امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان زیبا و پر رمز و راز هشت نفر جهنمی. پارت یک.

#1
به نام خدآ






روز سوم سفر بود.
نمیدونم چرا همچین جایی رو برای سفر انتخاب کردم.
یه مخروبه ی متروکه نزدیک به نیو هانور.
ساعت داره میگذره و من در راه به سمت التیمایت رانچ هستم.
ناگهان مخروبه رو از دوردست دیدم.
خیلی دور بود.
دور و دور تر.
نزدیک به اونجا یک اسب سوار رو دیدم.
پرسیدم:اقا ببخشید میشهیه سوال بپرسم؟
با نگاهی حسود گفت:بپرس!
گفتم:تا اون مخروبه ی نزدیک به ولنتاین چند کیلو متر راهه؟
معل نگذاشت و رفت.
راه خود را به سمت ان کلیسای پر از خون اشام پیمودم.
صندوق عقب ماشین رو باز کردم.
یه چوب پر و میخ؟
نه لازم نیست.
همه چیز برای دفاع داشتم.
میخ های چوبی تیز.
صلیب فلزی،و کتابی که ایه هایی درون ان است که میتواند خون اشام هارا از بین ببرد.
(توصیه میکنم که با دقت به داشتان گو کنید و نکات ریز ن را بررسی کنید.)
مثل اینکه خیلی وضع کلیسا خرابه.
چه نقاشی های پر معنی و مفهومی.
نقاشی رافائل سانزینو.
و دیگران.
نقاشی خون اشام ها.
ناگهان صدایی امد.
خدای من!!
مردی از بالای کلیسا به پایین افتاد.
من در حال دویدن به سمت در خروجی بودم که یکی با ماسک فلزی در رو بست و به سمت من حرکت کرد.
پایان پارت دو.
این نقاشی به داستان اشاره میکند.
با دقت به ان نگاه کنید.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
رمان زیبا و پر رمز و راز هشت نفر جهنمی. پارت یک. 1
Everything is Temporary(:
پاسخ
آگهی
#2
ادامه بده با اینکه هیچی از نقاشی متوجه نشدم?
ELDORADO
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان راغب | به قلبم بانوی نقابدار (زمان آنلاین دز حال تایپ)
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Heart رمان خیانت به عشق (غم انگیز گریه دار هیجانی)
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  کاربران فلشخور در سرزمین عجایب.(سال 1400).پارت 10(پایانی) قرار گرفت.
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان