I love to speak with Leonard
عاشق این هستم که با لئونارد صحبت کنم
He is a sportman and a shepherd
او یک ورزشکار و یک چوپان است
he's a lazy basterd living in a suit
او یک حرامزاده احمق است که در کت و شلوارش زندگی میکند
But he does say what i tell him
اما او آنچه را میگوید که من به او میگویم
eventhough it isn't welcome
حتی اگر آنچیز خوشایند نباشد
But he doesn't have the freedom to refuse
اما او هیچگونه آزادی عملی ندارد تا از انجام این کاراها امتناع ورزد
He will speak these words of wisdom
او آنچنان حکیمانه صحیت خواهد کرد
like a sage, a man of vision
که گویی یک فردی داناست، گویی مردی رویایی است
Though he knows he's really nothing
در حالیکه خوب میداند که هیچ است
But the brief elaboration of a tube
و چیزی نیست جز پیچ و خمهای ناچیز یک شلنگ
Going home
به خانه باز میگردم
Without my sorrow
بدون غم درونم
Going home
به خانه بازمیگردم
sometimes tomorrow
حوالی فردا صبح
Going home
به خانه باز میگردم
To where it's better than before
به جایی که حال از گذشتهاش بهتر است
Going home
به خانه باز میگردم
Without my burden
بی آنکه کولهباری به همراه داشته باشم
Going home
به خانه باز میگردم
Behind the curtain
و از پس پرده خواهم رفت
Going home
به خانه باز خواهم گشت
Without the costume thatm I wore
بدون آن لباسهایی که بر تن داشتم
He wants to write a love song
او میخواهد یک شعر عاشقانه بسراید
An anthem of forgiving
یک سرود حماسی از بخشش
A manual for living with defeat
یک راهنمای ادامهی زندگی با شکست
A cry above the suffering
یک فریاد از سر زجر
A sacrifice recovering
یک قربانی نجات یافته
But that isn't what i need him to complete
اما این دلیل آن نیست که به او نیاز داشته باشم تا کامل گردم
I want to make him certain
میخواهم او را قوی سازم
That he doesn’t have a burden
که دیگر هیچ کوله باری بر دوشش نداشته باشد
That he doesn’t need a vision
که دیگر نیازی به رویا پردازی نداشته باشد
That he only has permission
به او اثبات کنم که این اجازه را دارد
To do my instant bidding
تا درخواستهای فوری من را اجابت کند
Which is to say what I have told him
To repeat
و درخواست من چیزی نخواهد بود جز تکرار کردن تمام آنچیزهایی که به او گفته بودم
عاشق این هستم که با لئونارد صحبت کنم
He is a sportman and a shepherd
او یک ورزشکار و یک چوپان است
he's a lazy basterd living in a suit
او یک حرامزاده احمق است که در کت و شلوارش زندگی میکند
But he does say what i tell him
اما او آنچه را میگوید که من به او میگویم
eventhough it isn't welcome
حتی اگر آنچیز خوشایند نباشد
But he doesn't have the freedom to refuse
اما او هیچگونه آزادی عملی ندارد تا از انجام این کاراها امتناع ورزد
He will speak these words of wisdom
او آنچنان حکیمانه صحیت خواهد کرد
like a sage, a man of vision
که گویی یک فردی داناست، گویی مردی رویایی است
Though he knows he's really nothing
در حالیکه خوب میداند که هیچ است
But the brief elaboration of a tube
و چیزی نیست جز پیچ و خمهای ناچیز یک شلنگ
Going home
به خانه باز میگردم
Without my sorrow
بدون غم درونم
Going home
به خانه بازمیگردم
sometimes tomorrow
حوالی فردا صبح
Going home
به خانه باز میگردم
To where it's better than before
به جایی که حال از گذشتهاش بهتر است
Going home
به خانه باز میگردم
Without my burden
بی آنکه کولهباری به همراه داشته باشم
Going home
به خانه باز میگردم
Behind the curtain
و از پس پرده خواهم رفت
Going home
به خانه باز خواهم گشت
Without the costume thatm I wore
بدون آن لباسهایی که بر تن داشتم
He wants to write a love song
او میخواهد یک شعر عاشقانه بسراید
An anthem of forgiving
یک سرود حماسی از بخشش
A manual for living with defeat
یک راهنمای ادامهی زندگی با شکست
A cry above the suffering
یک فریاد از سر زجر
A sacrifice recovering
یک قربانی نجات یافته
But that isn't what i need him to complete
اما این دلیل آن نیست که به او نیاز داشته باشم تا کامل گردم
I want to make him certain
میخواهم او را قوی سازم
That he doesn’t have a burden
که دیگر هیچ کوله باری بر دوشش نداشته باشد
That he doesn’t need a vision
که دیگر نیازی به رویا پردازی نداشته باشد
That he only has permission
به او اثبات کنم که این اجازه را دارد
To do my instant bidding
تا درخواستهای فوری من را اجابت کند
Which is to say what I have told him
To repeat
و درخواست من چیزی نخواهد بود جز تکرار کردن تمام آنچیزهایی که به او گفته بودم