![]() |
leonard cohen / going home / لئونارد کوئن - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: آهنگ و موسیقی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=26) +---- انجمن: متن آهنگ های خوانندگان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=52) +---- موضوع: leonard cohen / going home / لئونارد کوئن (/showthread.php?tid=300944) |
leonard cohen / going home / لئونارد کوئن - مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב - 04-03-2025 I love to speak with Leonard عاشق این هستم که با لئونارد صحبت کنم He is a sportman and a shepherd او یک ورزشکار و یک چوپان است he's a lazy basterd living in a suit او یک حرامزاده احمق است که در کت و شلوارش زندگی میکند But he does say what i tell him اما او آنچه را میگوید که من به او میگویم eventhough it isn't welcome حتی اگر آنچیز خوشایند نباشد But he doesn't have the freedom to refuse اما او هیچگونه آزادی عملی ندارد تا از انجام این کاراها امتناع ورزد He will speak these words of wisdom او آنچنان حکیمانه صحیت خواهد کرد like a sage, a man of vision که گویی یک فردی داناست، گویی مردی رویایی است Though he knows he's really nothing در حالیکه خوب میداند که هیچ است But the brief elaboration of a tube و چیزی نیست جز پیچ و خمهای ناچیز یک شلنگ Going home به خانه باز میگردم Without my sorrow بدون غم درونم Going home به خانه بازمیگردم sometimes tomorrow حوالی فردا صبح Going home به خانه باز میگردم To where it's better than before به جایی که حال از گذشتهاش بهتر است Going home به خانه باز میگردم Without my burden بی آنکه کولهباری به همراه داشته باشم Going home به خانه باز میگردم Behind the curtain و از پس پرده خواهم رفت Going home به خانه باز خواهم گشت Without the costume thatm I wore بدون آن لباسهایی که بر تن داشتم He wants to write a love song او میخواهد یک شعر عاشقانه بسراید An anthem of forgiving یک سرود حماسی از بخشش A manual for living with defeat یک راهنمای ادامهی زندگی با شکست A cry above the suffering یک فریاد از سر زجر A sacrifice recovering یک قربانی نجات یافته But that isn't what i need him to complete اما این دلیل آن نیست که به او نیاز داشته باشم تا کامل گردم I want to make him certain میخواهم او را قوی سازم That he doesn’t have a burden که دیگر هیچ کوله باری بر دوشش نداشته باشد That he doesn’t need a vision که دیگر نیازی به رویا پردازی نداشته باشد That he only has permission به او اثبات کنم که این اجازه را دارد To do my instant bidding تا درخواستهای فوری من را اجابت کند Which is to say what I have told him To repeat و درخواست من چیزی نخواهد بود جز تکرار کردن تمام آنچیزهایی که به او گفته بودم |