05-10-2014، 17:39
خبرگزاري آريا- حضرت آيتالله جوادي آملي در نوشتاري ضرورت و شيوه ارتباط شيعيان با حضرت وليعصر (عج) را تشريح کردهاند.
به گزارش خبرگزاري آريا به نقل از سايت حوزه،هر خارق عادت يا کرامتي که به دست ناشناسي صورت ميگيرد و فيضي از ناحيه او به ديگران ميرساند، از سرچشمه فياض امام عصر(عج) جاري ميگردد؛ اما چنين نيست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک وليعصر(عج) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحي دارد که به امر ايشان گره از کار فروبسته ديگران ميگشايند.
به گزارش سرويس علمي وفرهنگي خبرگزاري حوزه، متن نوشتار معظمله به شرح ذيل است:
حيات انساني و معقول بشر در گرو پيوند با حقايق وَحْياني قرآن کريم است، چرا که وحي يگانه عامل زندگيبخش بشر و پيروي از دستورها و آموزههاي آن، زمينهساز باريابي به زندگي معقول و مطلوب است: ﴿استَجيبوا لِلّهِ ولِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما يُحييکُم﴾1؛ ﴿مَن عَمِلَ صلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثي وهُوَ مُؤمِن فَلَنُحيِيَنَّهُ حَيوةً طَيِّبَة﴾.2
عترت طاهره که يکي از دو ثقل به جا مانده از رسول گرامي است، همتاي قرآن و همدوش آن است و بر همين اساس، احکامي که درباره قرآن ثابت است، در مورد عترت طاهره نيز ثابت خواهد بود، از اينرو ارتباط با امام عصر(عج) نيز زندگيبخش و تأمين کننده حيات معقول و مطلوب آدمي است، چون نبي مکرم اسلامصلي الله عليه و آله و سلم چنانچه قبلاً بيان شد عدم معرفت و پذيرش ولايت امام معصوم زمان را مايه مرگ جاهلي برشمردند و آنچه نبودش مرگ جاهلانه ميآورد، بودنش حيات عاقلانه را تأمين خواهد کرد و آن که معرفت و ولايت را فهميد، همواره خويش را در معرض ارتباط با امام معصوم عصر خويش مينهد.
ارتباط با مقام شامخ ولايت و اتصال روح و قلب انسان با امام عصر(عج) خويش، نه تنها حيات معقول را تأمين ميکند بلکه نقايص بشر را نيز تتميم ميسازد، چرا که او کعبه حقيقي و حقيقت کعبه است: کعبه زميني، محاذي بيت معمور است و آن بيت برابر عرش خداست.
فرشتهاي خاص مأمور بناي بيت معمور شد تا فرشتگاني که مقام انسانيت را به خلافت نشناختند و تسبيح و تقديس خويش را براي نيل به مقام خلافت الهي کافي دانستند و سپس با تنبيه خداوند به معرفت اوج مقام والاي انسان کامل بار يافتند، بر گرد آن طواف کنند و با اين عبادت، نقص کار خود را ترميم کنند.
ساختمان کعبه نيز براي طواف بر گرد آن جهت ترميم و جبران همه قصورها و تقصيرها به ويژه غفلت از مقام انسانيت، و سهو و نسيان يا عصيان در پيشگاه خليفة اللّهي انسان است3، از اينرو بهترين تنبّه براي طائفان غافل و حاجيان ذاهل و معتمران متساهل، تدارک جهل و جبران غفلت درباره خودشناسي و معرفت مقام شامخ انسان کامل و خليفه عصر حضرت بقية الله(عج) است، تا چون فرشتگان، طواف مقبول و سعي مشکور داشته باشند.
* چگونگي ارتباط با امام زمان(عج)
تشرف بيواسطه و مستقيم به محضر نوراني امام زمان(عج) لياقت و شايستگيهايي ويژه ميخواهد، از اينرو تنها اوحدي از موحدان به باريابي محضر مطهرش توفيق مييابند.
هر خارق عادت يا کرامتي که به دست ناشناسي صورت ميگيرد و فيضي از ناحيه او به ديگران ميرساند، از سرچشمه فياض امام عصر(عج) جاري ميگردد؛ اما چنين نيست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک وليعصر(عج) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحي دارد که به امر ايشان گره از کار فروبسته ديگران ميگشايند و واسطه رسيدن فيض امام به آنان ميشوند.
آنچه براي همگان ضروري و ميسور است، ايجاد و حفظ ارتباط روحي و معنوي با آن حضرت است که در پرتو رعايت ادب حضور و ارتباط با آن حضرت تحصيل خواهد شد.
انجام دادن مستحبات و اعمال صالح به نيابت از آن حضرت و اهداي ثواب آن به ارواح طيّب عترت طاهره(عليهمالسلام) از بهترين راههايي است که ميتواند ارتباط انسان با آن وجود مبارک را تأمين کند و بهترين حالت در چنين نيابتي، آن است که انسان در برابر عمل خويش از آن امام خواستهاي نداشته باشد، چرا که از قدر عملش ميکاهد:
چون خواسته ما به قدر ادراک ماست و ادراک ما بيشتر به حجاب تمنيات ما محجوب است، مطلوب متوقّع ما نيز محدود خواهد بود، پس بهتر است که برابر اين ادب، به پيشگاه آن حضرت چيز خاصي را پيشنهاد ندهيم، زيرا او از آن دسته است که سجيّتهم الکرم4، بنابراين شايسته آن است که در انتظار عطاي او باشيم، چرا که آنچه آن حضرت به اقتضاي سجيّه کريم خويش عطا ميکند ماندني است.
البته اين سخن بدين معني نيست که انسان اگر مشکل خاصي دارد، با امام خويش در ميان نگذارد و از او نطلبد بلکه مقصود آن است که در انجام دادن اعمال صالح به نيابت از آن حضرت، طلبي نداشته باشد و پيشنهادي ندهد تا آنان درخور خويش عطا کنند؛ نه در اندازه مطلوب محدود ما.
آنان چون درخور خويش عطا کنند، هم قابليت و ظرفيت ميبخشند و هم مقبول و مظروف؛ و گاه گرچه به شخص عطا ميکنند، ظهور و فضل عطايشان جامعهاي را بهرهمند ميسازد؛ مانند آنچه حضرت رضا(عليهالسلام) به شاگرد خويش جناب زکريّا بن آدم در برابر استجازه او براي خروج از قم فرمود: شما در قم بمانيد.
خداي سبحان به برکت شما عذاب را از مردم قم برميدارد، آنگونه که به برکت مزار پدرم عذاب را از ساکنان آن منطقه برداشته است.5 اين نمونهاي از آن عطاياست که به شخصي چنان لطفي ميکنند که چون پيکرش در زميني مدفون شود، آن برکت در تمام آن شهر جريان يابد.
از ديگر آداب حسنه در ارتباط با امام عصر(عج) ادب برخاستن به احترام نام مبارک وليعصر(عج) است که در ميان شيفتگان و پيروان خاندان عصمت(عليهمالسلام) سنّتي ديرپاست.
به گزارش خبرگزاري آريا به نقل از سايت حوزه،هر خارق عادت يا کرامتي که به دست ناشناسي صورت ميگيرد و فيضي از ناحيه او به ديگران ميرساند، از سرچشمه فياض امام عصر(عج) جاري ميگردد؛ اما چنين نيست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک وليعصر(عج) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحي دارد که به امر ايشان گره از کار فروبسته ديگران ميگشايند.
به گزارش سرويس علمي وفرهنگي خبرگزاري حوزه، متن نوشتار معظمله به شرح ذيل است:
حيات انساني و معقول بشر در گرو پيوند با حقايق وَحْياني قرآن کريم است، چرا که وحي يگانه عامل زندگيبخش بشر و پيروي از دستورها و آموزههاي آن، زمينهساز باريابي به زندگي معقول و مطلوب است: ﴿استَجيبوا لِلّهِ ولِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما يُحييکُم﴾1؛ ﴿مَن عَمِلَ صلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثي وهُوَ مُؤمِن فَلَنُحيِيَنَّهُ حَيوةً طَيِّبَة﴾.2
عترت طاهره که يکي از دو ثقل به جا مانده از رسول گرامي است، همتاي قرآن و همدوش آن است و بر همين اساس، احکامي که درباره قرآن ثابت است، در مورد عترت طاهره نيز ثابت خواهد بود، از اينرو ارتباط با امام عصر(عج) نيز زندگيبخش و تأمين کننده حيات معقول و مطلوب آدمي است، چون نبي مکرم اسلامصلي الله عليه و آله و سلم چنانچه قبلاً بيان شد عدم معرفت و پذيرش ولايت امام معصوم زمان را مايه مرگ جاهلي برشمردند و آنچه نبودش مرگ جاهلانه ميآورد، بودنش حيات عاقلانه را تأمين خواهد کرد و آن که معرفت و ولايت را فهميد، همواره خويش را در معرض ارتباط با امام معصوم عصر خويش مينهد.
ارتباط با مقام شامخ ولايت و اتصال روح و قلب انسان با امام عصر(عج) خويش، نه تنها حيات معقول را تأمين ميکند بلکه نقايص بشر را نيز تتميم ميسازد، چرا که او کعبه حقيقي و حقيقت کعبه است: کعبه زميني، محاذي بيت معمور است و آن بيت برابر عرش خداست.
فرشتهاي خاص مأمور بناي بيت معمور شد تا فرشتگاني که مقام انسانيت را به خلافت نشناختند و تسبيح و تقديس خويش را براي نيل به مقام خلافت الهي کافي دانستند و سپس با تنبيه خداوند به معرفت اوج مقام والاي انسان کامل بار يافتند، بر گرد آن طواف کنند و با اين عبادت، نقص کار خود را ترميم کنند.
ساختمان کعبه نيز براي طواف بر گرد آن جهت ترميم و جبران همه قصورها و تقصيرها به ويژه غفلت از مقام انسانيت، و سهو و نسيان يا عصيان در پيشگاه خليفة اللّهي انسان است3، از اينرو بهترين تنبّه براي طائفان غافل و حاجيان ذاهل و معتمران متساهل، تدارک جهل و جبران غفلت درباره خودشناسي و معرفت مقام شامخ انسان کامل و خليفه عصر حضرت بقية الله(عج) است، تا چون فرشتگان، طواف مقبول و سعي مشکور داشته باشند.
* چگونگي ارتباط با امام زمان(عج)
تشرف بيواسطه و مستقيم به محضر نوراني امام زمان(عج) لياقت و شايستگيهايي ويژه ميخواهد، از اينرو تنها اوحدي از موحدان به باريابي محضر مطهرش توفيق مييابند.
هر خارق عادت يا کرامتي که به دست ناشناسي صورت ميگيرد و فيضي از ناحيه او به ديگران ميرساند، از سرچشمه فياض امام عصر(عج) جاري ميگردد؛ اما چنين نيست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک وليعصر(عج) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحي دارد که به امر ايشان گره از کار فروبسته ديگران ميگشايند و واسطه رسيدن فيض امام به آنان ميشوند.
آنچه براي همگان ضروري و ميسور است، ايجاد و حفظ ارتباط روحي و معنوي با آن حضرت است که در پرتو رعايت ادب حضور و ارتباط با آن حضرت تحصيل خواهد شد.
انجام دادن مستحبات و اعمال صالح به نيابت از آن حضرت و اهداي ثواب آن به ارواح طيّب عترت طاهره(عليهمالسلام) از بهترين راههايي است که ميتواند ارتباط انسان با آن وجود مبارک را تأمين کند و بهترين حالت در چنين نيابتي، آن است که انسان در برابر عمل خويش از آن امام خواستهاي نداشته باشد، چرا که از قدر عملش ميکاهد:
چون خواسته ما به قدر ادراک ماست و ادراک ما بيشتر به حجاب تمنيات ما محجوب است، مطلوب متوقّع ما نيز محدود خواهد بود، پس بهتر است که برابر اين ادب، به پيشگاه آن حضرت چيز خاصي را پيشنهاد ندهيم، زيرا او از آن دسته است که سجيّتهم الکرم4، بنابراين شايسته آن است که در انتظار عطاي او باشيم، چرا که آنچه آن حضرت به اقتضاي سجيّه کريم خويش عطا ميکند ماندني است.
البته اين سخن بدين معني نيست که انسان اگر مشکل خاصي دارد، با امام خويش در ميان نگذارد و از او نطلبد بلکه مقصود آن است که در انجام دادن اعمال صالح به نيابت از آن حضرت، طلبي نداشته باشد و پيشنهادي ندهد تا آنان درخور خويش عطا کنند؛ نه در اندازه مطلوب محدود ما.
آنان چون درخور خويش عطا کنند، هم قابليت و ظرفيت ميبخشند و هم مقبول و مظروف؛ و گاه گرچه به شخص عطا ميکنند، ظهور و فضل عطايشان جامعهاي را بهرهمند ميسازد؛ مانند آنچه حضرت رضا(عليهالسلام) به شاگرد خويش جناب زکريّا بن آدم در برابر استجازه او براي خروج از قم فرمود: شما در قم بمانيد.
خداي سبحان به برکت شما عذاب را از مردم قم برميدارد، آنگونه که به برکت مزار پدرم عذاب را از ساکنان آن منطقه برداشته است.5 اين نمونهاي از آن عطاياست که به شخصي چنان لطفي ميکنند که چون پيکرش در زميني مدفون شود، آن برکت در تمام آن شهر جريان يابد.
از ديگر آداب حسنه در ارتباط با امام عصر(عج) ادب برخاستن به احترام نام مبارک وليعصر(عج) است که در ميان شيفتگان و پيروان خاندان عصمت(عليهمالسلام) سنّتي ديرپاست.