06-04-2020، 13:05
داستان از اینجا شروع میشه که تو لس اجلس یه قتل اتفاق میفته.
قاتل با کشتن رئیس اف بی ای و اسیب رسوندن به همسر ان در تحت تعقیب نیروی پلیس است.
مردی از خیابان دکتر پورتولا رد میشه و به سمت کافی شاب والت میره.
میخواست بره بیلیارد بازی کنه. اونم شرتی.
قاتل با ماسک اسکی از کنا اون مرد رد میشه و کتش رو در میاره و میندازه جلوی اون مرد.
چون فکر میکرد پلیس ها رنگ کت اون رو شناسایی کردن.
پلیس ها میرن.
اون مرد کت رو پوشی د و به کافی شاپ رفت.
تو کافی شاپ مردی ریشو به اون نگاه میکرد که انگار رئیس مافیا بود.
چند مرد دیگه کنار مبل ناراحت نشسته بودن.
هه انگار که شرت رو باختن.
مرد پیش مرد ریشو میره و میگه:اقا من استوارت جانسون هستم شما میتونین با من شرتی بازی کنین؟
مرد ریشو میخنده و میگه:تو چند سالته بچه؟ حالا باشه. مطمئنی؟ سر چی بازی میکنی؟
استوارت میگه:من 34 سال دارم. بله مطمئنم. من سر صدو پنجاه دلار خوبه؟ شما چی؟
مرد ریشو: سر کتت. کتت قشنگه.
نظر و سپاس فراموش نشه.
ادامه بدم؟
قاتل با کشتن رئیس اف بی ای و اسیب رسوندن به همسر ان در تحت تعقیب نیروی پلیس است.
مردی از خیابان دکتر پورتولا رد میشه و به سمت کافی شاب والت میره.
میخواست بره بیلیارد بازی کنه. اونم شرتی.
قاتل با ماسک اسکی از کنا اون مرد رد میشه و کتش رو در میاره و میندازه جلوی اون مرد.
چون فکر میکرد پلیس ها رنگ کت اون رو شناسایی کردن.
پلیس ها میرن.
اون مرد کت رو پوشی د و به کافی شاپ رفت.
تو کافی شاپ مردی ریشو به اون نگاه میکرد که انگار رئیس مافیا بود.
چند مرد دیگه کنار مبل ناراحت نشسته بودن.
هه انگار که شرت رو باختن.
مرد پیش مرد ریشو میره و میگه:اقا من استوارت جانسون هستم شما میتونین با من شرتی بازی کنین؟
مرد ریشو میخنده و میگه:تو چند سالته بچه؟ حالا باشه. مطمئنی؟ سر چی بازی میکنی؟
استوارت میگه:من 34 سال دارم. بله مطمئنم. من سر صدو پنجاه دلار خوبه؟ شما چی؟
مرد ریشو: سر کتت. کتت قشنگه.
نظر و سپاس فراموش نشه.
ادامه بدم؟