نوشتن اولین رمان: ده اشتباهی که نباید انجام داد
× هیچ راهی درست برای نوشتن رمان وجود ندارد ، اما راههای اشتباه زیادی وجود دارد! در اینجا چند اشتباه رایج وجود دارد که باید از آنها دور شوید تا مسیر را کمی هموارتر کنید.
× رمان خود را ساختار دهید.
× فرقی نمی کند شلوارپرداز باشید یا پلاتر ، شخصیت اصلی شما باید یک هدف قانع کننده داشته باشد.
× با اولین تلاش من در کتابی با شخصیت محور ، MC من انگیزه داخلی زیادی داشت اما انگیزه بیرونی نداشت. حذف GMC ، هدف ، انگیزه ، درگیری کمک کرد. قبل از شروع پیش نویس اول یا دوم ، GMC یک داستان را مشخص کنید. خنثی کردن GMC به من کمک می کند تا داستانم را در مسیر مناسب نگه دارم و غم و زمان زیادی را برای بازنویسی به هدر می دهد.
× شخصیت ها را توسعه دهید.
× گاهی اوقات ایده داستان فوق العاده است و همه چیز سر جایش است ، اما شخصیت ها ثابت می مانند. شخصیت ها باید مرتبط و واقعی باشند. یکی از شخصیت های من به دلیل غم و اندوه باید خراب بود ، اما فقط به عنوان خراب ظاهر شد و هیچ چیز دیگر. بازنویسی او به طرز وحشتناکی سخت نبود و این شخصیت در حال حاضر بسیار دوست داشتنی و قابل ارتباط است.
× دیدگاه مناسب را بیابید.
× دیدگاه های مختلف را امتحان کنید. یکی را انتخاب کنید که مناسب داستان باشد یا POV را که برای شما به عنوان نویسنده مناسب است ، انتخاب کنید. در اصل ، من تقریبا همیشه داستانهای خود را به صورت اول شخص می نوشتم ، اما این داستان کوتاه بود و رمان نبود.
× من از یک راهنمای نویسندگی مشاوره گرفتم و به من گفتند که در گذشته شخص سوم بنویس.
× متأسفانه ، شخص سوم گذشته برای من کار نکرد. داستان ها خوب بود ، اما حتی پس از نوشتن رمان های کامل به صورت سوم شخص ، چیزی درست نبود. من همه کتابهایم را در گذشته به صورت اول شخص بازنویسی کردم و مانند تنفس هوای پاک بود. نوشتن چند فصل در POV های مختلف و انتخاب بهترین فصل از ابتدا بسیار آسان تر بود.
× یک کتاب متفاوت ممکن است به POV متفاوتی از معمول شما نیاز داشته باشد ، بنابراین نترسید که فصل اول را در POV های مختلف قبل از مطالعه روی یک مورد آزمایش کنید.
× سر به هاپ نزن
× در طول یک صحنه تنها در دیدگاه یک شخصیت بمانید. POV همه کار و پرش سر دو چیز متفاوت است. قبل از استفاده از این بهانه ، مطالعه کنید و تفاوت را بیاموزید.
× در مورد موضوعی که از تحقیق از آن متنفر هستید ، ننویسید.
× شما فکر می کنید این امر واضح است ، اما اینطور نبود. می خواستم یک داستان احساسی درباره غم بنویسم. برای انجام این کار ، من نیاز به بررسی شرایط پزشکی داشتم. من عاشق تحقیق درباره همه چیز هستم ، اما مرگ یکی از آنها نیست. با این حال ، قلب من می خواست برای راحتی کتابی بنویسد ، بنابراین اگر هدفم را در نظر بگیرم ، تحقیقات قابل تحمل بود.
× خود را منظم نگه دارید.
× از یک لیست در حال اجرا و/یا تصاویر افراد ، تنظیمات و موارد مهم در داستان خود برای نوشتن توصیفات ثابت استفاده کنید. آن چشم های آبی که در نیمه راه یک نسخه خطی قهوه ای می شوند ، یک مشکل رایج است. اگر سریالی دارید ، می توانید کتاب مقدس را نگه دارید. این یک سند است که تمام جزئیات را مستقیم نگه می دارد.
× یک جدول زمانی ایجاد کنید.
× اگر داستان در یک بازه زمانی طولانی اتفاق می افتد ، از سردرد دوری کنید و یک جدول زمانی تهیه کنید. به این ترتیب می توان از ناهنجاری های عجیب و غریب آب و هوایی مانند بارش برف در ماه مه و سایر موارد خم شدن زمان جلوگیری کرد.
× از منابع مناسب بازخورد بخواهید.
× افرادی را بیابید که بتوانند بازخورد و تشویق مفیدی ارائه دهند.
× کار خود را با افراد اشتباه تقسیم نکنید. توصیه های افرادی را که در ژانر شما مطالعه نمی کنند ، جدی نگیرید.
× از نیلی های منفی که هیچ چیز خوبی برای گفتن در مورد هر چیزی ندارند دوری کنید. انتقاد سازنده تنها انتقاد مفید است.
× دوستان ایده آل نویسندگی بازخورد مفیدی می دهند و این کار را با احترام انجام می دهند.
× هنوز خیلی زود پرس و جو نمی .
× کی زود است؟ گفتن آن سخت است. معمولاً عاقلانه نیست که از اولین رمان خود تحقیق کنید ، اما همیشه استثنائاتی وجود دارد. این نادر است.
× خیلی زود پرسیدم ، اما وقتی متوجه اشتباه خود شدم ، آن فرصت ها را از دست دادم.
× اگر مطمئن نیستید ، در چند مسابقه شرکت کنید که بازخورد نوع انتقاد را ارائه می دهند یا از خدمات نقد خارج از افرادی که شما را دوست دارند استفاده کنید. خدمات ناشناس گاهی صداقت بیشتری نسبت به دوستان نویسنده شما ارائه می دهند.