03-05-2021، 22:51
معرفی کتاب سیگار شکلاتی
رمان سیگار شکلاتی رمانی خواندنی از هما پور اصفهانی است. او در این داستان به ماجرای عشقی که میان سه شخصیت پدید میآید پرداخته است و با اضافه کردن ماجراهایی جدید و هیجانی، از جمله درگیری با یک باند تولید مواد مخدر، داستانی جذاب خلق کرده است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
درباره کتاب سیگار شکلاتی
این اثر روایتگر زندگی مردی است که خودش را در جهان تنها میبیند. به آخر خط رسیده است. برای اینکه سقوط نکند حاضر است به هرچیزی چنگ بیندازد. اما تفاوتش با آدمهای دیگر در این است که او میخواهد از سقوط دیگران هم جلوگیری کند. همکاری او با دختری قوی، ماجراهایی سرشاراز هیجان رقم میزند. دختری که در زندگی از هر چیزی برخوردار بوده اما هیچکدام مانع نشده تا شخصیتی ضعیف داشته باشد. او به خودش تکیه میکند و همین کافی است.
سیگار شکلاتی یک رمان عاشقانه با ماجراهایی جنایی است. در همان آغاز داستان با شخصیت شهراد آشنا میشویم. وقتی که از زندگی خانوادگی او میخوانیم درمییابیم که هنوز به دلیل اشتباهاتی که در گذشته انجام داده است، تنبیه میشود. ظاهرا در تلاش است تا گذشته را جبران کند و دوباره جایگاه قبلی را در دل پدر و مادرش پیدا کند.
شخصیت بعدی، شخصیت اردلان است. آنچه بیش از همه درباره اردلان جلب توجه میکند، فداکاری او است. سارا هم دختری است که در ناز و نعمت بزرگ شده است. ولی همواره در تلاش است تا شخصیتی قوی و مستقل خود را حفظ کند.
اما ماجرا از چه قرار است؟ دو مرد که مخفیانه وارد باند تولید مواد مخدر شدهاند، ماموریت عجیبی دارد. آنها باید سردسته این گروه را پیدا کنند. همین جا است که سارا به جمعشان اضافه میشود. سارا که میخواهد انتقام برادرش را بگیرد به آنها میپیوندد و ماجراهای میانشان آغاز میشود. کمکم این ارتباط به شکل گرفتن یک مثلث عشقی میان آنها میرسد. عشقی که چاشنی ماجراهای جنایی و درگیریهای عجیبی میشود.
چرا باید کتاب سیگار شکلاتی را بخوانیم؟
سیگار شکلاتی رمان است. رمانی که پر از ماجراهای جذاب است. سرشار از اتفاقاتی که درطول زمان رخ میدهد و خوانندگان را با خود همراه میکند. برای طرفداران و دوستداران ادبیات داستانی و همه آنهایی که به دنبال یک ماجراجویی جذاب و سرگرمکننده هستند، این کتاب عالی است. داستان جذابیتهای خاص خودش را دارد و با اینحال بسیار خوشخوان است. پیچیدگیهای داستانی مانع ساده نوشتن ماجرا نشده است و این یکی از مزیتهای این کتاب است.
کتاب سیگار شکلاتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگر به ادبیات داستانی علاقه دارید و خواندن رمان را به طور حرفهای دنبال میکنید، سیگار شکلاتی میتواند یکی از بهترین گزینهها برای مطالعه باشد. دوستداران داستانهای نویسندگان ایرانی را هم به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
درباره هما پوراصفهانی
هما پور اصفهانی، یکی از رماننویسان جوان ایرانی است که آثارش در بین خوانندگان جوان و دوستداران رمان و ادبیات داستانی، جای خود را باز کرده است. هما پور اصفهانی ۱۲ اسفند ۱۳۶۹ در اصفهان به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشته روانشناسی تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد و همیشه میتوان تلفیق روانشناسی را با آثارش دید. او از ده سالگی به نوشتن روی آورد و ابتدا داستانهایش را در فضای مجازی منتشر میکرد. او بخشی از موفقیتش را مدیون انتشار آثارش در فضای مجازی و جلب مخاطب است. اما دلیل دیگر را باید سادگی قلم او و قدرتش در داستان پردازی بدانیم. از میان آثار او میتوان به قرار نبود، استایل، شکلات تلخ، اوراکل و توسکا اشاره کرد.
بخشی از کتاب سیگار شکلاتی
مادرش هنوز هم دوستش دارد. خیلی هم دوستش دارد. از رفتارهایش میشد این را فهمید. از ظرفهای شیرموزی که هر روز آماده در یخچال میگذاشت تا شهراد بخورد. چون شمیم و آقای شاهد شیرموز را آن هم با آن همه مواد مغذی که به آن اضافه شده بود دوست نداشتند. از بشقابهای خورش شهراد که همیشه بیشترین گوشت داخلش قل میخورد، از اینکه همیشه ته ران مرغ مال شهراد بود چون مادرش میدانست شهراد فقط همین قسمت مرغ را دوست دارد. از اتاقش که هر چند وقت به چند وقت دور از چشم آقای شاهد تمیز و مرتب میکرد و شمیم گاهی میدید مادرش با چه عشقی لباسهای شهراد را در آغوش میگیرد و بو میکند. فقط دلیل قهر مادرش را نمیفهمید! یعنی میفهمید، ولی درک نمیکرد. اگر مامان حرفهای دیگران را قبول کرده بود چطور میتوانست هنوز شهراد را دوست داشته باشد؟ اگر هم قبول نکرده بود چطور روزه سکوتش را نمیشکست و آشتی نمیکرد؟ شمیم غافل بود از مهر مادری! خوب یادش بود روزی را که مادرش با شهراد قهر کرد. روزی که فهمید شهراد چه کار کرده با این که چهار سالش بیشتر نبود ولی این صحنه هیچ وقت از پیش چشمش نرفته بود! شهراد زیر کتکهای پدرش له و داغان کف خانه افتاده بود، مادرش با اشک به صورت پدرش نگاه میکرد که جملات اتهام آمیزی را تف میکرد توی صورت شهراد...
رمان سیگار شکلاتی رمانی خواندنی از هما پور اصفهانی است. او در این داستان به ماجرای عشقی که میان سه شخصیت پدید میآید پرداخته است و با اضافه کردن ماجراهایی جدید و هیجانی، از جمله درگیری با یک باند تولید مواد مخدر، داستانی جذاب خلق کرده است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
درباره کتاب سیگار شکلاتی
این اثر روایتگر زندگی مردی است که خودش را در جهان تنها میبیند. به آخر خط رسیده است. برای اینکه سقوط نکند حاضر است به هرچیزی چنگ بیندازد. اما تفاوتش با آدمهای دیگر در این است که او میخواهد از سقوط دیگران هم جلوگیری کند. همکاری او با دختری قوی، ماجراهایی سرشاراز هیجان رقم میزند. دختری که در زندگی از هر چیزی برخوردار بوده اما هیچکدام مانع نشده تا شخصیتی ضعیف داشته باشد. او به خودش تکیه میکند و همین کافی است.
سیگار شکلاتی یک رمان عاشقانه با ماجراهایی جنایی است. در همان آغاز داستان با شخصیت شهراد آشنا میشویم. وقتی که از زندگی خانوادگی او میخوانیم درمییابیم که هنوز به دلیل اشتباهاتی که در گذشته انجام داده است، تنبیه میشود. ظاهرا در تلاش است تا گذشته را جبران کند و دوباره جایگاه قبلی را در دل پدر و مادرش پیدا کند.
شخصیت بعدی، شخصیت اردلان است. آنچه بیش از همه درباره اردلان جلب توجه میکند، فداکاری او است. سارا هم دختری است که در ناز و نعمت بزرگ شده است. ولی همواره در تلاش است تا شخصیتی قوی و مستقل خود را حفظ کند.
اما ماجرا از چه قرار است؟ دو مرد که مخفیانه وارد باند تولید مواد مخدر شدهاند، ماموریت عجیبی دارد. آنها باید سردسته این گروه را پیدا کنند. همین جا است که سارا به جمعشان اضافه میشود. سارا که میخواهد انتقام برادرش را بگیرد به آنها میپیوندد و ماجراهای میانشان آغاز میشود. کمکم این ارتباط به شکل گرفتن یک مثلث عشقی میان آنها میرسد. عشقی که چاشنی ماجراهای جنایی و درگیریهای عجیبی میشود.
چرا باید کتاب سیگار شکلاتی را بخوانیم؟
سیگار شکلاتی رمان است. رمانی که پر از ماجراهای جذاب است. سرشار از اتفاقاتی که درطول زمان رخ میدهد و خوانندگان را با خود همراه میکند. برای طرفداران و دوستداران ادبیات داستانی و همه آنهایی که به دنبال یک ماجراجویی جذاب و سرگرمکننده هستند، این کتاب عالی است. داستان جذابیتهای خاص خودش را دارد و با اینحال بسیار خوشخوان است. پیچیدگیهای داستانی مانع ساده نوشتن ماجرا نشده است و این یکی از مزیتهای این کتاب است.
کتاب سیگار شکلاتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگر به ادبیات داستانی علاقه دارید و خواندن رمان را به طور حرفهای دنبال میکنید، سیگار شکلاتی میتواند یکی از بهترین گزینهها برای مطالعه باشد. دوستداران داستانهای نویسندگان ایرانی را هم به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
درباره هما پوراصفهانی
هما پور اصفهانی، یکی از رماننویسان جوان ایرانی است که آثارش در بین خوانندگان جوان و دوستداران رمان و ادبیات داستانی، جای خود را باز کرده است. هما پور اصفهانی ۱۲ اسفند ۱۳۶۹ در اصفهان به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشته روانشناسی تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد و همیشه میتوان تلفیق روانشناسی را با آثارش دید. او از ده سالگی به نوشتن روی آورد و ابتدا داستانهایش را در فضای مجازی منتشر میکرد. او بخشی از موفقیتش را مدیون انتشار آثارش در فضای مجازی و جلب مخاطب است. اما دلیل دیگر را باید سادگی قلم او و قدرتش در داستان پردازی بدانیم. از میان آثار او میتوان به قرار نبود، استایل، شکلات تلخ، اوراکل و توسکا اشاره کرد.
بخشی از کتاب سیگار شکلاتی
مادرش هنوز هم دوستش دارد. خیلی هم دوستش دارد. از رفتارهایش میشد این را فهمید. از ظرفهای شیرموزی که هر روز آماده در یخچال میگذاشت تا شهراد بخورد. چون شمیم و آقای شاهد شیرموز را آن هم با آن همه مواد مغذی که به آن اضافه شده بود دوست نداشتند. از بشقابهای خورش شهراد که همیشه بیشترین گوشت داخلش قل میخورد، از اینکه همیشه ته ران مرغ مال شهراد بود چون مادرش میدانست شهراد فقط همین قسمت مرغ را دوست دارد. از اتاقش که هر چند وقت به چند وقت دور از چشم آقای شاهد تمیز و مرتب میکرد و شمیم گاهی میدید مادرش با چه عشقی لباسهای شهراد را در آغوش میگیرد و بو میکند. فقط دلیل قهر مادرش را نمیفهمید! یعنی میفهمید، ولی درک نمیکرد. اگر مامان حرفهای دیگران را قبول کرده بود چطور میتوانست هنوز شهراد را دوست داشته باشد؟ اگر هم قبول نکرده بود چطور روزه سکوتش را نمیشکست و آشتی نمیکرد؟ شمیم غافل بود از مهر مادری! خوب یادش بود روزی را که مادرش با شهراد قهر کرد. روزی که فهمید شهراد چه کار کرده با این که چهار سالش بیشتر نبود ولی این صحنه هیچ وقت از پیش چشمش نرفته بود! شهراد زیر کتکهای پدرش له و داغان کف خانه افتاده بود، مادرش با اشک به صورت پدرش نگاه میکرد که جملات اتهام آمیزی را تف میکرد توی صورت شهراد...