ، از جمله اسباب تحمیل هزینه های گزاف بر خزانه دولت ایران بود كه از جمله می توان به جشن های ویژه سالگرد 2500 سال شاهنشاهی ایران ، جشن های تاجگذاری و جشن هنر شیراز اشاره كرد كه تفصیل آنها در این مجال نمی گنجد.
2 – جلب حمایت بیگانگان : با توجه به ماهیت نظام سرمایه داری و شناخت محمد رضا از این نظام ، صرف هزینه های كلان در مسیر جلب حمایت بیگانگان نسبت به خود از دیگر راههای هزینه ثروت او به شمار می رفت .
در این باره پرویز راجی ( سفیر شاه در لندن ) مطالبی را بیان كرده است :
« عده ای از روزنامه نگاران خارجی در ایران هدایایی به صورت رشوه دریافت داشته اند تا در بازگشت ، مقالات تملق آمیز در مورد شاه بنویسند ، در این میان بورچ گریو ، سردبیر مجله نیوزویك ، 2 قطعه فرش به قیمت 20 هزار دلار و دوویلیه ، روزنامه نگار فرانسوی كه كتاب تملق آمیزی هم در باره شاه نوشته بود ، یك دستبند طلا به قیمت 12 هزار دلار دریافت كردند ، البته روزنامه نگارانی كه از رژیم شاه رشوه می گرفتند ، منحصر به این نفرات نبودند ... » (4)
همچنین در خاطرات مینو صمیمی نیز نكاتی در همین رابطه به چشم می خورد :
« همه ساله وزارت خارجه ایران هدایای گران قیمتی از قبیل : فرش های ابریشمی ، مقادیر متنابهی خاویار و قوطی سیگارهای طلا یا نقره با آرم دربار شاهنشاهی به سفارتخانه می فرستاد تا از طریق من به روزنامه نگاران سوییسی داده شود . ولی گفتنی است كه مطبوعات سوییسی علی رغم دریافت هدایای ارزشمند ، نه تنها دست از رویه خود بر نمی داشتند ، كه حتی بر دامنه انتقاد از اعمال شاه و درباریان می افزودند . » (5)
با توجه به ماهیت نظام سرمایه داری و شناخت محمد رضا از این نظام ، صرف هزینه های كلان در مسیر جلب حمایت بیگانگان نسبت به خود از دیگر راههای هزینه ثروت او به شمار می رفت
این عادت دربار پهلوی و شخص محمد رضا تا آنجا گسترش یافته بود كه بنا به گفته تا ج الملوك پهلوی ( مادر محمد رضا پهلوی ) برخی سیاستمداران بیگانه به دریافت این قبیل هدایا عادت كردند :
« همین آقای ژیسكار دستن رئیس جمهور فرانسه ، از موقعی كه وزیر دارایی بود پایش به ایران باز شده و متصل به بهانه های مختلف به ایران می آمد تا از دربار قالیچه هدیه بگیرد! محمد رضا به همه این خارجی ها قالی و قالیچه و اسباب خرده ریز و به زنهایشان النگو و گردنبند می داد . » (6)
3- ولخرجی های فرح دیبا ( پهلوی ) : پرویز راجی در خاطرات خود به نمونه كوچكی از ولخرجی های فرح پهلوی اشاره كرده است :
« اخیراً توسط دربار مبلغ 50 هزار دلار به " لسلی بلانك " كه قرار است كتابی در باره شهبانو بنویسد پرداخت شده است و اسدالله علم وزیر دربار این طور تشخیص داده كه انتشار این كتاب می تواند هدیه جالبی برای تقدیم به شهبانو باشد.»(7)
مینو صمیمی هم در طول سال ها خدمت در دفتر فرح دیبا ، نمونه های بسیاری از اسراف كاری های شهبانو را شاهد بوده است :
« در گاو صندوق دفتر فرح ، انبوهی سكه با تصویر فرح وجود داشت كه اختصاصاً برای مراسم گوناگون ضرب شده بود و قیمتش نیز سر به میلیون ها تومان می زد . این سكه ها را در مناسبت هایی كه پیش می آمد به خارجی ها و بعضی رجال ایرانی هدیه می دادند . در میان گاو صندوق ، سكه هایی یافت می شد كه حدود 15 سانتی متر قطر و یك سانتی متر كلفتی داشت .» (8)
جایگاه فرح دیبا و هزینه های دفتر او از سایر اعضای دربار پهلوی بالاتر بود و همین امر وسعت و میزان زیان های وارده بر بیت المال از جانب او را مشخص می كند . در این باره نقطه نظرات مینو صمیمی خواندنی است :
« مادر ، برادران و خواهران شاه ، هر یك برای خود دفاتر مخصوصی داشتند كه در آن گروه كثیری به كار مشغول بودند ، ولی اهمیت هیچ كدام به پای دفتر مخصوص شهبانو كه از نظر مراتب قدرت و نفوذ ، بلافاصله پس از دفتر مخصوص شاه قرار می گرفت نمی رسید . وزیر دربار شاهنشاهی به عنوان مسئول امور دفاتر مخصوص ، بر تمام آنها نظارت كامل داشت و به همین مناسبت ، بودجه كلانی بالغ بر 600 میلیون تومان در سال فقط برای تامین هزینه دفاتر مخصوص در اختیارش بود..»(9)
اخیراً توسط دربار مبلغ 50 هزار دلار به " لسلی بلانك " كه قرار است كتابی در باره شهبانو بنویسد پرداخت شده است و اسدالله علم وزیر دربار این طور تشخیص داده كه انتشار این كتاب می تواند هدیه جالبی برای تقدیم به شهبانو باشد
زندگی صاحبان ثروت : آنچه آمد تنها نمونه هایی از حیف و میل اموال عمومی توسط رأس هرم قدرت در عصر پهلوی بود كه از جانب درباریان روایت شده است . عمق زشتی این رفتارها آنگاه شفافیت می یابد كه با گوشه هایی از زندگی مردمی كه صاحبان واقعی ثروت های خاندان پهلوی بودند آشنا شویم . فریدون هویدا ( نماینده ایران در سازمان ملل و برادر امیر عباس هویدا ) در بخشی از خاطرات خود تصاویری از زندگی مردم ایران در ابتدای حكومت پهلوی دوم را این گونه بیان كرده است :
« درسراسر تهران فقر و بدبختی و مرض بیداد می كرد . خیابانها چنان مملو از گدا بود كه هر موقع پیاده راه می رفتیم حداقل ده نفر از آنها به دنبالمان روانه می شدند و مرتب التماس می كردند تا پولی بگیرند . »(10)
نمونه ای دیگر به روایت علی شهبازی (محافظ شخصی محمد رضا پهلوی ) :
« درهمان زمان كه در جزیره كیش میلیون ها دلار خرج می شد كه محل تفریح شاه و در باریان آنها بود ، مردم ایران اكثراً محتاج یك شعله برق یا اندكی آب تصفیه شده بودند ، حتی در پایتخت ، شهردار تهران خانه های مردم فقیر و بیچاره را روی سرآنها خراب می كرد . اگر مخارج ساختمان های كیش را خرج دهات یا قسمتی از شهرهای ایران می كردند ، دیگر لازم نبود كه خانه های مردم فقیر را روی سرشان خراب كنند . »(11)
نتیجه گیری : این مختصر تنها گوشه ای از خیانت ها و نابسامانی های برآمده از ولخرجی های دربار پهلوی به روایت درباریان آن عصر بود . عصری كه در صورت تداوم ، حتی نام و یاد ایران را از خاطره بشریت پاك می كرد و جامعه بی هویت و بلكه آكنده از بحران هویت به جهانیان عرضه می نمود ولی به بركت نهضت اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و همت ملت مومن ایران به تاریخ سیاه خائنان به انسان و بشریت ، پایان داد .